به گزارش خبرنگار مهر در قم، حجتالاسلام نجف لکزایی بعد از ظهر شنبه در گفتگو با خبرنگاران با بیان این مطلب که امکان طراحی الگوی اسلامی - ایرانی برای پیشرفت، با بهرهگیری از منابع اسلامی وجود داشته و ضرورت نیز دارد اظهار داشت: یکی از مهمترین دلایل آن، این است که ما معتقدیم دین به رفتار و زندگی ما معنا میبخشد، پس اگر ما این نقش را برای دین در عرصههای مختلف قائل هستیم، باید در عرصه توسعه که ابعاد مختلف زندگی امروز ما را در بر میگیرد نیز بدان معتقد باشیم.
وی گفت: از سوی دیگر پرسش مهمی که ما در مباحث دینی داریم این است که در چه جامعهای کمال انسان تامین میشود، با توجه به اینکه هدف اصلی دین به کمال رساندن انسان است و این نکته نیز به معنای نایل شدن وی به قرب الهی است که از این منظر هم باید بگوئیم، تدوین الگوی توسعه اسلامی امکان و ضرورت دارد؛ زیرا تمام تلاش الگوهای توسعه این است که در واقع جامعهای را بسازند که در این جامعه انسان رشد کند و نیازهای انسانی تامین شود.
این استاد دانشگاه افزود: از طرف دیگر اگر ما این پرسش را مطرح کنیم که جامعه دینی چگونه جامعهای است؟ باز هم نقش دین برجسته میشود و با توجه به اینکه بحث توسعه و پیشرفت با بحثهای جامعهسازی تلازم و ارتباط تنگاتنگی دارد از این جهت ما هم به امکانپذیری الگوی اسلامی معتقد میشویم و هم اینکه بالاتر از امکان، آن را ضروری میدانیم.
لکزایی با بیان این نکته که برای شناخت چارچوب توسعه از منظر دین پیشنیازی وجود دارد که آن فهم دین است، اظهار داشت: میان طراحی الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت با روشهای فهم دین یک رابطهای وجود دارد.
رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی گفت: به طور کلی دو مدل دینشناسی را ما میتوانیم مدنظر قرار دهیم؛ یکی مدل سیستمی و دیگری مدل جزءنگر. بنابراین با روش فهم سیستمی دین است که ما توفیق پیدا میکنیم تا الگوی اسلامی پیشرفت را طراحی کنیم. اما با الگوی فهم جزئی دین در واقع این امکان وجود ندارد.
دین خطوط قرمز را برای ما تعریف میکند
لکزایی ادامه داد: در مسیری که دین در مباحث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی طی میکند تا الگو را به ما بدهد، یک نکته این است که خطوط قرمز را مشخص میکند و در واقع در حوزه بایدها و نبایدهایی که توسط دین برای ما تعیین تکلیف میشود در ساحتهای مختلفی برای ما خطوط قرمز را مشخص میکند.
وی گفت: به طور مشخص ما میتوانیم از سه لایه وجودی برای انسان یاد کنیم که دین در این سه لایه وجودی گزارهها و آموزههای مشخصی را مطرح میکند. یکی ساحت اعتقادی و عقلی است که در آن بحث اعتقادات و جهانبینی وجود دارد و در این بحث در واقع الگوی الهی حاکم بر هستی در برابر الگوهای غیرالهی قرار میگیرد.
رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی خاطرنشان کرد: دوم حوزه گرایشها و مباحث قلبی است که در این بخش اخلاق مطرح میشود و این موضوع حوزه فضایل و رذایل را برای ما مشخص میکند و لایه سوم هم، لایه رفتاری و ظاهری است که در این بخش فقه، حلال و حرام و واجبات و محرمات مطرح میشوند و در واقع بخش واجبات و محرمات بخشی از خطوط قرمز است که توسط دین مشخص میشود.
لکزایی اظهار داشت: در بخش اخلاق، رذایل حوزه خطوط قرمز را تعیین میکنند و در بخش اعتقادات هم مرز جهانبینی این دو بخش تعیین میشود، یعنی بدین ترتیب هم خطوط قرمز و هم خطوط ایجابی و سبز تعیین میشود.
دین نظام اولویتها را مشخص میکند
وی با بیان اینکه نظام اولویتها را نیز دین برای ما مشخص میکند، گفت: یعنی دین است که به ما میگوید در تعارض بین ارزشهای مادی و معنوی اولویت با ارزشهای معنوی است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دین برای سطح اندیشهورزی، اصول و خطوط کلان سیاستگذاری، تعیین تکلیف میکند ولی در حوزه ساختارها، تکنیکها و راهبردها با بهرهگیری از خطوط کلی که توسط دین و تجارب بشری مشخص شده است، ما دست به اقدام میزنیم و درباره مباحث زیرشاخه تعیین تکلیف میکنیم.
لکزایی با بیان این مطلب که مباحث فرهنگی را باید نسبت به مباحث سیاسی و اقتصادی در نظر بگیریم گفت: به نظر میرسد که در نسبتسنجی بین فرهنگ، سیاست و اقتصاد، سه الگو میتواند وجود داشته باشد که یک الگوی آن مورد تائید دین است که دایره فرهنگ را بزرگتر از دایره سیاست و اقتصاد میداند. به عبارت دیگر دایره سیاست و اقتصاد توسط دایره فرهنگ تعیین تکلیف میشود. اما ما در دنیا و به طور خاص در نظامهای غربی میبینیم که دایره اقتصاد بزرگتر از دایره فرهنگ و سیاست است. یعنی نظام سرمایهداری امروز در جهان غرب برای حوزه سیاست و فرهنگ هم تعیین تکلیف میکند. یا در برخی نظامهای سنتی و قدیمی میبینیم که سیاست برای حوزه فرهنگ و اقتصاد تعیین تکلیف میکرد و قدرت تعیینکننده بود.
دستگاههای دولتی از الگوی اسلامی – ایرانی پشتیبانی کنند
رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی گفت: به نظر من با یک نگاه سیستمی نمیتوانیم هیچ دستگاهی را از دایره انجام وظیفه خارج کنیم. در واقع همه دستگاههای موجود در کشور به سهم خود وظیفه دارند که در این بخش فعالیت کنند اما هر کدام از آنها وظیفه خاص خود را دارند. مثلا از حوزههای علمیه و مراکز آموزشی و پژوهشی و دانشگاههای ما این انتظار هست که در جهت تبیین، تعمیق، ترویج، توصیف و ارایه الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت فعالیت کنند و از نظام سیاسی و دستگاههای دولتی انتظار است که این حرکت را پشتیبانی کرده و مطالبه بکنند و در حوزه اجرا و قانونگذاری نیز سعی کنند که بر اساس این الگو حرکت کرده و عمل کنند.
لکزایی اظهار داشت: از دستگاههای فرهنگی و مخصوصا رسانهها و صدا و سیما هم این انتظار میرود که در تبیین این نیاز و در جهت تشویق دستگاههای علمی و پژوهشی حرکت کنند و اگر هم مرکزی در این جهت حرکت میکند کارهای آن مرکز را معرفی و مطرح کنند.
توسعه در ابعاد مادی ضروری است اما کافی نیست
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: ما در حوزه توسعه و پیشرفت از دو منظر در سطح دنیا میتوانیم صحبت کنیم، یک منظر الگوهای متدانیه یا مادیگرا است که در توسعه و پیشرفت فقط پیشرفت مادی را لحاظ میکند و تقریبا تمام الگوهای توسعهای که امروز در جهان حاکم است و در دانشگاهها تدریس میشود متمرکز بر روی همین دیدگاه است و تمام تلاشش این است که پیشرفت و ابعاد مادی را مورد تامل قرار میدهند. اما الگوی اسلامی پیشرفت، الگوی متعالیه است که دیدگاه اول را ناقص میبیند.
وی ادامه داد: در واقع توسعه در ابعاد مادی ضروری است ولی کافی نیست. ما باید به توسعه و تعالی علاوه بر ابعاد مادی آن نیز بنگریم و همانطور که به فکر نیازهای مادی انسان هستیم باید به فکر نیازهای معنوی هم باشیم و این همان چیزی است که دین از ما میخواهد.
قم - خبرگزاری مهر: رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی تدوین الگوی توسعه اسلامی را ضروری دانست و گفت: جایگاه مباحث فرهنگی در آموزههای دینی، جایگاهی بنیادی و زیربنایی است و طراحی جامعه و سیاستها باید به شکلی باشد که فرهنگ نسبت به سیاست و اقتصاد در اولویت باشد.
نظر شما