به گزارش خبرگزاری مهر، عصرها پیاده روی خیابان ولی عصر مکانی است برای تفریح و سرگرم شدن جوانانی که برای پر کردن اوقات خود خیابانها را گز می کنند و بی هیچ دلیلی کنار ویترینها وقت کشی می کنند. دختران و پسرانی که اغلبشان هدفی از بیرون آمدن و دیدن خیابانها ندارند و تنها برای فرار از بی حوصلگیهای تابستانه به خیابان پناه می آورند. گاهی هم کافی نتها و گیم نتها مکانی است برای سرگرمی جوانان که البته می توانند همیشه سرگرمی مثبتی نباشد.
شاید نوستالژی تابستان برای همه ما تکرار همین مکررها باشد در کوچه بازی کردن، بی هدف به خیابان رفتن، سرک کشیدن به مغازه ها، در گوشه ای از پارک نشستن و مردم را خیره نگاه کردن و ...
همه ساله در آستانه رسیدن فصل تابستان تنور بحثهای غنی سازی و پر کردن اوقات فراغت جوانان گرم و به دنبال آن تنور وعده های بی شمار مسئولان هم داغتر می شود اما بی هیچ نتیجه ای به سردی می گراید. غنی سازی اوقات فراغت جوانان دغدغه همه اقشار جامعه است، ولی متاسفانه هیچگاه مسئولان ارگانهای ذی ربط همت مضاعفی را در این زمینه بکار نگرفته اند و تنها به وعده های شعاری بسنده کردند و هر کدام که در مقام پاسخگویی قرار گرفتند برای رفع تکلیف تقصیر را برگردن دیگری انداختند. باور کنیم که شعار دادن و وعده های پوچ و توخالی گاهی با هزینه های گزاف مواجه می شود و شاید هیچگاه نیز جبران نشود.
امین الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر به تعریف اوقات فراغت اشاره می کند و می گوید: اوقات فراغت اوقاتی است که هر فرد بعد از انجام کارهای موظفی به آن می پردازد.
به اعتقاد این جامعه شناس کشور ما نسبت به سایر کشورها نیازمند برنامه ریزی و سرمایه گذاری بیشتر در غنی سازی اوقات فراغت جوانان است چرا که تعطیلات در اکثر کشورهای دنیا تنها 24- 25 روزاست ولی درایران چیزی حدود صد روز در سال ایام تعطیل وجود دارد.
قرایی مقدم ادامه می دهد: در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته پیش از این ضرورت تخصیص اعتبار و سرمایه گذاری برای اوقات فراغت جوانان احساس شده بود و عملکرد آنها در این زمینه برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی پررنگتر به نظر می رسد.
امکانات نسیه ای دردی را درمان نمی کند
به اعتقاد این جامعه شناس در کشور ما کار زیادی برای غنی سازی اوقات فراغت انجام نشده و امکانات به صورت نسیه فراهم است.
قرایی مقدم تاکید می کند: مسئولان ذی ربط تنها به فکر پر کردن اوقات فراغت جوانان هستند نه غنی سازی آن و این مسئله خود آسیبی است که نیازمند بحث و بررسی کارشناسانه است.
وی به افزایش نرخ رشد آسیبهای اجتماعی در جنوب تهران اشاره می کند و می گوید: پر کردن و غنی سازی اوقات فراغت نیازمند هزینه است و صرف این هزینه در جنوب شهر کمتر دیده می شود به همین دلیل در جنوب شهر کلانشهرها میزان جرایم بیشتر است.
افزایش جرم و جنایت در تابستان
قرایی مقدم ادامه می دهد: نبود امکانات فرهنگی، اجتماعی برای غنی سازی اوقات فراغت جوانان، جرایم و آسیبهای اجتماعی را افزایش داده به طوری که همه ساله در نیمه دوم خرداد تا پایان شهریور با افزایش میزان جرایم و حتی افزایش طلاق میان زوجها مواجه هستیم. این آمار سند مستدلی از فقدان برنامه ها و رشد بی رویه آسیبهای اجتماعی است.
به باور این جامعه شناس غنی سازی اوقات فراغت با تدوین برنامه های جامع فرهنگی، اجتماعی، ارائه خدمات رایگان در امور فرهنگی، ورزشی برای جوانان، برگزاری تورهای گردشگری ارزانقیمت، برگزاری کنسرتهای مفرح و کم هزینه امکانپذیر است و سبب دلبستگی و همبستگی بین افراد جامعه نیز می شود و مردم را به دولت و دولت را به مردم دلگرم ترمی کند.
اوقات فراغت جوانان به مجلس ربطی ندارد
سید جواد زمانی سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در خصوص اوقات فراغت به مهر می گوید: اوقات فراغت می تواند یک فرصت یا یک تهدید باشد. اگر برنامه درستی برای آن تعریف شده باشد یک فرصت است ولی اگر برنامه مدونی برای اوقات فراغت نداشته باشیم مسلما یک تهدید به شمار می آید.
به اعتقاد این نماینده مجلس اگر اوقات فراغت جوان به بیهودگی پر شود احتمال بروز آسیبهای اجتماعی افزایش می یابد.
زمانی در خصوص وظیفه مجلس در این رابطه می گوید:غنی سازی و یا پرکردن اوقات فراغت جوانان مربوط به مجلس نیست ومجلس در این رابطه تنها وظیفه نظارتی دارد.
مخبر کمیسیون اجتماعی مجلس معتقد است: برنامه ریزی برای جوانان با یک ارگان و سازمان فراهم نمی شود و نیازمند اراده جمعی است.
زمانی از افزایش آسیبهای اجتماعی در تابستان خبر می دهد و می افزاید: افزایش جرم رابطه مستقیمی با پر نکردن اوقات فراغت جوانان دارد به همین دلیل مسئولان مربوطه باید در این زمینه احساس مسئولیت کنند.
تابستان را بهاری کنیم
به نظر می رسد همه به این که اوقات فراغت شمشیری است دولبه اعتقاد دارند اما انگار خواب ماندن برخی لبه تیزتهدید ها را برنده تر کرده است حال آنکه تابستان فصل نشاط دانشآموز است و دغدغه خانوادهها، فرصت فراغ و فراخی که گاه دوزخ آموختهها و اندوختههای سال تحصیلی است و گاه بهشت بازسازی فکری و روانی و احیاناً کسب مهارتها و چنگ انداختن به عرصههایی که در آموزش رسمی جایگاه و پایگاهی ندارند.
صد روز تعطیل ـ و گاه بیش از آن ـ کم زمانی نیست. هزاران مدرسه در طول این ایام بیمصرف میمانند و میلیونها دانشآموز وقت خویش را میان تلویزیون و رایانه و سفر و بازی و احیاناً مطالعه و مهارتآموزی تقسیم میکنند. آیا نمیشود برنامهای سازنده و مناسب تدوین و تنظیم کرد؟ آیا نمیتوان به راههایی اندیشید که این همه زمان ساده و ارزان از کف نرود؟
پس باید چارهای اندیشید و با همکاری و هماندیشی و برنامهریزی از این موقعیت بهره گرفت.
نظر شما