پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۹ مرداد ۱۳۸۹، ۱۰:۳۰

دولت آبادی در نمایشگاه عکس:

زندگی نمی‌تواند من را از پا درآورد/ هرگز به سینما اعتماد نکردم

زندگی نمی‌تواند من را از پا درآورد/ هرگز به سینما اعتماد نکردم

محمود دولت آبادی در افتتاحیه نمایشگاهی از عکسهای دوران مختلف ‌زندگیش با اشاره به تصویری از دوران جوانیش گفت که زندگی نمی‌تواند او را از پا درآورد.

به گزارش خبرنگار مهر محمود دولت آبادی، نویسنده عصر روزجمعه هشتم مرداد در نمایشگاهی از پرتره‌های وی که در نگارخانه شیرین برگزار شده بود حضور یافت.

در این نمایشگاه که عکسهای یارتا یاران از دوران جوانی و لحظات مختلف زندگی دولت آبادی به معرض دید عموم گذاشته شده بود علاوه ‌بر علاقمندان این نویسنده، دوستان وی از جمله جواد مجابی (نویسنده)، کامران عدل (نویسنده) و عطا امیداوار (عکاس) نیز گردآمده بودند تا در میزگردی که قرار بود در حاشیه نمایشگاه برپا شود حضور داشته باشند.

این میزگرد با سخنان اکبر عالمی مستندساز و مدرس سینما آغاز شد و در ادامه محمود دولت آبادی با تشکر از تمام کسانی که برای شرکت در این نمایشگاه حاضر شده بودند گفت: وقتی که یارتا یاران به من گفت قصد دارد نمایشگاهی از پرتره‌هایم برگزار کند گفتم می‌دانم که می‌توانی این کار را انجام دهی اما در نهایت متضرر می‌شوی.

وی در توضیح این مطلب عنوان کرد: یاران به من گفت که اکر ما نخواهیم متضرر شویم دیگران هم نمی‌خواهند متضرر شوند و در نهایت هیچ اتفاقی نمی‌افتد. به همین دلیل امروز به احترام شما اینجا آمدم.

دولت آبادی در پاسخ به اینکه چگونه به چنین جایگاهی رسیده است اظهار داشت: من به برکت فهم خیامی توانستم بنویسم.

دولت آبادی ادامه داد: من شیفته مملکت و مردم کشورم هستم. به همین دلیل وظیفه عکاس، نویسنده، نقاش و ...است که حرمت مردم خود را حفظ کند و اگر توانست آنها را به سطحی بالا ببرد.

وی در مورد کارش توضیح داد: اگر هنری دارم جز درک زمان و مکان نبوده است.

دولت آبادی همچنین در پاسخ به یکی از حضار که در مورد فیلمی مستند از وی پرسید گفت: وقتی فیلم مستند از خودم و یکی دیگر از شاعران را دیدم به هیچوچه با آنچه تصور می‌کردم هماهنگ نبود. به همین دلیل هرگز به سینما اعتماد نمی‌کنم.

وی  در ادامه در مورد حسی که از دیدن پرتره‌هایش به وی دست داده است گفت: پیشاپیش به گذر زمان فکر کرده بودم. می‌دانستم زمان می‌گذرد و مجال اندکی برای چیره شدن بر زمان دارم. همیشه زمان پیروز است ولی چون قبلا به آن فکر کرده بودم حالا دارم تصویر گذر زمان را می‌بینم.

نویسنده کتاب‌ "کلیدر" در مورد عکس جوانی‌ وی که در پشت‌سرش قرار گرفته بود توضیح داد: عکس جوانی پشت سر من مربوط به مقاومت من است چون یک برادر زیبا داشتم که چهار سال از من کوچکتر بود و برایش نامزدی گرفته بودم. برادرم  یکباره بیمار شد وپزشک گفت که تا سه ماه دیگر می‌میرد. تمام این مدت می‌دانستم که او می‌میرد و بعد از 100 روز درگذشت. این عکس مربوط به همان دوران است تا نشان دهد زندگی نمی‌تواند من را از پا درآورد.

