به گزارش خبرگزاری مهر، آنتونی در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی "پرسش از فلاسفه" درباره آموزش فلسفه، اعلام کرده است: آموزش فلسفه در دانشگاه به معنای آموزشی نظاممند است که دانشجو از رهگذر آن بتواند به حقیقت امور و پرسشها از طریق مطالعات آکادمیک و روشمند رهنمون شود.
در کلاسهای فلسفه سؤالهای بنیادی و اساسی مورد توجه قرار میگیرند و به بحث و گفتگو گذاشته میشوند. سؤالاتی چون آیا خدا وجود دارد؟ آیا اخلاق غایت و هدف انسان است؟ آیا ما آزادی اراده داریم؟ آیا ذهن جدا از جسم است؟
فلسفه فرضهای ثابت ذهنی را به چالش میکشد
فلسفه و اندیشدن فلسفی موضوعی وجدآور و هیجانبرانگیز است و انسان را به مرتبهای والا رهنمون میشود. اندیشیدن باعث صیقل اندیشه و فرضهای ذهنی انسان میشود. تفکر و اندیشه در زندگی روزمره امری کمک کننده است.
بصیرتهای جدید باعث خلق بصیرتهای بیشتری میشوند. البته یک معلم فلسفه باید بداند که آمال و آرزوهای او در دوره درسی نباید به دانشجو تحمیل شود. تک تک دانشجویان تجربه زیستی خود را دارند و اگر چه یک دوره درسی فلسفه میتواند برای دانشجویان مثمرثمر واقع شود ولی مدرس نمیتواند منویات و آمال خود را به دانشجو تحمیل کند.
دانشجوی فلسفه باید بداند برای یک پرسش، جوابهای متعدد و مختلفی وجود دارد. بر خلاف علوم دقیقه که هر پرسش جوابی واحد دارد در فلسفه برای هر پرسش جوابهای گوناگون قابل تصور است.
دانشجوی فلسفه باید ذهنی تحلیلی داشته باشد
استاد و مدرس فلسفه باید جوابها و پاسخهای گوناگون به یک پرسش را در کلاس درس مطرح کند و آنها را به نقد و واکاوی بکشد تا از این طریق "وزن" آنها روشن شود. دانشجوی فلسفه باید بداند تفکر فلسفی مستلزم تفکری نظاممند است. این تفکر نظاممند در سایه آموزش تفکر تحلیلی و بالا بردن قدرت تحلیلی دانشجویان امکانپذیر است.
پاسخ به برخی پرسشهای فلسفی نیازمند تجزیه آن به پرسشهای جزئی است. این موضوعی مهم در فلسفه است. تجزیه پرسشهای پیچیده و کلان امری راحت نیست. اینکه پرسشهای خرد و جزئی ما کدام هستند و سؤال کلان ما به چه پرسشهایی باید تجزیه و تقسیم شوند نیازمند ذهنی تحلیلی است.
نظر شما