پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۱۱:۴۴

شاخصهای هویت ایرانی-اسلامی(1)

شیوه ارتباط با غرب همچنان مسئله ماست

شیوه ارتباط با غرب همچنان مسئله ماست

عضو هیئت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت با اشاره بر اینکه مواجهه ما با غرب به دوشیوه تقلیدگرایانه و غرب‌ستیزانه بوده اظهار داشت: ارتباط و تعامل با غرب همچنان در شرایط بلا تکلیفی قرار دارد.

دکتر محمد بقایی (ماکان) در گفتگو با خبرنگارمهر در مورد این سؤال که نظریه سه فرهنگ تصریح می‌کند که موقعیت هویتی کنونی ما تابع سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی است. نظر شما در مورد این نظریه چیست؟ گفت:طبیعی است که در جهان کنونی فرهنگها با یکدیگر پیوندی نزدیکتری نسبت به ایام پیشین یافته‌اند. هرچه که برگذشت زمان و دستاوردهای نوین علمی افزوده می‌شود این پیوند منسجم‌تر و هماهنگ‌تر می‌شود.

وی افزود: بنابراین جای عجبی نیست که اگر بگوییم اکنون نه تنها سه فرهنگ بزرگ بلکه همه فرهنگها به صورت ظروف مرتبطه درآمده‌اند. در کشورهای غربی به‌خصوص در اروپای امروز شاهد رفتارها و برخوردهای اجتماعی در میان مسیحیان و شهروندان معمولی هستیم که کاملاً پیداست که تحت تأثیر اندیشه‌های شرق و گاه اسلامی است. چنین است در شرق.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت در ادامه افزود: بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که حضور فرهنگها در بستر خاستگاههای فردی و اجتماعی قابل بررسی است. هرچه فرهنگها، غنی‌تر و با جریان زمان همراه باشند مقبولیتشان برای عامه مردم بیشتر است. به نظر می‌رسد در کشور ما هرسه فرهنگ مذکور اکنون در حالتی از امتزاج و کشاکش بسر می‌برند و باید دید براساس تعریف یاد شده کدام یک از ویژگی‌های این فرهنگها در این جولانگاه برتری می‌یابد.

بقایی در مورد اینکه آیا شیوه مواجهه ما در یک صد سال اخیر با فرهنگ و معرفت غرب را درست و موجه ارزیابی می‌کنید؟ اظهار داشت: این ارزیابی را باید در دو سیر بررسی کرد. یکی از طریق تفکرات سنتی و دیگری در جهت اندیشه‌های نو، که پیشوایان هریک از این دو وجه برخورد خاص خویش با فرهنگ و مدنیت غرب را داشته‌اند. در مجموع می‌توان گفت که هیچ‌یک ازآنها کارایی لازم را نداشته است.

این محقق و پژوهشگر در ادامه افزود: دلیل این سخن را باید در شرایط و موقعیتهایی جستجو کرد که شرق بدان مبتلا است. زیرا به‌رغم توجهی که حداقل از بدو تأسیس دارالفنون برای مثال در کشور ما به فرهنگ غرب و مدنیت آن شده در مجموع عنایتی تقلیدی و مبتنی بر پیروی از اندیشه‌ها و مکاتب غربی بدون خلاقیت و ابداع داخلی بوده است.

این نویسنده و مترجم تصریح کرد: تفکرات سنتی همه دستاوردهای فکری غرب را باطل و منتفی دانستند. این وضعیت هنوز هم ادامه دارد و ارتباط با غرب به موجودی با دو شیوه تفکر در یک پیکر بدل شده است که هریک آن را به سویی می‌کشند و درنتیجه ارتباط و تعامل با غرب همچنان در شرایط بلا تکلیفی قرار دارد.

بقایی در مورد اینکه رعایت چه نکاتی را برای داشتن یک رابطه منطقی با فرهنگ غرب ضروری می‌دانید؟ گفت: شرق برای دستیابی به اعتلای فرهنگی و مدنی گذشته خود هیچ راهی جز بازگشت به خردگرایی ندارد. زیرا آنچه که موجب شکوه و عظمت شرق در گذشته بود به کارگرفتن اندیشه و تولیدات ذهنی و عملی این جریان سازنده 500سال است که دردنیای اسلام باز ایستاده و در نتیجه شرق را به‌شدت نیازمند دنیایی نموده به نام غرب که مدام می‌سازد و تولید می‌کند.

نویسنده کتاب "تصحیف غربزدگی" یادآورشد: آنچه شرق امروزه از آن به نام تولید نام می‌برد درواقع تقلیدی است که غرب را نیازمند شرق نمی‌سازد زیرا تمامی این صنایع و فناوری‌ها را پیشتر داشته است. بنابراین شرق برای آنکه بر سفره جهانی از صورت نان خور اضافی خارج شود به قول دکارت راهی جز [راهبردن عقل] و بهره‌وری از آن به عنوان عاملی برای تفوق ندارد.

کد خبر 1085883

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha