14 ماه می 1948 میلادی رژیم صهیونیستی پس از خروج نیروهای انگلیسی از فلسطین و اشغال کامل این سرزمین موجودیت خود را اعلام کرد. سالها قبل در سال 1917 میلادی بیانیه ای منتشرشد که بر اساس این اعلامیه اولین دولت صهیونیستی درفلسطین اشغالی تشکیل شد. نام این اعلامیه بالفور بود که بر اساس مندرجات آن تمامی اراضی فلسطین بدست یهودیان افتاد و در واقع شروعی برای اعلام هویت رژیم صهیونیستی بود.
انگلستان از سال 1839 بطور رسمی از یهودیان ساکن در فلسطین، سوریه و شبه جزیره سینا حمایت کرد و این حمایت را در سالهای بعد افزایش داد و در روند مهاجرت یهودیان به این سرزمین تلاش نمود. انگلستان در راه تثبیت اقتدار خود در فلسطین همت فراوانی مبذول نمود ولی وقتی جامعه عرب را در برابر خود دید، از این خواسته خود چشم پوشید.
بر همین اساس و در آستانه اشغال فلسطین توسط ژنرال آلنبی، جیمز بالفور وزیرامور خارجه وقت انگلیس طی نامه ای به لیونل والتر دوروچیلد، قول همکاری تمام عیاری را در جهت تاسیس یک رژیم صهیونیستی در فلسطین به وی داد. لذا در زمانی که آلنبی به سوی فلسطین می شتافت، بالفور نیز جدی ترین گام را در زمینه تشکیل یک رژیم صهیونیستی در فلسطین برداشت. در همین زمان صهیونیست ها از نامه بالفور و پیشروی ژنرال آلنبی به عنوان استجابت دیرینه دعای قوم یهود یاد کردند. طی مدت 30 سال و در حالی که مسلمان ها در اختلاف و چند دستگی به سر می بردند، بریتانیا زمینه را برای تشکیل رژیم صهیونیستی فراهم کرد.
هجوم صهیونیست ها از سراسر جهان به فلسطین، تشکیل گروه های نظامی صهیونیستی، در اختیار قرار دادن امکانات مالی و اقتصادی، تقویت وجهه صهیونیست ها در جهان از طریق رسانه های بین المللی و سرکوب مسلمانان فلسطین از جمله مهمترین اقدامات استعمار در جهت تشکیل رژیم صهیونیستی بود. سرانجام پس از آماده شدن موقعیت، انگلستان بر قیمومت و اشغال خود در فلسطین پایان داد و از آن جا خارج شد. پس از این واقعه، رژیم اشغالگر قدس موجودیت خود را اعلام نمود و نخستین جنگ اعراب و این رژیم که منجر به پیروزی صهیونیست ها شد، درگرفت.
همزمان با خروج کمیسر عالی انگلیس از فلسطین، یهودیان ساکن در آن سرزمین به رهبری "دیوید بن گورین" رسما موجودیت خود را به نام اسرائیل اعلام کردند.این داستانی است که در کنار عامل نه چندان درست "انگیزه های دینی" برای تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین هر سال در رسانه ها، محافل علمی، سیاسی - نظری عنوان و گفته می شود که رژیم اسرائیل اینگونه در خاورمیانه جا داده شد؛ اما نکته ای که به آن کمتر اشاره نمی شود یا کمتر به آن پرداخته می شود دلایل و انگیزه های حمایت غرب از تشکیل رژیم اسرائیل است که در این مقال به چند مورد اشاره می کنیم:
احساس گناه
یکی از مهمترین عواملی که حتی المقدرو در ظاهر برای حمایت غرب از تاسیس رژیم سرائیل عنوان می شود بحث "احساس گناه" است. تاسیس ارژیم سرائیل پس از جنگ جهانی دوم صورت گرفت. این زمانی بود که اروپا و غرب از خاکسترهای جنگ جهانی دوم برخواسته بود و همه کشورها با حساب تراشی در صدد باج گیری از متحدین بویژه آلمان بودند و در این بین سران صهیونیست یهودی که در سراسر اروپا و آمریکا حضور داشتند هم بر آن شدند تا از این خوان بهره ببرند و این بود که این گروهها در صدد بر آمدند تا با ارتباطاتی که با سران غرب بویژه انگلیس و آمریکا داشتند ا اعمال فشار بر آنها، این دو کشور را برای حمایت از تشکیل دولت یهودی در فلسطین ترغیب کنند.
