حجت الاسلام محمد علی زم تهیه کننده "دموکراسی تو روز روشن" و مدیر سابق حوزه هنری در این گفتگو نقدهای خود را در ارتباط با ارائه دفترچه سیاستگذاری معاونت سینمایی مطرح کرده است.
- من معتقدم اگر قرار است دفترچه ای در حال حاضر برای سینما ارائه شود باید مخاطب آن مسئولین و مدیران نظام باشند و لزومی برای ارائه آن به اهالی سینما دیده نمی شود.
بی توجهی بزرگان این نظام مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس و دولت نسبت به حرکت و رشد ملی سینما یکی دیگر از دلایل افت سینما است
سینماگرانی که در ایران هستند همه امکان خارج رفتن داشته اند مثل دیگرانی که که این کار را کردند. این سینماگران امکان پشت کردن به انقلاب را داشته اند و امکان از سینما دور شدن و به صنف و درآمد دیگری دست پیدا کردن را هم داشته اند. اما آنها که مانده اند انسانهای شریفی هستند. این افراد هم انقلاب اسلامی را با همه ضعف و قدرتش پذیرفتند وبه آن پشت نکرده اند. به اهداف آن پایبندند و انقلاب را دوست دارند. ولی رفتار برخی از مسئولان آنها را دلخور و منزوی کرده است. این افراد نظام، رهبری و مدیریت آن را قبول دارند اما به بعضی از مسائل هم انتقاداتی دارند. ذات این افراد و حلقه هایشان را نمیشود از انقلاب جدا کرد. آنها می توانند منتقد برخی حرکتها و بعضی از مسائل باشند اما نباید به آنها انگ مخالف بزنیم. در این صورت از عده و ثمره انقلاب کاسته ایم. مدیریت کلان فرهنگی ما باید به سینماگران اعتماد کند. باید نگاهمان را به ذخایر رو به اتلاف نیروی انسانی در عرصه هنر و سینما درست کنیم تا آسیب پذیری از این ناحیه کم شود. اگر با دانایی و بصیرت بنگریم خواهیم دید که چه تاثیرگذاریهای معنوی و اخلاقی را از دست دادهایم و فرصت خود را در سینما به تهدید تبدیل کردهایم. دشمنان ما امروز در دنیا از قدرت تکنولوژی سینما در جهت تخریب اسلام تلاش زیادی می کنند. در چنین شرایطی عقل ایجاب می کند با سعه صدر مسائل را بسنجیم تا بتوانیم تواناییهای پراکنده و محدود خودمان را سازماندهی کنیم. بتوانیم انرژی تولید کرده و کارهای متفاوت و غیر کلیشه ای انجام دهیم. نباید با کارهای متفاوت برخورد تخریبی کنیم.
* به هر حال در این شرایط شما بعد از مطالعه این دفترچه فکر می کنید چه نکاتی باید اصلاح شود؟
- در این دفترچه خوبیها و اشکالاتی وجود دارد. خوبیهای آن را باید ستود، تقویت کرد و فرصتهایی که دوستان در این دفترچه نشان داده اند مثل ارتقاء جایگاه اداری سینما، افزایش بودجه، توسعه سالن، توجه به فیلمنامه، اصلاح رویه مبتذل سازان و بالاخره بهره مندی از اهل فرهنگ و اندیشه سینما، جایگاه مستقل و خطیر تهیه کننده و عدم آمیختگی آن با مسئولیت کارگردانی از حرفهای خوب دفترچه است که نیازمند شرح و تفسیراست تا در اجرا منحرف نشود. به طور مثال، اگر ارتقای جایگاه اداری سینما در نهاد حاکمیت به منظور توسعه بخشی به پرسنل، نیرومندی و اتاق بخشی دولتی سینما باشد، بسیار خطرناک است.اما اگر این ارتقا متوجه گسترش و تقویت مغز افزارها و نرم افزارهای سینما باشد بسیار پسندیده است.
کشور ما به دلیل پراکندگی جمعیتی که دارد باید حداقل سه هزار سینما در مجموعه های 8-7 سالنی داشته باشد. اما در حال حاضر فقط 325 باب آن وجود دارد. در سال 57 که جمعیت کشور 30 میلیون نفر بود در حدود 450 سینما وجود داشت. در کل تهران 2 میلیون نفری حدود 270 سینما موجود بود. اگر همین قاعده جمعیتی قرار بود رعایت شود امروز باید در تهران بیش از 1000 سالن داشتیم. اگر مردم در لوای سینمایی که در چارچوب مدیریت نظام است نیاز تصویری خود را تامین نکند و فیلم مطلوب خود را نبینند اوقات خود را صرف دیدن محصولات دیگران خواهند کرد، دیگرانی که در وجه خوش بینانه اش نمی شناسیم و به آنها درباره رعایت مصلحت ما اعتماد نداریم. باید برای سینمای این کشور سالن سازی شود. اگر امروز سه هزار سینما داشته باشیم و فیلمها را از نظر زمانی و تعداد سینما درست اکران کنیم آثار تولیدی خوب افزون خواهد شد. یکی از دلایل ساخت آثار مبتذل این است که اینگونه فیلمها زود اکران می شود و ریسک موفقیت آن حداقل در جغرافیای سینمایی مشخص کم است و آن در فاصله 40-30 روز اکران پول خود را برمی گرداند. از سویی علائق ذاتی، فرهنگی و تخصصی تهیه کننده به او اجازه نمی دهد که از سینما دور شود. اگر بناست در سینما بماند باید فیلمی تولید کند که پولش برگردد .
* پس شما یکی از راههای برون رفتن از این مشکلات فعلی سینما را سالن سازی و سرمایه گذاری در محتوا و فیلمنامه میدانید.
در حالی که این مقدار تولید گرچه ضعف فکری دارد. اما از نظر کمی ضعیف نیست. اگر این ضعف درست شناخته نشود درمان آن هم درست نخواهد بود. در سینمای کنونی ما گنجایش تولید 100 فیلم وجود ندارد. اگر فیلم سینمایی مزیت اکران نداشته باشد که سینما نیست. ما بعد از انقلاب تا کنون حدود 1600 فیلم ساختیم یعنی به طور متوسط سالی 52 فیلم ساخته شده است. بضاعت تولید و اکران ما در سال 51 تا 52 فیلم است. اگر یک ضلع سینما، صنعت و اگر همه صنعت اقتصاد باشد هر کارخانه ای قبل از راه اندازیش باید هدف و بازار مصرف خو را مشخص کرده باشد. تولید سینما، هدفش نباید اشتغال باشد و .. تولید سینما، بازار و هدفش فقط اکران است نه جشنواره ، نه فیلمنامه، نه نمایش خانگی و ... .
گفتگو از:بیتا موسوی
نظر شما