پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۲۸ شهریور ۱۳۸۳، ۱۰:۲۵

جستاري كوتاه از يك متفكر سنتگراي فرانسوي

حكمت خالده راهي براي تبيين خلقت و روشنگري رازهاي عرفاني است

خبرگزاري "مهر" - گروه دين وانديشه : جستار كوتاه زير ترجمه مقاله " حكمت خالده " نوشته رنه گنون متفكر سنتگراي فرانسوي است. وي درسال 1912 به دين اسلام گراييده و نام عبدالواحد يحيي را بر خود نهاده است .

در طول قرنها همگان بر اين باور بوده اند كه انسان هدفي عالي دارد، با وجودي كه او از نظر جسماني از خاك آفريده شده، اما درحقيقت يك روح است. بر اساس اين باور، زمين با تمام خوشي ها و آلامش منزلي موقت براي روح جاودانه تلقي مي شود و اين  روح ،  جوهره ذاتي انسان را تشكيل مي دهد. برخي ديگر هم  بر اين باورند كه  روح از طرف خداوند آمده و از اين رو، آكنده از استعدادهاي خلاقانه است. اما از آنجا كه روح در زمين متولد مي شود، خاستگاه خود را فراموش كرده و به حالات رخوت  و بي خبري فرو مي رود كه به خواب شباهت دارد. اغلب ما تمام زندگي خود را در چنين حالتي سپري مي كنيم و تنها از استعداد بالقوه خود در زمينه تكامل  اطلاع داريم.

فيلسوفان مصر باستان  به اين مسئله غامض اشاره كرده اند و در جستجو راهي بوده اند تا از طرفي  نظامي از ايده ها را به وجود آورند كه خلقت را توضيح دهد و از طرفي ديگر راهي را بيابند كه به روشنگري و رازهاي عرفاني بيانجامد. اين  موضوعي است كه در مدارس آنها تدريس شده  و قطعاتي از حكمت آن ها به زمان ما منتقل شده است. يكي از مهمترين مجموعه هاي اين آثار هرمتيكا (Hermetica) است كه توسط انتشارات سولو تجديد چاپ شده است. اين اثر قسمت اعظم موضوعات مورد علاقه محققان و دانشجويان رشته  عرفان را پوشش مي دهد. اولين فصل اين مجموعه پويماندرس(Poimandres يا شبان انسانها )  بر اساس موضوعات بنيادين نگاشته شده است و محاوره اي را بين هرمس تريسمگيستوس (Hermes Trismegistus  نام يوناني خداي حكمت) و عقل  برتر شكل داده است. اين محاوره در شرايطي رخ مي دهد كه هرمس در حالت رخوت  و بي خبري به سر مي برد. اين اثر اين چنين آغاز مي شود: " يك بار هنگامي كه مشغول  تفكر درباره چيزهايي بودم  كه وجود دارد و انديشه هايم درحال اوج گرفتن بود، بدنم به خواب فرو رفت. اما اين خواب شبيه خوابهايي نبود كه انسان را به واسطه سنگيني غذا يا خستگي در برمي گيرد. گويي وجودي بزرگ و بيكران مرا به نام مي خواند : دوست داري از طريق انديشه هايت چه چيزي بشنوي، ببيني و ياد بگيري؟ من گفتم: تو كيستي؟ او گفت: من شبان انسان ها هستم. عقل برتر. من گفتم: ناچار به يادگيري هستم. درباره چيزهايي كه وجود دارد، و مي خواهم ماهيت آن را درك كنم و با خداوند آشنا شوم. اينها تمام مواردي است كه دوست دارم درباره آنها اطلاع داشته باشم. او گفت : من مي دانم تو چه مي خواهي در حقيقت من همه جا با تو هستم. تمام مواردي را كه دوست داري ياد بگيري در ذهن خود نگاه دار. آنها رابه تو ياد خواهم داد. شبان توضيح داد زمين و آسمان چگونه توسط عمل لوگوس بريك ماده آبي و اوليه به وجود آمد. او صحبت هاي خود را با توضيح درباره چگونگي به وجود آمدن نظام خورشيدي  توسط حكمت دوم  ادامه داد و حكمت اول، حكمتي كه زندگي و نور است به حكمت ديگر زندگي بخشيد، عقل دوم (خالق اشيا) و اين حكمت دوم از آتش ، هوا و هفت تجلي ديگر به وجود آمده است كه توسط مدارهايي احاطه شده كه دنيا را با حس خود درك مي كنند و اين عامل سرنوشت نام دارد. كلام خدا  از مولفه هاي پست طبيعي تا اجسام نابي را كه به وجود مي آيند  در بر مي گيرد  و با عقل دوم يكي مي شود . چرا كه اين كلام يكي از جوهرهاي عقل دوم  تلقي مي شود.

انسان  از دو بخش تشكيل شده است . انسان به خاطر جسم خود، فاني بوده و به دليل اين كه جزئي از جوهر جاودان بوده فنا ناپذير است. او و تمام مواردي كه در حيطه قدرت اوست فنا ناپذير هستند. با اين همه، از بسيار از موارد فاني نيز برخوردار است كه از اين موارد مي توان به تحت تاثير سرنوشت قرار گرفتن وي اشاره كرد. بر طبق نظر فيلسوفان هرمسي اين امر مسئله غامضي است كه بشر با آن روبه رو شده است. اين راه يا طريق، در حقيقت سياحت نفس در جهت روشنگري ناميده شده و سرانجام به تجديد ديدار با خداوند منتهي مي شود. اين سفر آسان نيست، بلكه فرآيندي درحال رشد يا دگرگوني همچون  تكامل  حشره اي است كه از حشره نابالغ به حشره بالغ تبديل مي شود. اين فرايند توسعه نفس از طريق تلاشهاي شخصي اشاره به يك قطعه هنري يا يك اثر دارد و موضوع اصلي بحث بيشتر متون كيمياگري رنسانس  محسوب مي شود. زبان كيمياگري براي سنت هرمسي به مثابه لفافه و پوشش است . اين امر زماني صورت مي گيرد كه آشكارا درباره موضوعاتي صحبت مي كند كه موجب مشقت و مرگ مي شود.


کد خبر 110755

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha