۳۰ مرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۵۸

شرایط و اسرار دعا/

تقدم نیازهای معنوی بر نیازهای مادی/ سه اثر عجیب دعا برای غیر

تقدم نیازهای معنوی بر نیازهای مادی/ سه اثر عجیب دعا برای غیر

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: حضرت آیت‌الله مجتبی تهرانی در تشریح تقدم و تأخر در حاجتها، تقدم عقلایی نیازهای معنوی بر نیازهای مادی را مورد تأکید قرار داد و سه اثر عجیب دعا برای غیر را برشمرد .

سه اثر عجیبِ دعا برای غیر

این روایت غیر از آن روایاتی است که در گذشته اشاره کردم و من می‏خواهم روی آن تکیه کنم. روایت از پیغمبر اکرم (ص) است که حضرت فرمود: «مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ مُؤْمِنٍ خَلَقَهُ اللَّهُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً». در این روایت آمده که اگر کسی برای مؤمنین و مؤمنات طلب مغفرت کند، خداوند به عدد هر مؤمنی که از هنگام خلقت آدم تا قیامت خلق می‏کند، برای او سه چیز در نظر می‏گیرد؛ برایش حسنه می‌نویسد و از گناهانش می‌کاهد و بر مقامش می‏افزاید.

من این روایت را که خواندم، تعجب کردم. می‏دانید تعجب ما برای چیست؟ چون ما مخلوقیم، محدودیم و تَنگ نظریم؛ لذا تعجب می‏کنیم که چگونه اگر یک نفر بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات» به عدد تمام انسانهای مؤمنی که خدا از زمان حضرت آدم تا به قیامت خلق کرده، خداوند در نامه عمل او به عدد همه آن‏ها حسنه می‏نویسد! تازه این اولین چیزی است که خدا در عوض این دعا به داعی می‏دهد.

دوم، «وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً»؛ خداوند به ازای این کاری که کرده، یک گناه هم از او پاک می‏کند و او را از آلودگی معصیت تطهیر می‏کند.

سوم، «وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً»؛ از آن طرف نسبت به مقامات معنویه‏، یک درجه او را بالا می‏برد. دعا برای دیگری این سه اثر را دارد. هم پاداش بسیار دارد، هم تطهیر دارد و هم ترفیع مقام و درجه دارد.

بنابر این تأکید بر دعا برای غیر به این جهت است که اثر این دعا برای داعی بیشتر است نسبت به تاثیری که برای مدعوٌّ له دارد. تو با این دعا، بیشتر به دست می‏آوری؛ هم از نظر پاداش و حسنه، هم از نظر تطهیر از گناه و هم از نظر مقامات معنویه و ترفیع درجه. این بحثی بود که جلسه گذشته داشتیم و می‏خواستم این را تکمیل کنم. 

تقدم و تأخر در حاجتها


حالا دو مطلب دیگر را می‏خواهم مطرح کنم. اول اینکه انسان که دعا می‏کند و از خدا طلب می‏کند، نسبت به اموری که طلب می‏کند، آیا «تقدم و تأخر» هم باید در نظر گرفته شود یا نه؟ این خودش بحثی است که اول از خدا چه بخواهم؛ با چند مقدمه این سؤال را جواب می‏دهم.

انواع نیازهای انسان

اولاً این‏که انسان تقاضاهایی را که از غیر می‏کند، در ربط با مایحتاج و آن چیزهایی است که به آن‏ها احتیاج دارد. یعنی آنچه که مورد نیازش هست را درخواست می‏کند. من تا نیازمند نباشم، تقاضا نمی‏کنم.

دوم؛ نیازمندیهای انسان و مایحتاجش به طور کلی بر دو قسم است؛ نیازهای «موقت» و نیازهای «دائم». اگر بخواهیم این را با واقعیت تطبیق کنیم، باید بگوییم نیازهای انسان تقسیم می‏شود به «مادی» و «معنوی». می‏توانیم از آنها به نیازهای «جسمی» و «روحی» هم تعبیر کنیم.

تقدم عقلایی «نیازهای معنوی» بر «نیازهای مادی»

انسان عاقل در موقع دعا و درخواست از خداوند اول سراغ نیازهای موقت می‏رود یا دائم؟ نیروی خودش را کجا مصرف می‏کند؟ قطعاً سراغ احتیاجات دائم می‏رود، نه آن حوائج موقت.

در دعا از نظر تقدم و تأخر، حوائج دائم بر خواسته‏های زود گذر و موقت مقدم هستند. بحث من درباره تقدم و تأخر در تقاضا است. یک انسان عاقل که به این نشئه‏ها اعتقاد دارد (دنیا، قبر و قیامت) می‏داند که آن حاجت‏ها و نیازها تقدم دارد.

در این مطلب هیچ شکی نیست که امور دائمیِ معنوی و روحی مقدم بر امور موقت دنیایی است. لذا این بحث مطرح است که انسان آنچه را که باید در دعاهایش خیلی به آن اهمیت دهد مایحتاج و نیازهای دائمی او است که در تمام نشئات با او همراه است. آن نیازهای روحانی و معنوی‌اش را باید برطرف کند.

البته این اصلاً با این منافات ندارد که انسان نیازهای مادی و موقتش را هم تقاضا کند. یک وقت اشتباه نکنید من بحثم راجع به «اهمیت» و «تقدم و تأخر» است.  بحث کلی کرده‏ام کسانی که می‏خواهند دعا کنند، دائماً مادیات را نخواهند. نه اینکه مادیات را نخواه! حوائج مادی‌ات را هم از خدا بخواه! در روایت دارد که خدا به حضرت موسی (ع) فرمود که نمک آشَت را هم از من بخواه! همه چیز را از او بخواه ولی این را بدان که آن‏چه اهمّ است و باید مقدم شود و نیاز تو به او بیشتر است، امور معنوی و دائمی است که باید در دعاهایت بیشتر مورد نظرت باشد. مایحتاجی را که در تمام مراحل زندگی به آنها احتیاج داری، چه دنیا، چه برزخ، چه قیامت، آن را پیش از هر حاجتی بخواه.

تقدم و تأخر در مدعوٌّ له‏

بحث دیگر این است که با توجه به مطالبی که درباره دعا برای غیر گفتیم، آیا باز هم تقدم و تأخری مطرح است یا نه؟ بحث قبلی «تقدم در خواسته‏ها» بود؛ این‌جا بحث از «تقدم نسبت به خود و غیر» است. اول دیگران را دعا کنم و بعد خودم را، یا اول برای خودم دعا کنم بعد برای دیگران؟

دو دسته روایت 


ما در اینجا دو دسته روایات داریم که جمع کردن بین این‏ها چه بسا ممکن است برای بعضی مشکل باشد. یک دسته از روایات هست که به دعا کردن برای غیر ترغیب می‏کند و می‏گوید غیر را بر خودت مقدم بدار! یک دسته از روایات هم هست که می‏بینیم عملاً، خود حضرات معصومین در دعاهایشان اول برای خودشان دعا می‏کنند، بعد برای غیر. حالا کدام یکی از این شیوه‏ها درست است؟

جلسه گذشته من این روایت را خواندم و امشب فقط اشاره می‏کنم که امام صادق (ع) فرمود: «کَانَ أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَقُولُ فِی دُعَائِهِ رَبِّ أَصْلِحْ لِی نَفْسِی». پدرم این‏گونه دعا می‏کردند که اول برای خودشان اصلاح نفس را طلب می‏کردند. «فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَیَّ». حتی جهت آن را هم می‏فرمودند که نزد من بهترین جان‏ها، جان خودم است. خودم را خیلی دوست می‏دارم. اول رفتند سراغ خودشان و بعد فرمودند: «رَبِّ أَصْلِحْ لِی ذُرِّیَّتِی»؛ بعد بقیه اهل بیت و جماعت إخوان و... را دعا کردند. یعنی اول خودشان را دعا کردند بعد دیگران را.

از آن طرف ما روایات متعدده داریم که به دعا کردن برای دیگران پیش از دعا برای خود سفارش کرده‏اند. خیلی مفصل است. روایات زیادی هم هست که ترغیب می‏کند اول برای دیگران دعا کن، بعد برای خودت. حالا به کدام یک از این دو دسته روایت باید عمل کرد؟

تقدم دعا برای خود در امور معنوی

با توجه به آن نکته اولی که من عرض کردم، انسان در ربط با امور معنوی -که برای او اهم امور هست و در تمام نشئات وجودی هم همراه او است- خودش مقدم است. باید در این امور اول برای خودش دعا کند. من می‏خواهم به جهنم نروم، وظیفه من اولاً و بالذات حفظ خودم است؛ اول خودم مطرح هستم بعد دیگری. لذا اینجا اول برای خودم دعا می‏کنم.

تقدم دعا برای غیر در امور مادی

اما نسبت به مسائل مادی درست قضیه عکس است. اول دیگری را باید دعا کرد، بعد خودم را. اگر کار دنیایی من لنگ است، باشد؛ من برای تو دعا می‏کنم که کار تو راه بیافتد. این‏ها جزء معارف ماست. لذا آن دعایی را که می‏بینید امام صادق (ع) از امام باقر (ع) نقل می‏کند که پدرم این‏طور دعا می‏کرد که «أصلِح لِی نَفسِی» مرا اصلاح کن! در ارتباط با جنبه معنوی بود.
تقدم دعا برای «امور معنوی غیر» نسبت به «امور مادی او»

اینجا نکته‏ای را هم در باب امور معنوی عرض کنم که چون این امور اهم امور است، لذا انسان باید وقتی دیگری را دعا می‏کند، اول به امور معنوی او بپردازد و آن‏ها را از خدا بخواهد و بعد حاجات مادی او را طلب کند. بحث در اینجا دیگر موردی است و نسبت به اشخاص و مشکلات مادی و معنوی خاصی که دارند، متفاوت می‏شود. لذا تو هم باید به صورت موردی عمل کنی.

اگر طرف مقابل را می‌شناسی و می‌ببینی انحراف فکری دارد برای برطرف شدن انحراف فکری‏اش دعا کن. برایش دعا کن که خدا هدایتش کند. در اینجا برای دنیای او دعا نکن. چه بسا اگر برای امور دنیایی او دعا کنی، این به ضرر او باشد. ممکن است مشکلات نَفسانی‏اش بدتر شود و کار خراب‏تر شود.

اینجا باید مورد را بررسی کرد و متناسب با آن دعا کرد. آنجا که بحث کردم، مسئله کلی بود. این‏ها را با هم خلط نکنید. اما یک جایی است که من می‏دانم از نظر دنیایی گرفتاری دارد، آنجا برای امور دنیایی‏اش دعا می‏کنم. مثلاً اگر مریض است، می‏گویم خدایا شفایش بده! این‏ها موردی است. آن بحث کلی بود. این‏ها را با هم خلط نکنید!

این هم خودش بحثی دارد که در امور معنوی اگر خودم در یک حدی نیستم، نباید بالاتر از آن را برای دیگری بخواهم. چون معنای این کار بی‌توجهیِ من است که خودم نسبت به امری دائمی و معنوی محتاج هستم، آن‌وقت در عین حال احتیاج و بیچارگی، آن را برای دیگری طلب می‏کنم. پس از نظر معنوی در همان حدی که ساخته شده‏ای و دیگری کمبود دارد، بخواه که کمبود او رفع شود. این خودش یک بحثی است که من فقط اشاره کردم.

می‏خواستم این روایت را در آخر کار بخوانم و آن این است که امام حسن (ع) نقل می‏کند: «رَأَیْتُ أُمِّی فَاطِمَةَ قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ فَلَمْ تَزَلْ رَاکِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ». مادرم فاطمه (س) را دیدم که در محرابش ایستاده است و مرتب رکوع و سجود می‏کند، تا اینکه صبح دمید. «وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ تُسَمِّیهِمْ». برای مؤمنین دعا می‏کرد و حتی اسم‏هایشان را هم ذکر می ‌کرد. زهرا (س) گرفتاری‏هایشان را می‏دانست و برایشان با نام دعا می‏کرد و از خدا می‏خواست. «وَ تُکْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ». برای آن‏ها خیلی زیاد دعا کرد. «وَ لَا تَدْعُو بِشَیْ‏ءٍ لِنَفْسِهَا». اما برای خودش هیچ دعا نمی‏کرد. «فَقُلْتُ یَا أُمَّاهْ!» به مادرم عرض کردم مادر جان! «لِمَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ کَمَا تَدْعِینَ لِغَیْرِکِ». چرا همان‏طور که برای دیگران دعا کردی، برای خودت دعا نکردی؟ این جمله معروف از زهرا (س) اینجا صادر شد که «فَقَالَتْ یَا بُنَیَّ الْجَارُ ثُمَّ الدَّار». پسرم، اول همسایه بعد خانه!

-----------------------------------------

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی

کد خبر 1137368

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha