ابوالحسن موسی بن جعفرامام هفتم از ائمه اثنی عشرو نهمین معصوم از چهارده معصوم (ع) است ، وی در ابواء (محلی میان مکه و مدینه) در روز یکشنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 قمری متولد شد .
به جهت کثرت زهد و عبادت معروف به "العبد الصالح" و به جهت علم و فروخوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه به " کاظم" مشهور شد .
امام موسی کاظم هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابوحنیفه از او مسئله می پرسیدند و کسب علم می کردند بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (ع) در بیست سالگی به امامت رسید و 35 سال رهبری و ولایت شیعیان را برعهده داشت.
دوره امامت امام کاظم از دوره های سخت تاریخ امامت است . در این دوره امام با دو مشکل مواجه بود، یکی از این مشکلات ارتباط مستقیم با حاکمیت نامشروع خلفای عباسی بود . مشکل برخورد با خلفا و مقابله با تبلیغات مسموم و اقدامات کینه توزانه آنها همواره به عنوان مشکل اساسی شیعه وجود داشت .
ولی مشکلی که امام کاظم در دوره امامت خویش با آن روبه رو بود مشکل درونی شیعیان در این زمان بود. دراثرافتراق ایجاد شده میان مسلمانان، گروهی به امامت اسماعیل که یکی از فرزندان امام جعفر صادق بود و در زمان حیات پدر بزرگوارش فوت کرده بود، قائل شدند و اسماعیلیه نام گرفتند.
اما امام با آگاهی دقیق از شرایط و بصیرت و آگاهی ذاتی ، به ساماندهی اوضاع پرداخت، مسلمانان را از پراکندگی مصون داشت و اسلام راستین استمرار یافت .
زمانی که امام مخالفت خود را به طور علنی با خلفای عباسی اعلام کرد، دشمنی آنها نیز با امام بیشتر و جدی تر شد . عدم سازش بر سر اصول، مبارزه با کاخ نشینى، مبارزه با عوام فریبى هارون، مبارزه با ترویج افکار باطل، مبارزه با لهو و لعب از اهم فعالیتهای امام موسی کاظم بود .
در مقابل فشارها و شرایط سختی که این دشمنی ها و کینه توزیها ایجاد کرده بود، امام با صبوری مثال زدنی پایمردی می کرد و به همین دلیل نیز به کاظم(فروخورنده خشم) شهرت یافت .
شهادت امام موسی کاظم(ع)
مبارزات توقف ناپذیر و کوبنده امام موسی کاظم (ع ) سبب شد هارون برای مقابله با خطراتی که از این ناحیه خلافتش را تهدید می کرد امام را زندانی کند.
عیسی بن جعفر منصور والی بصره پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت و اعلام کرد موسی بن جعفر در زندان جز عبادت و نماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست امام را آزار برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد.
چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر ناراحت شد و آخرالامر یحیی امام را به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم به شهادت رسید سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببینند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند.
مدفن این امام بزرگوار ، کاظمین است .
نظر شما