دولت آبادی در مورد جایگاه زن در داستانهایش اظهار داشت: از وقتی خودم را شناختم زن را به عنوان مادر، مدیر، زحمتکش وهمسایه‌ای که دستگیر است دوست داشتم. زنانی را دیده‌ام که تصویر آنها هنوز در ذهن من باقی مانده است و شاید این مربوط به همان حساسیتهای دریافتی‌ام می‌شود.

دولت آبادی در پایان خطاب به مردم گفت: این سخنان بار سنگینی بردوش من گذاشت. من آدم خیلی عادی هستم و بیشتر اوقات فکر می‌کنم محمودی که می‌نویسد نیستم. کمال اکتسابی است و مرد به تنهایی نمی‌تواند به جایگاهی برسد. حتما باید زنی در کنارش باشد تا این فرایند تکمیل شود.

همچنین همسر دولت آبادی در پاسخ به تشکر وی گفت: زندگی با چنین افرادی متفاوت است. در عین آنکه خیلی دلچسب و دلنشین است اما تفاوتهایی با زندگی عادی نیز دارد. او از نیمه شب تا صبح و گاهی تا ظهر کار می‌کند. 40 سال است که با هم زندگی می‌کنیم و همیشه همین طور بوده است.

در ادامه مراسم جواد مجابی گفت: امروز روز بزرگداشت شهاب‌الدین سهروردی، فیلسوف و قصه نویس بزرگ ایرانی است. سهروردی در جوانی خواب دید که آب دریا را لاجرعه نوشیده و این طور تعبیر کردند که برذهن مردمان سلطه خواهد داشت.

وی با بیان این مطلب به ارتباط با مردم اشاره کرد: سهروردی برای اینکه بتواند به ذهن مردم راه پیدا کند باید با مردم ارتباط ایجاد می‌کرد که به شیوه آن زمان به سمت قدرت حاکمه رفت. این کار برای نخستین بار نبود. از بزرگمهر تا امیرکبیر این گرایش وجود داشته است که هنرمندان به سمت قدرت حاکمه بروند تا افکارشان را به مردم اطلاع دهند.

مجابی افزود: روش دیگری هم وجود داشته است که از فردوسی شروع شد. او ابتدا حماسه ایرانیان را نوشت و بعدها به دربار فرستاد تا از این طریق با مردم ارتباط برقرار کند. سعدی و حافظ بینابین آنها بودند. سنت رویارویی با مردم از گذشته برهمین دو روش بوده است ولی در قرن 14 هجری شمسی هنرمندانی مثل جلال آل احمد  و..از دربارها بیرون آمدند و با مردم سخن گفتند.

وی در مورد نویسندگان این دوره عنوان کرد: این نویسندگان به رقم فشارهای قدرت حاکمه و افکار عمومی با حفظ نوعی استقلال خطاب به مردم حرفهایشان را زدند که یک دوره جدید است. هنرمندان ایرانی با استقلال بیشتر و عشق به وطن و مردم کار کردند. از دهه 20 به این سو نیز ارتباط‌‌گیری با مردم شدت گرفت و هنرمندان در کنار مردم بودند.

مجابی اما علاقه به مردم را به معنای پیروی از آنها ندانست: دوست داشتن مردم به معنای کارکردن و نوشتن است نه به معنای پیروی کردن از آنها. سیر فرهنگ ایران در 90 سال گذشته نشان داده است که نویسندگان و شاعران بیشتر از بقیه حرفه‌ها نه صرفا تابع مردم بلکه باعث رشد جامعه بوده‌اند.

این نویسنده دولت آبادی را نویسنده‌ای جهانی برشمرد و گفت: او از مرزهای بومی فراتر رفته و با جهان ارتباط گرفته است. کتابهای دولت آبادی به جایی رفته که از روستانویسی به شهرنویسی و جهان نویسی رسیده است.

نمایشگاه پرتره‌های محمود دولت آبادی به مدت یک هفته در نگارخانه شیرین به نشانی فرمانیه، بلوار اندرزگو، کوچه سلیمی شمالی، باغ انجمن خوشنویسان درحال برگزاری است.

کد خبر 1125448

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha