به گزارش خبرنگار مهر، مهرداد وحدتی دانشمند در نشست نقد و بررسی کتاب" فاس شهر اسلام" که با حضور دکتر امیر مازیار و دکتر خندق آبادی در خبرگزاری مهر برگزار شد، زبان کتاب " فاس شهر اسلام " را روایی و شعرگونه خواند و گفت: بورکهرات علاوه بر هنر اسلامی به هنر هند و مسیحیت هم با وجود پیچیدگیهایی که در آنها وجود دارند بهدقت و قدرت مثالزدنی پرداخته است و شاید اسلام را برتر میدانست که کیش خود را عوض کرد و مسلمان شد.
مترجم کتاب "فاس شهر اسلام" در مورد جایگاه بورکهارت در بین پژوهشگران هنر اسلامی بهویژه در بین سنتگرایان گفت: با وجودی که به احاطه بورکهارت اذعان داریم و واقعاً تالی ندارد اما چیزی که او را از دیگران مجزا میکند این است که میگوید من این کتاب را آرایش و پیرایش نکردم و خواستم همه بدانند که توانایی و ناتواناییهای من چقدر است. بورکهارت در پایان کتاب مسئله مطرح میکند. بورکهارت در کتاب "درآمدی بر نگارگری اسلامی" چهار پنج بازه پژوهشی را مطرح میکند و میگوید خوب است پیگیری شود تا نقش هنر اسلامی در تاریخ هنر جهان مشخص شود.
وی در مورد رویکرد نقادانه سنتگرایانی چون بورکهارت به دنیای مدرن، گفت: بورکهارت به مسائل خاصی از دنیای مدرن نقد دارد؛ مثلاً به نظر وی چیزی که بهعنوان تجدد آورده شد یک نوع مصرفزدگی لجام گسیخته است. بورکهارت ضمن انتقاد به این رویکرد در دنیای مدرن، بدوی بودن را نیز ستایش نمیکند. بورکهارت از تضاد بین دنیای مدرن و بدوی (سنتی) و یافتن معایب و مزایای این دو انتظار دارد چیز درستی را به دست آورد.
وی به هدف اصلی بورکهارت در کتاب "فاس شهر اسلام" اشاره کرد و افزود: در این کتاب اصلاً صحبت هنر و ... آنچنان مطرح نیست بلکه بورکهارت در انتهای کتاب دو سه حرف میزند که حالت مانیفست دارد و آن این است که سلطان امروزی مراکش در مقابل سیل بنیانکنی که از غرب با قدرت تکنولوژی میآید چه باید کند؟
وحدتی افزود: اگر این حاکم بخواهد به این سمت توجه کند که نظرغربیان، بازار آنان و افکار جوانان آن روز را تأمین کند پس با مردمش با آن اعتقادات دینی چگونه برخورد میکند و اگر به سمت هر کدام از آنها برود گویی شکست میخورد و موقعیت متزلزلی در انتظار او خواهد بود. در واقع این مسئله تنها مختص مراکش نیست و کل کشورهای اسلامی و سنتی مثل ایران در برابر غرب چنین وضعیتی دارند. گرابار نیز هوشمندانه تأکید میکند که این مسئلهای نیست که در واشنگتن حل شود بلکه خود اندیشمندان کشورهای اسلامی باید در این مورد تدبیر کنند.
وی در مورد شیوه خویش در ترجمه کتاب "فاس شهر اسلام" نیز تأکید کرد: من وقتی کتابی را ترجمه میکنم سعی میکنم امانتدار باشم و به متن وفادار بمانم. البته این به معنی این نیست که مترجم برای ترجمه هر کتابی متخصص باشد. اگر بنده میروم سیستمهای فازی دکتر لطفیزاده را ترجمه می کنم به معنای اینکه فیزیک و... میدانم نیست بلکه بر اساس نیاز جامعه کتابهای مختلفی را انتخاب و ترجمه میکنم.
وحدتی دانشمند در مورد شیوه ترجمه پژوهشی، که مترجم خواننده را به مباحثی دیگر ارجاع میدهد نیز گفت: در هنگام برگردان ترجمه انگلیسی کتاب "فاس شهر اسلام" که اصل کتاب به زبان آلمانی است، احساس کردم که بورکهارت در این کتاب شعر میگوید. آیا وقتی مثلاً حافظ در آن حال معنوی شعر میگوید در زیر به فلان کتاب ارجاع میدهد؟ برای همین من تمام چیزهایی که در دستخطها بود حذف کردم چون این مسئله را وصله ناچسبی در این کتاب یافتم و خود بورکهارت نیز زیرنویس نکرده است.
وی شیوه ترجمه خود را بر اساس نوع کتاب و موضوع آن متفاوت خواند و افزود: علت عدم نگارش مقدمه بر ترجمه کتاب "فاس شهر اسلام" این بود که میخواستم تا آنجا که ممکن است به عنوان مترجم کنار باشم اما گاهی در ترجمه کتابی احساس میکنم بدون مقدمه و زیرنویس نمیتوان ترجمه کتاب را به سرانجام رساند، که این کار را انجام میدهم.
وحدتی با تأکید بر نثر منظومی که در کتاب" فاس شهر اسلام" حاکم است، افزود: من خود را صاحب بضاعت چشمگیری در این حوزه نمیدانم یعنی اگر این کتاب را با کتاب "هنر مقدس" بورکهارت که توسط آقای جلال ستاری ترجمه شده مقایسه کنید، میبینید که آنجا مترجم کار کمرشکنی را به سرانجام رسانده است و شاید این تبحر به تحصیلات حوزوی مترجم برگردد.
وی در پایان ضمن انتقاد از وضعیت نابسامان ترجمه در کشور آن را ناشی از بیتدبیری در سیستم آموزش زبان در تمام سطوح آموزشی کشور دانست و با اشاره به وضعیت بد نشر، نسبت به حق التألیف ناچیزی که به مترجم آثار برجسته داده میشود بهشدت انتقاد کرد.
نظر شما