اما این اقدام به سادگی آنگونه که نوشته و عنوان می شود نبود. این رهبران برای همراهی غرب نیاز به یک دستآویز داشتند و آن القای احساس گناهی است که می توانست غرب را با آنها همراه کند. در این مسیر تبلیغ کشته شدن 6 میلیون یهودی در اردوگاههای کار اجباری نازی ها به شیوه ای که از آن به "هولوکاست" تعبیر می شود می توانست بهانه خوبی برای جلب این حمایت باشد و از آنجا که تبلیغات رسانه ای عظیم به این موضوع بیشتر دامن می زد این مسئله ای اساسی برای حرکت دول غربی در مسیر جبران گناهی شد که آنها در اروپا مرتکب شده بودند و فلسطین به عنوان "وجه الغرامه" برای انتقال یهودیان اروپا و سپس یهودیان دیگر مناطق شد تا این تضمین به آنها داده شود که از این به بعد بدون سرزمین نخواهند بود تا فردی چون آدولف هیتلر در صد کشتار آنها بر آید.
تقاضای صهیونیستها
از دیگر دلایل تاسیس دولت یهودی در فلسطین اشغالی درخواستی بود که از سوی یهودیان ثروتمند و صاحبان قدرت محافل یهودی در اروپا صورت می گرفت. محافل صهیونستی در اروپا برای تحقق این تفکر نه تنها مخالف آزار و اذیت یهودیان اروپا نبودند بلکه آنها از پروژه های یهودی آزاری مانند آنچه که برای دریفوس یکی یهودی فرانسوی پیش از جنگ جهانی دوم رخ داد حمایت می کردند.
آنها می خواستند به همکیشان خود این نکته را القاء کنند که نداشتن کشوری برای یهودیان می تواند آنها را همیشه در تاریخ به عنوان یک اقلیت در موضعی ضعف قرار دهد. ضمن اینکه داشتن دولتی یهودی می تواند پشتیبانی محکم برای سرمایه های سرگردانی یهودی در سراسر جهان نیز باشد.
دفع شر
یکی دیگر از دلایل تاسیس کشوری برای یهودیان، نیازی بود که از سوی خود غرب احساس می شد. یهودیان در دوره ای از تاریخ اروپا به دلیل تفکرات ضد یهودی در این قاره در وضعیت ویژه ای زندگی می کردند.
آنها به دلیل برخوردار نبودن حق تملک زمین در واقع سرمایه های خود را به عنوان پول نقد گردآوری کرده و در عصر انقلاب صنعتی به عنوان یک قشر بوروژا در این قاره ظهور کردند. این مسئله در کنار دیگر مسائل سبب نارضایتی هر چه بیشتر جامعه تولیدی و دهقانی اروپا شد و همین تنفر تاریخی یهودیان را به زندگی جمعی یهودیان در گتوهای ویژه سوق داد.
در ادامه وضعیت و شرایط حاکم بر اروپا سرنوشت را به نفع یهودیان رقم زد و این گروه با استفاده از توان اقتصادی دست به فعالیت هایی در جامعه اروپا زدند که این مسائل سبب نارضایتی افکار عمومی در این قاره علیه یهودیان شد. این مسئله نه تنها در اروپا بلکه دانه این احساسات به آمریکا جایی که یهودیان در آن از قدرتی برتر برخودار بودند کشیده شد. تا جایی که هنری فورد، فردی که صنعت اتومبیل را در آمریکا منقلب کرد را وادار می کند تا با نوشتن کتابی تحت عنوان"یهود بینالملل" نسبت به نفوذ منفی یهودیان در اقتصاد غرب هشدار دهد.
شیوه مزبور پس از جنگ جهانی دوم به عنوان یک فاکتور مثبت برای جامعه صهیونیستی اروپا درآمد. این گروه در واقع به اروپا و غرب این نکته را باوراندند که برای خلاصی از فعالیتهای اقتصای منفی یهودیان در اروپا باید حمایت خود را از تاسیس دولتی در سرزمین های اشغالی بعمل آورند.
----------------------------------------
حسین امیری
نظر شما