به گزارش خبرگزاري مهر، جاسوسي يكي از ابزارهاي مؤثر و كار آمدي است كه رژيم صهيونيستي بعد از تاسيس دولت نامشروع اسرائيل از آن بهره جسته است و اين مسئله ريشه در سياست ديرينه آنها دارد و از اين طريق توانسته است با جمع آوري اطلاعات مربوط به مسائل مورد علاقه خود در مقاطع مختلف تاريخي از آن استفاده كند.
بسياري از محققين كه در اين خصوص به تحقيق پرداخته اند رد پاي رژيم صهيونيستي را در بعضي رخدادهاي مهم سياسي، اقتصادي و... يافته اند. از جمله اين عملكردها مي توان به ترور كندي رئيس جمهور اسبق آمريكا اشاره كرد كه بعضي از كارشناسان بر اين عقيده هستند كه اين اقدام توسط اسرائيل صورت گرفته است. همچنين به وضوح مي توان رد پاي اسرائيل را در رسوايي واتر گيت ، ايران كنترا و ساير مسائلي كه مربوط به سرقت اطلاعات است مشاهده كرد.
ظاهراً در رسوائي اخير، سرهنگ لري فرانكلين با تيمي در ارتباط بوده است كه در پي تشويق و ترغيب دولت محافظه كار بوش براي حمله به ايران بوده اند و به همين منظور، وي خود سرشار از نفرت و انگيزه براي سقوط جمهوري اسلامي بوده است . اين مسئله را فردي كه در سفارت اسرائيل با وي در ارتباط بوده تائيد مي كند و ارتباط تنگاتنگي بين فرانكلين ، سفارت اسرائيل ، لابي آيپاك و عناصر سازمان تروريستي منافقين (مجاهدين خلق) كه به عنوان گرد آورنده اطلاعات در خصوص تسليحات هسته اي ايران بودند براي يك هدف مشترك برقرار بوده است.
حال در اينجا اين سؤال مطرح مي شود كه لري فرانكلين كيست؟ و او چگونه با اسرائيل رابطه برقرار كرده است؟
لورنس فرانكلين كيست؟
لورنس يا لري فرانكلينLawrence(Larry) Franklin تحليلگر مسائل دفاعي در اداره اطلاعات دفاعي بود كه در دفتر داگلاس فيث(يهودي) معاون وزير دفاع آمريكا كار مي كرد. وي گزارش كار خود را مسقيماً به ويليام لوتي(William Luti) معاون فيث در امور مربوط به ايران مي داد. لري وابسته به جناح ليكودي ها در پنتاگون است كه خواهان تغيير رژيم در ايران هستند.
وي در اوائل دهه 1990 به بخش خاورميانه منتقل گرديد و خيلي فوري با فرا گيري زبان فارسي به تحليلگر مسائل ايران مبدل گرديد و تماسهايش را با ايرانيان و اپوزيسيون ايراني بسط و گسترش داد ، همچنين وي داراي سوابق نظامي ودرجه سرهنگي در نيروي احتياط و ذخيره هوائي آمريكا بود و دو دوره ماموريت كوتاه به سفارت آمريكا در تل اويو اعزام شد.
وي در آغاز سال 2001 به همراه هارولد رود (Harold Rhode ) متخصص ارشد و دستيار داگلاس فيث در امور خاورميانه ديداري سري را با منوچهر قرباني فر يكي از دلالان نيرنگ باز ماجراي ايران كنترا بر قرارنمود . واسطه اين جلسه سري "مايكل لدين" جمهوريخواه عضو مؤسسه امريكن اينتر پرايز و طرفدار حمله به ايران در دولت بوش بود. بي شك هدف از اين جلسه همانطور كه نشريه "واشنگتن مانتلي" در شماره سپتامبر 2004 خود مي نويسد چيزي جزء تغيير رژيم در ايران نبوده است.
