به گزارش خبرنگار مهر، همه ساله به ویژه در ایام تابستان دستگاههای اجرایی بسیج میشوند تا زمینهی پرکردن اوقات فراغت میلیونها نوجوان و جوان را فراهم کنند. اوقات فراغتی که معمولا تنها به برپایی کلاسهای درسی، علمی و هنری محدود میشود که نزد نوجوانان و جوانان چندان جایگاهی ندارد. این در حالی است که جاذبه نداشتن برنامههای اوقات فراغت دیکته شده و فاقد روح شادی و نشاط، عدم وجود امکانات و شرایط لازم برای گذران اوقات فراغت، نبود شناخت اقشار مختلف نسبت به فرهنگ، آداب و سنتهای گذشته، بازیها و … باعث شده اوقات فراغت بسیاری از جوانان و حتی بزرگسالان به بطالت بگذرد.
خاطره بازیهای دسته جمعی برای نسل امروز کودک و نوجوان چندان که باید و شاید شناخته شده نیست. آنها ترجیح می دهند که خود را با انبوه وسایل الکتریکی و اسباب بازیهای کوچک و بزرگی که در مغازه های امروزی به فروش می رسد، سرگرم کنند. بازی اما برای آن دسته از افرادی که از دهه سوم زندگی خود گذشته اند، برای پدران و مادران ما، برای نسل میانسال کشور چیزی فراتر از انبوه وسایلی است که امروزه به نام اسباب بازی به فروش می رسد. بازی برای این نسلها خاطره زیستن و نوستالژی گذشته ای است که همراه با بچه های محل، خود را با انواع و اقسام بازیهای دسته جمعی سرگرم می کردند. بازیهایی که در پیوند عمیق با فرهنگ بومی و اجتماعی ما ایرانیان قرار داشت.
بازیهایی چون آپوق، آتش فراز، آتشین مار، آخردست، آفتاب دزدک، اتل متل توتوله، اسم بازی، اسم پیشونی، الک دولک، بادافره (فرفره)، بادبر، بادفرنگ، بازی شناسایی، دوز، زو، سنگ کاغذ قیچی ، شاه دزد وزیر، قایم باشک، کلاغ پر، گرگم به هوا، گل یا پوچ، ماروپله، منچ، نون بیار کباب ببر،هفت سنگ، یک قل دو قل و ... بسیاری از بازیهای دیگر که در جای جای این سرزمین اجرا می شد و نسل به نسل انتقال پیدا می کرد. بازیهایی که یکی از ویژگیهای برجسته آن اجرای دسته جمعی این بازی ها بود.
در پیوند این رفتار جمعی کودکان علاوه بر سرگرمی آرام آرام حضور در اجتماع را فرا می گرفتند و رفتار درست جمعی را می آموختند. با این حال گذر زمان به تغییر بخشی از رفتارها انجامید. حرکت به سمت گونه ای از مصرف گرایی نوین همانگونه که بر خلقیات جمعی تاثیر گذاشت، پیوند میان برخی از ویژگیهای فرهنگی را نیز ضعیفتر کرد. حال آنکه در زمان قدیم مردم با وسایلی از قبیل چوب، سنگ، طناب، پارچه و غیره که در طبیعت هم به سادگی یافت میشود سر و کار داشتند و در مقایسه با امروزیها بسیار بشاشتر و سرزندهتر بودند اما امروز با اینکه وسایل و ابزار لوکس و مدرن در اختیار داریم دیگر از آن چهره های شاد مردم قدیم خبری نیست و ورزشهای بومی و محلی که روزگاری بساط شادی و نشاط مردمان ایران را فراهم می کردند در گذر زمان و به دلیل توجه کم و حمایت نشدن از این رشتههای اصیل و پرپیشینه رنگ باخته و به فراموشی سپرده شدند.
با وجود تلاشهای برخی از مسئولان و پژوهشگران مردم شناسی در دورههای مختلف احیای بازیهای سنتی و بومی در ایران راه به جایی نبرده است. با این حال این روزها با وجود گرمای تهران شاهد حضور کودکان و نوجوانانی هستیم که در کوچه های شهر کف دستهای عرق کرده را روی کارتها می کوبند تا برگ این بار هم که شده برگردد و امتیاز جمع کنند. کارت بازی در هوای گرم این روزها یکی از راههای پرکردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانانی است که برای برگرداندن روی کارتها دستها را روی آنها محکم می کوبند و امتیاز جمع می کنند. کارتهایی که بسته به شخصیت محبوب افراد با هم فرق دارند. از هنرپیشه های سینما گرفته تا بازیکنهای فوتبال و مدلهای مختلف ماشین و طرحهای بسیار زیاد دیگری که در دوره ای از زمان الگو و قهرمان کودکان و نوجونان به حساب می آیند.
بی توجهی به بیش از پنج هزار بازی بومی
وجود بیش از پنج هزار بازی در مناطق مختلف کشور نشان از تنوع و گستردگی وسیع انواع مختلف بازیهای محلی و سنتی در سراسر ایران دارد که توجه و پژوهش در این زمینه را می طلبد. به گفته ناهید سخائیان" اگرچه پژوهشکده مردم شناسی به شناسایی و گردآوری بازیهای سنتی پرداخته و کمیته بازیهای محلی نیز مسابقاتی را در سراسر ایران ترتیب داده تا به دوام بیشتر اینگونه بازیها کمک کند اما تا زمانی که عزمی ملی برای حفظ سنتها و بازیهای سنتی وجود نداشته باشد، نمی توان به دوام و بقای این میراث ارزشمند دل خوش کرد. مگر چه تعداد از مادران و مربیان با این گونه بازیها آشنا هستند؟"
ناهید سخائیان در پژوهشکده مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری فعالیت کرده است، او توانسته تعدادی از بازیهای محلی را گردآوری کند و تفاوتها و شباهتهای هرکدام را دریابد. سخاییان همچنین به دستهبندی بازیهای سنتی براساس شرایط جغرافیایی، گروه سنی مخاطبین و...پرداخته است.
به گفته وی،" طبق نظر کمیته ورزشهای بومی و محلی 420 نوع بازی با کمی تفاوت در چگونگی اجرای آن و با گویشهای متفاوت در مناطق مختلف ایران وجود دارد. در حال حاضر کتاب بازیهای سنتی از چند استان به چاپ رسیده ولی تنها کتاب مرجعی که در این زمینه وجود دارد "راهنمای بازیهای ایرانی" از خانم ثریا قزل ایاغ است."
کاربرد شگفت انگیز بازیهای بومی ایرانی در رشد اجتماعی کودکان
نتایج یک تحقیق از کاربردهای شگفت انگیز آموزش - ترمیمی بازیهای بومی ایرانی در آموزش و توان بخشی کودکان و تسریع رشد اجتماعی آنان حکایت می کند. نتایج این تحقیق که توسط " سید محسن اصغری نکاح " از دانشجویان دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی دانشگاه تهران انجام شده، نشان می دهد که بازیهای بومی ایران دارای انواع و سطوح مختلفی هستند که هر کدام به نحوی دستگاه عصبی را فعال ساخته و درگیر می نمایند و از این راه ضمن ایجاد نشاط و آمادگی عصبی، موجب برانگیختگی و تعامل بخشهای حسی - ادراکی و تصمیم گیری شده و به طور کلی زمینه نوعی یکپارچگی حسی - حرکتی را فراهم می آورند.
این دانشجوی دکترای روانشناسی در این باره به خبرنگار مهر می گوید: با کمی دقت در بازیهای بومی ایرانی می توان دریافت که بازیهای بومی با به کارگیری مناسب دستها و پاها و دیگر اعضای بدن موقعیتهای مناسبی را برای اجرای حرکات درشت فراهم می آورند. چنانکه برخی از آنها نظیر بازیهای " آسیا بچرخ "، " خط بازی یا لی لی "، " گرگم به هوا " و " هفت سنگ " به گونه های مختلفی حرکات پایه ای نظیر دویدن، پریدن، لی لی کردن، و جست و خیزهای متناوبی را فراهم می آورند و بدین ترتیب سوخت و ساز کلی بدن را افزایش می دهند، ماهیچه ها و مفاصل را به کنش و واکنش واداشته، دستگاه دهلیزی ( مربوط به تعادل ) را تحریک و مناطق مختلفی از قشر حس حرکتی مغز را با تحریک روبرو می سازند.
تلاشهایی برای حفظ بازیهای بومی و سنتی
طرفداران بازیهای بومی و محلی در دورههای مختلف کارهایی را انجام داده اند. در زمان وزارت فرشیدی در آموزش و پرورش، معاونت پرورشی سازمان آموزش و پرورش طرح اجرای بازیهای بومی را در ساعت ورزش دانش آموزان مطرح کرد و در ادامه کتابی هم با این عنوان تدوین شد.اما با تغییر معاونت پرورشی -سید باقر پیش نمازی- این طرح به فراموشی سپرده شد. در سالهای گذشته کتابهایی هم به عنوان منبع برای معرفی و حفظ بازیهای بومی و محلی تدوین شد. در زمان ریاست دکتر میر شکرایی در پژوهشکده مردم شناسی بود که برای زنده کردن بازیهای بومی و سنتی طرحهایی برنامه ریزی شد که قرار بر برگزاری بازیهای محلی در زنگ ورزش مدارس بود که متاسفانه این طرح هم راه به جایی نبرد.
اکنون دیگر بازیهای سنتی و محلی از دور خارج شده اند و جایشان را داده اند به بازیهای رایانه ای که بازارشان روز به روز داغ تر می شوند. در این بین طراحان ایرانی هم بیکار ننشستند و پای مردان تاریخ را به این بازیها باز کردند. بازیهای یارانه ای لطفعلی خان زند و میرزا کوچک خان جنگلی نمونه ای از این ابتکار ایرانیها است. با تمام این توضیحات هنوز روزنه های امید در کوچه پس کوچه های شهر دیده می شود. امیدی از بقای بازیهای محلی و سنتی که کودکان و نوجوانان هنوز آنه را از یاد نبرده اند.
محمد کریم زاده کارشناس مسائل اجتماعی معتقد است که برای حفظ این بازیها باید به همان امکاناتی متوسل شد که در مدارس وجود دارد. وی می گوید: مدرسه در حال حاضر بهترین مکانی است که می توان امکان برگزاری این بازیها را در آنجا فراهم کرد. بنابراین معتقدم که باید در آموزش و پرورش به شکلی جدی برای این موضوع برنامه ریزی کرد.
راهی تا فراموشی کودکی نمانده...
بازیهای محلی چه به عنوان وسیله ای برای ایجاد هیجان و فراغت تلقی شود چه به عنوان برنامه ای ورزشی، بخشی از الگوی فرهنگی ماست که این روزها در صورت بی توجهی به ورطه فراموشی کامل خواهد رفت. با فراموشی این بازیها، بخشی از خاطره رفتاری پدران و مادران خود را از دست می دهیم. نکته مهم دیگر ظرفیتی است که برای ایجاد تنوع در امکانات اوقات فراغت در این بازیها وجود دارد. هر بازی محلی دنیایی از باورهای فرهنگی یک قوم و یک محل را در دل خود به امانت دارد. با فراموشی هر کدام از این بازیها در زمانه ای که تکنولوژی به عادت پذیرفته جمعی آدمیان تبدیل شده است، علاوه بر این که بخشی از خاطره نیاکان خود را به فراموشی می سپاریم به آسانی ظرفیت بسیار زیاد این بازیها را برای ایجاد تنوع در اوقات فراغت کودکان و نوجوانان نیز از دست می دهیم.
نظر شما