حامد عنقا، فیلمنامهنویس در پاسخ به این سئوال که چرا برخی نویسندگان میتوانند به موضوعات ملتهب جامعه بپردازند و از خطوط قرمز هم عبور کنند و برخی دیگر این امکان را ندارند به خبرنگار مهر گفت: به نظرم این مسئله شامل حال نویسندگان نمیشود، بلکه درباره برخی کارگردانان و تهیهکنندگان صدق پیدا میکند. من نویسندهای را نمیشناسم که این امکان برایش فراهم شده باشد. خیلی مواقع کارگردانان و مدیران گروه تصمیم میگیرند به موضوعهای حساس بپردازند.
خط درام به معنایی که خیلیها فکر میکنند خط قرمز در تلویزیون نیست، بلکه مباحث اخلاقی است که همه ما در جامعه خودمان رعایت میکنیم. احساس میکنم طرح مباحث اینچنینی بیشتر برای فرار از نقد آثارمان است. |
وی خاطرنشان ساخت: در مجموعههای تلویزیونی "به کجا چنین شتابان" و "دارا و ندار" شاهد بودیم که دوستان از برخی خطوط قرمز که در کشورهای اروپایی هم رعایت میشود را عبور کردند. در واقع این بزرگواران کارگردان، خارج از قاعده کارگردانی امکاناتی دارند که میتوانند مباحثی را که هیچ ربطی هم به قصه ندارد ، به خاطر تعلقات شخصی خودشان در اثرشان قرار دهند. مثل مسعود دهنمکی که در مجموعه "دارا و ندار" نکاتی را درباره اختلافات طبقاتی را به کار چسباند که از کار بیرون میزد. نکاتی که ربطی به درام قصه هم ندارد.
این فیلمنامهنویس با اشاره به ممیزیهای تلویزیون گفت: ممیزیهای تلویزیون برای ما باعث سوءتفاهمهایی شده است. من 10 سال است که در تلویزیون به نویسندگی و کارگردانی مشغول هستم. خط درام به معنایی که خیلیها فکر میکنند خط قرمز در تلویزیون نیست، بلکه مباحث اخلاقی است که همه ما در جامعه خودمان رعایت میکنیم. احساس میکنم طرح مباحث اینچنینی بیشتر برای فرار از نقد آثارمان است.
عنقا در ادامه افزود: البته باید بگویم حساسیتها روی موضوعهای مذهبی خیلی زیاد است. مثلاً وقتی طالبزاده مجموعه "صاحبدلان" را نوشت، خیلی آزار دید تا این مجموعه نوشته و ساخته شود. نگارش فیلمنامههای مذهبی کار دشواری است و کسانی در این عرصه قلم میزنند، کارشان مشکل است، اما شاهد هستیم در طنزهای هر شبی برخی مواقع شوخیهای گفته میشود که جای تعجب دارد .مثلا در حال حاضر مجموعه "باغ شیشهای" به کارگردانی مهدی مظلومی پخش میشود. وقتی مخاطب این مجموعه را میبیند متوجه میشود پشت آن هیچ فکری نبوده است.
وی درباره اینکه مباحث ناظران کیفی روی فیلمنامه تا چه حد سلیقهای است و تا چه حد تکنیکی، توضیح داد: خودم به مدت پنج ماه ناظر کیفی گروه فیلم و سریال شبکه تهران بودم. در آن مدت هم که ناظر کیفی بودم همیشه این بحث را داشتیم که ناظر کیفی چه کسی میتواند باشد؟ چقدر از ناظران کیفی ما درام و ریتم را میشناسند و نظرات آنها رهگشا است. متاسفانه خیلی از ناظران کیفی آشنایی با فیلمنامهنویسی، درام و تصویر ندارند و به اندازه کافی از دانش این حرفه برخوردار نیستند، به همین دلیل از سر بیاطلاعی مطالبی را میگویند که سلیقهای است.
این فیلمنامهنویس خاطرنشان ساخت: بر همین اساس به برخی قسمتهای فیلمنامه ایراد میگیرند. ما ناظران کیفی خوب مثل علیرضا افخمی خیلی کم داریم. او به معنای واقعی کلمه ناظر کیفی است، چون به مقوله کارگردانی، بازیگری و ... اشراف زیادی دارد و وظیفهاش را میداند. مشکل ما این است که برای ناظر کیفی تعریف درست نشده است.
