دکتر مرتضی کاخی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اینکه آیا یک مدرس میتواند مواضع شخصی خود را در کلاس مطرح کند یا اینکه باید در راستای مخفی نگه داشتن آن بکوشد؟ اظهار داشت: من بیش از بیست و چند سال است که حقوق مدنی و حقوق بینالملل و حقوق تجارت تدریس میکنم، بنابراین نظرم را درباره این سؤال اینگونه جواب میدهم: ازلحاظ ریشهیابی،حقوق و اخلاق دو دایره متحدالمرکز هستند که حقوق دایره درونی و اخلاق دایره وسیعتر و بیرونی را تشکیل میدهند یعنی هرچه که حقوقی است به طور قطع ریشههای اخلاقی بهخصوص اخلاق اجتماعی دارد. ولی هرچه که اخلاقی است ضرورتاً حقوقی نیست. بنابراین حقوق و اخلاق یک پایه و مبنا دارند با این تفاوت که قواعد حقوقی همان قواعد اخلاقی است ولی با ضمانت اجرایی این جهانی، اما اخلاق ضمانت اجرایی اجتماعی ندارد و اگر چیزی هست همان حرمت و نزاکت اجتماعی است.

دکتر مرتضی کاخی معتقد است توجه مدرس و معلم به دینی که نسبت به دیگران دارد به طور قطع تواضع فکری را برایش به همراه خواهد آورد. تواضع از این منظر شرط اصلی تدریس است.
این محقق حوزه حقوق و ادبیات تصریح کرد: برای مثال اگر شما در ملأ عام فحشی به کسی بدهید، این چون هم بر ضد قوانین اخلاقی و هم بر ضد قواعد حقوقی است و چون توهین عملی مجرمانه است و همچنین ضداخلاقی است بنابراین علاوه بر اینکه این عمل از لحاظ اخلاقی مستوجب سرزنش و عقوبت آن جهانی، از لحاظ دیدگاه مذهبی است در این دنیا هم به خاطر اهانت به دیگری مورد مجازات قرار میگیرید. حال اگر کسی به شما سلام کند و جواب او را ندهید این عمل، ضد اخلاقی و زشت است اما ضمانت اجرایی این جهانی ندارد. یعنی کسی را به خاطر جواب ندادن سلام مجازات نمیکنند زشتی آن اجتماعی است.
نویسنده "باغ بیبرگی " در ادامه خاطر نشان کرد: بنابراین من به عنوان یک معلم حقوق چطور میتوانم در کلاس درس بدهم و اخلاق را ندیده بگیرم در حالی که حقوق عیناً قاعده اخلاقی است و حتی بیشتر چون ضمانت اجرا هم دارد. حالا من چیزی را که دارم به دیگری درس میدهم خودم به این اخلاق میخواهم بیاعتنایی کنم. مگر چنین چیزی میشود؟ بنابراین پاسخ به سؤال شما از لحاظ اخلاقی حتی بعضاً ازلحاظ حقوقی غیرممکن و محکوم است.
کاخی در مورد اینکه تواضع فکری مدرس با چه شرایطی محقق می شود؟ هم گفت: با این شرایط که محقق برای خود صد در صد روشن کرده باشد که آنچه را که تحقیق کرده و آموخته به احتمال به قریب به یقین ، از دیگران و ای بسا از پیشینیان خود آموخته ، حال چیزی را که کسی از دیگری آموخته به عبارت دیگر به عاریت گرفته تا به دیگران بدهد و چیزی صد در صد متعلق به خود او نیست آیا میتواند تواضع نداشته باشد؟ اگر چنین باشد این محقق و دانشمند نخواهد بود به قول سعدی «آن تهی مغز را چه علم و خبر که بر او هیزم است یا دفتر؟» و یا «نه محقق بود و نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند».
این محقق و پژوهشگر افزود: این مفهوم سعدی که در گلستان آمده عیناً در قرآن مجید هم بدین ترتیب آمده که ترجمه آن آیه شریفه میفرماید: کسی که کتاب تورات را با خودبردارد(حمل کند) ولی به دستورها و تعلیمات آن توجه نکند و یا آن را ادراک نکند، حال او مانند جانوری است که باری بر پشت او نهادهاند و او آن با خود حمل میکند.
کاخی درمورد اینکه چرا مبانی نظری اخلاق تدریس مورد توجه ما قرار نمیگیرند ؟ نیز گفت: برای اینکه غالباً -ونه هم جا و کاملاً- به آنچه که میخوانیم و بیان میداریم اعتقاد نداریم . به عبارت دیگر آنچه را که اظهار میکنیم اطلاعات ماست نه اعتقادات ما. امروزه هرکس با آموختن میتواند کسب اطلاع کند ولی تا آموخته او در ذهنش تهنشین و تحلیل نشود آنچه که در حافظه اوست فقط جنبه اطلاعات دارد نه دانش ذاتی آن فرد. کانت می گوید: غالباً مردم مطابق با اطلاعاتشان حرف میزنند ولی بر اساس غرایزشان عمل میکنند.
کد خبر 1100822
نظر شما