به گزارش خبرنگار مهر، مهمترین رویداد ورزشی قاره آسیا درسال 2010 در حالی از روز21 آبان ماه در شهر بندری گوانگژو چین با رقابت 54 کشور آسیایی آغاز خواهد شد که قرائن حکایت از آن دارد که ورزش ایران شرایط چندان مساعدی برای حضور شایسته و افتخارآفرین در این رقابتها ندارد و فعالیت های سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک به عنوان دو نهاد اصلی و تصمیم ساز در ورزش کشور چشم انداز روشنی از موفقیت تیم های ملی در گوانگژو بدست نمی دهد.
هر چند مسئولان این دو نهاد ورزشی تلاش دارند تا اوضاع ورزش کشور را برای حضور در بازیهای آسیایی طبیعی و عادی جلوه دهند و حتی در برخی اظهار نظرها، خود را از برنامه های پیش بینی شده جلوتر بدانند اما برکسی پوشیده نیست که وضعیت تدارک، پشتیبانی و آماده سازی تیم های اعزامی به گوانگژو از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیست و با شرایط موجود و بضاعت فعلی موفقیت ورزش ایران در بازیهای آسیایی رویایی دست نیافتنی به نظر می رسد.
وجود اختلاف بین روسای سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک که رئیس فراکسیون ورزش مجلس آن را مهمترین دلیل در تاخیر پرداخت بودجه 20 میلیارد تومانی از سوی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری می داند، مهمترین معضل ورزش کشور طی سه ماهه اول سال بوده است.
در فاصله 4 ماه تا بازیهای آسیایی هنوز تکلیف تیم ها و رشته های اعزامی به بازیهای گوانگژو مشخص نیست و به نظر می رسد این موضوع هم ظرف ماه های آینده به یکی از مسائل و مشکلات دیگر ورزش تبدیل شود.
هرچند که سازمان تربیت بدنی با نگاه صرف مدال آوری برای اعزام تیم های ملی به گوانگژو چندان موافق نیست و توسعه و شناخت جایگاه رشته های ورزشی نسبت به حریفان آسیایی را نیز با اهداف بلندتری دنبال می کند، بدنبال اعزام حداکثر تیم ها و ورزشکاران به بازیهای آسیایی است. اختلاف نظری که بین سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک در مورد اعزام تیم فوتبال بانوان وجود دارد نیز شاید در همین راستا باشد.
باید دید تقابل این دو دیدگاه در نهایت رای کدام دستگاه را به کرسی می نشاند. سازمان تربیت بدنی که امسال اعتبارات کمیته ملی المپیک در بودجه این سازمان پیش بینی شده با اتکا به این اهرم کارساز برای اعزام بیشترین نفرات تلاش می کند. این در حالی است که کمیته ملی المپیک معتقد است باید هزینه اینگونه تیم ها صرف رشته های مدال آور شود.
نکته کلیدی دیگر در مورد بازیهای آسیایی بحث هدفگذاری برای این مسابقات است. رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی و امروز کمیته ملی المپیک در نشست خبری که پس از بازیهای آسیایی دوحه قطر برگزار شد (28/9/85) در اظهار نظری عجیب و قابل تامل اعلام کرد"مقام سومی بازیهای آسیایی 2010 را با حضور 500 ورزشکار نشانه رفته ایم".
این اظهار نظر که به نظر می رسد پس از کسب مقام ششمی بازیهای آسیایی دوحه قطر که با کسب 48 مدال رنگارنگ(11طلا، 15 نقره و 22 برنز) و جهشی چشمگیر در رنکینگ آسیا در فضای جو زده ورزشی مطرح شد هدفی بود که عملکردهای بعدی دستگاه ورزش هرگز مطابق و در مسیر تحقق آن پیش نرفت.
علی آبادی تا مدتها این هدف شعارگونه را مهمترین استراتژی ورزش کشور برای بازیهای آسیایی عنوان کرد ولی حدود 13 ماه پیش او با خداحافظی از سازمان تربیت بدنی آرزوهای خود را نیمه تمام گذاشت. حضور در ریاست کمیته ملی المپیک بار دیگر فرصتی بود تا او اهداف رویایی خود را از نهادی دیگر پیگیری کند هر چند رئیس جدید کمیته المپیک همواره اعتقاد داشت باید مدیریت واحدی بر دو مجموعه سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک حاکم باشد.
با جابجایی در راس سازمان تربیت بدنی و حضورعلی سعیدلو در ساختمان خیابان سئول هر چند رئیس سازمان بطور صریح درباره جایگاه احتمالی ایران در بازیهای آسیایی گوانگژو اظهار نظر نکرد ولی بارها بر این نکته تاکید کرده که در این بازیها بدنبال کسب جایگاهی بهتر از ششمی دوره گذشته خواهیم بود.
این هدفگذاری از جهات بسیاری قابل بررسی و تعمق است و باید دید آیا ورزش ایران در4 سال گذشته این ظرفیت و پتانسیل را در خود ایجاد کرده که بتواند جایگاه ششمی خود را در بازیهای آسیایی ارتقاء دهد.
میزبانی چین و کسب حداکثر مدال طلای بازیهای آسیایی توسط این کشور، پایان دوره قهرمانی جمعی از مدال آوران همیشگی ایران، فقر استعدادها و پدیده های ورزشی ظرف 4 سال گذشته، شانس اندک برخی رشته هایی که پیش از این مدال آور بود اند، ضعف در تدارک و پشتیبانی تیم های ملی، تغییر مداوم مدیریت ها و ... از جمله مهمترین موانعی است که تحقق ارتقاء جایگاه ورزش ایران در رده بندی تیم های آسیایی را امری دست نیافتنی می کند.
البته نمی توان از مدیریت 8 ماهه سعیدلو بر سازمان تربیت بدنی انتظار بهبود جایگاه ایران را داشت اما به هرحال او امروز سکاندار ورزش کشور است و باید پاسخگوی انتظارات جامعه ورزش باشد.
این روزها خزانه خالی فدراسیون های ورزشی و متوقف ماندن بسیاری از اردوهای تیم های ملی کار را حتی برای کسب جایگاهی بین تیم های دهم تا پانزدهم بازیهای آسیایی هم دشوارکرده چه برسد به تحقق وعده و وعیدهای مسئولان کمیته ملی المپیک .
با این همه انتظارات مردم و علاقمندان ورزش که این روزها با حسرت بازیهای جام جهانی 2010 و جای خالی فوتبال ایران را تماشا می کنند از دستگاه ورزش بالاست. آنها امیدوارند تا ملی پوشانشان در بازیهای آسیایی حداقل با کسب مدال های رنگارنگ باعث احیای غرور ملی و سرافزازی ورزش کشورمان شوند.
همدلی و همراهی در 4 ماه باقی مانده تا بازیهای آسیایی و کنارگذاشتن اختلافات گذشته دو اصلی است که می تواند به شکل گیری کاروانی افتخار آفرین برای حضور در بازیهای آسیایی گوانگژو منجر شود.
آیا ورزش ایران چنین مسیری را درپیش خواهد گرفت تا ازحداکثر پتانسیل خود برای مدال آوری در آوردگاه سخت گوانگژو بهره بگیرد یا همچنان چرخ ورزش کشور با صرف هزینه های فراوان باعث ناکامی ورزش و سرخوردگی دیگری را برای مردم و ورزش دوستان باعث خواهد شد؟
نظر شما