درجلسات منوچهر قرباني فر با پنتاگون اين مسئله مطرح شد كه امكان تاسيس يك جناح خطرناك در پنتاگون كه خارج از كانالهاي رسمي سياست خارجي آمريكا ، كه هماهنگ با اصول سياست خارجي رئيس جمهور و يا حتي افكارخود وي نبوده ، براي تغيير رژيم در ايران اقدام كند را بررسي نمايند.
به گزارش منابع دولتي ايالات متحده ، هم سيا و هم وزارت خارجه اين موضوع را با كاخ سفيد بخصوص به استيفن جي. هدلي (Stephen J. Hadley) معاون ارشد كاندا ليزا رايس در شوراي امنيت ملي در ميان گذاشتند و هدلي به مقامات در دفتر فيث و لدين گفت كه تمام فعاليتهاي از اين دست را متوقف كنند.
ازيك مقام ارشد دولتي كه نامي از آن برده نشده در لوس آنجلس تايمز و واشنگنتن پست نقل مي شود كه اظهار داشته اهداف فوري بازهاي پنتاگون ظاهراً دشمن تراشي نسبت به ايران بوده است، بطوريكه آنها مايوس شدند و شروع به تند كردن سياست آمريكا عليه ايران نمودند.حال در اينجا اين سؤال مطرح است كه نقش لابي اسرائيل در اين ماجرا چگونه بوده است؟
نقش ايپك(AIPAC)
در ادامه گزارش ويژه خبرگزاري مهر از نقش فرانكلين در تقويت تحركات لابي صهيونيستي و اپوزيسيون ضد انقلاب براي سرنگوني نظام اسلامي ايران آمده است: ايپك( كميته امور عمومي آمريكا- اسرائيل) در دهه 1950 توسط فردي بنام زي كنن تاسيس شد. AIPAC را مي توان پيچيده ترين سازماني در دنيا قلمداد كرد كه ملغمه اي از فعاليتهاي لابي گري و جاسوسي را در هم آميخته است.
امروزه ايپك 65 هزار عضو در سراسر آمريكا دارد كه در خصوص جلب حمايت همه جانبه آمريكا از اسرائيل فعاليت مي كنند. يكي از مطالب و مسائلي كه بر روي وب سايت رسمي ايپك هم آشكارا حك شده ، مسئله تغيير حاكميت در ايران و متوقف كردن آن ازتسلط كامل به فناوري هسته اي و سلاحهاي استراتژيك است.
سي ان ان نيز طي گزارشي اعلام كرده بود كه ايپك ، به عنوان سازماني كه اسناد محرمانه پنتاگون را از فرانكلين دريافت و به اسرائيلي ها انتقال مي داده ، سالانه 2000 جلسه با سناتورها و اعضاء مجلس نمايندگان آمريكا برقرار مي كند و بطور متوسط سالانه صد قانون به نفع اسرائيل در كنگره ايلات متحده تصويب مي كند.
حال عليرغم تبليغات ظاهرفريبانه اي كه ايپك به عنوان يك سازمان غير دولتي آمريكائي از خود به نمايش مي گذارد، پس چرا اطلاعات محرمانه اين كشورش را به يك رژيم بيگانه مي دهد؟
اگر كسي به سايت اينترنتي EEJH نگاه كند، در خواهد يافت كه وفاداري دوگانه به دو كشور نه تنها امري امكان پذير است بلكه براي يهوديان آمريكا امري ضروري است. ظاهراً هر يهودي در آمريكا بطور خودكارداراي تابعيت اسرائيلي نيز مي باشد. لذا انجام فعاليتهاي جاسوسي شايد براي اسرائيل ، جاسوسي براي يك كشور بيگانه تلقي نشود. اين مسئله را هم بايد اضافه كرد كه بخشي از يهوديان در آمريكا داراي تابعيت مضاعف هستند و اين مسئله مي تواند وفاداري مضاعف را هم در پي داشته باشد.
بعد از انتشار خبر جاسوسي ، روزنامه اسرائيلي هاآرتص شتابزده با درج مطلبي بدون اينكه اتهام را رد يا قبول كند اعلام داشت كه يك مقام يهودي در آمريكا از اينكه لري فرانكلين يهودي نيست ابرازخرسندي كرده است. زيرا كه به باور اين مقام يهودي ، يهودياني كه در پستهاي كليدي آمريكا قرار دارند متهم هستند كه به اندازه كافي به آمريكا وفادار نيستند ليكن وي اشاره اي به نقش سازنده ايپك در اين راستا و اينكه عامل اصلي اين مسائل كيست نكرده است.
در ادامه گزارش مهر مي خوانيم: ظاهراً فرانكلين اطلاعات را به نائور گيلون ( كه در حال حاضر رئيس بخش سياسي سفارت اسرائيل در واشنگتن و متخصص برنامه هاي تسليحاتي هسته اي ايران مي باشد و همچنين مدير بخش امور استراتژيك و نظامي در مركز تحقيقات سياسي در وزارت خارجه از سال 2002-2000 بوده) مي داده است. يك ديدگاه اين است كه در ملاقات بسيار مهمي كه بين اين دو صورت گرفته فرانكلين سندي را به گيلون ميدهد ليكن وي از دريافت آن امتناء مي كند و به فرانكلين مي گويد كه محتواي سند را بطور شفاهي توضيح دهد. در اين حال ، گيلون نمي دانست كه او تحت نظارت است و فكر مي كرد تا زمانيكه او هيچ كاغذ يا سند اتهام بر انگيزي را تحويل نگيرد در امان خواهد بود چون اظهارات شفاهي را تا زمانيكه ضبط نشوند مي توان انكار نمود.
فرانكلين موفق شد يك كپي از دستور رياست جمهوري را در خصوص ايران به مقامات ايپك دهد كه آنها هم آن را به فردي در سفارت اسرائيل (شايد گيلون) تحويل دادند و گفته مي شود كه اين مقام سفارت يك كپي از اين سند را از ايپك گرفته است و اين بدان سبب است كه از قرار معلوم او بطور ضمني به ايپك اعتماد داشته است. اين در حاليست كه گيلون از دريافت اين سند از فرانكلين (شايد به خاطر عدم اعتماد به وي) خود داري مي كند. گيلون اظهار مي دارد كه فرانكلين مي خواسته با او در مورد آنچه كه ايالات متحده بايد در مورد اين مسئله انجام دهد مشورت كند.
مقامات دولت اسرائيل و افرادي نظير دنيس راس(يهودي) در مؤسسه واشنگتن براي سياست خاور نزديك "Washington Institute for Near East Policy" كه از سوي ايپك پشتيباني مالي مي شود مي گويند كه اين مسئله قابل درك نيست، چرا كه اسرائيل زمانيكه بخواهد در مورد سياست واشنگتن در خصوص ايران اطلاعاتي كسب كند مي تواند با يك تلفن آن را دريافت كند.
اين افراد مي خواهند چنان وانمود كنند كه دولت آمريكا هيچ اطلاعات محرمانه اي را از اسرائيل پنهان نمي كند اگر چنين فرضيه اي درست باشد نشان مي دهد كه ايپك دولت آمريكا را كنترل مي كند در واقع به تعبير بهترايپك همان دولت آمريكاست .
به هر حال بنظر مي رسد كه با توجه به سابقه جاسوسي اسرائيل در آمريكا چنين اظهاراتي صرفاً رفع مسئوليت باشد وهمچنين نشان دهنده اين است كه گروههاي يهودي درآمريكا به سركردگي ايپك در صدند تا آمريكا را در گير جنگي تمام عيار در منطقه كنند. مسئله اي كه مي تواند با توجه به نزديكي انتخابات آمريكا و حمايت مالي غير مستقيم اين گروه از نامزدههاي انتخاباتي يك پيش شرط براي آراء انتخاباتي تلقي شود.
نظر شما