برخی کارگردانان، خارج از قاعده کارگردانی امکاناتی دارند که میتوانند مباحثی را که هیچ ربطی هم به قصه ندارد ، به خاطر تعلقات شخصی خودشان در اثرشان قرار بدهند. |
عنقا درباره برخوردهای متفاوتی که با یک فیلمنامه در شبکههای مختلف میشود، توضیح داد: برخی برخوردها طبیعی است. به هر حال شوراها شامل افراد مختلفی است که بعضیها از آنها صلاحیت دارند و برخی دیگر کمتر توانایی دارند و بنا به دلایلی هم در آن شورا هستند. شورای تصویب فیلمنامهها شامل فیلمنامهنویس، تهیهکننده، مشاور مذهبی، مشاور حقوقی و ... است. مسلماً مشاور حقوقی و مذهبی به لحاظ تکنیکی که نمیتوانند نظر دهند و بیشتر سعی میکنند از منظر حرفه خود به فیلمنامه نگاه کنند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر هر شبکه اهداف مختلفی را پیگیری میکند، به همین دلیل یک مجموعه ممکن است در یک شبکه رد و در شبکهای دیگر تصویب شود و این مسئله به تفاوت اهداف برمیگردد. همچنین افراد مختلفی با سلایق گوناگون در یک شورا تصمیم میگیرند. به هر حال ماشین نیستند که تصمیم واحد بگیرند.
این فیلمنامه نویس درباره وجود فیلمنامهنویسان به عنوان اعضای شورای فیلمنامهنویسی تا چه حد ضرورت دارد، توضیح داد: وجود فیلمنامهنویس ضرورت دارد، چرا که بهتر میتواند از یک فیلمنامه خوب دفاع و دیگران هم توجیه کند، اما این مسئله هم اهمیت دارد که چه فیلمنامهنویسی باشد. باید کسی باشد که به کار خودش اشراف داشته باشد.
عنقا درباره اینکه در مجموعههای مشارکتی شاهد هستیم خیلی راحت مستقیمگویی شده و پیام آن نهاد داده میشود. چرا نویسندگان کمی ظرافت و هنرمندی خرج نمیدهند تا محصول سازمان مربوطه معرفی شود. آیا در این باره نویسندگان محدودیت دارند؟گفت: ما در کشورمان عادت کردیم که از راه کوتاه مسیر را برویم. در تبلیغات هم سعی میکنیم کوتاهترین و سریعترین راه را انتخاب کنیم. مثل مجموعه مهران مدیری که تبلیغات خیلی رو بود.
وی در ادامه افزود: برخی مواقع هم فیلمنامه نوشته میشود، اما بعد تهیهکننده با سازمان توافق میکند که برای اضافه برآورد اسپانسر بیاورد. وقتی این گونه توافق میشود، حتی قصه نیز در وسط کار تغییر میکند و فیلمنامهنویس به ناچار باید تغییرات را در کار بدهد.
این تهیهکننده در پاسخ به این سئوال که یکی از مسائلی که نویسندگان با آن رو به رو هستند بازنویسی اثرشان توسط افراد گمنام بوده و این اتفاق زمانی هم میافتد که فیلمنامهنویس تمام حقوق خود را دریافت کرده است؟ گفت: وقتی قانون کپیرایت نباشد، مسلماً این مشکلات به وجود میآید. وقتی حقوق مادی و معنوی به تهیهکننده واگذار میشود او هم هر کاری که از دستش برمیآید، انجام میدهد. او میتواند به راحتی اسم نویسنده هم در بیاورد. حال اگر این کار را نمیکند به خاطر اعتباری است نام نویسنده برایش دارد. این بحث مربوط به صدا و سیما نیست، بلکه شاهد این اتفاقات در سینما هم هستیم.
حامد عنقا نگارش فیلمنامه مجموعههای تلویزیونی "نردبام آسمان"، "قلب یخی"، "از عشق آباد تا عشق آباد"، "زمانه پروانهها" و فیلم "پنجاهمین نفر" و ... را در کارنامه دارد.
نظر شما