مقاله حاضر نيز ديدگاه وي درباره جايگاه خوشنويسي در سياست هاي فرهنگي كشور است :
هنر خوشنويسي از دو منظر در حوزه فرهنگ قرار مي گيرد و از اين رو مي بايست درسياست هاي فرهنگي كشور جايگاه ويژه اي داشته باشد . نخست با آموزش و پرورش و به عبارتي بهتر تزكيه هنرجوياني كه با ممارست و به نوعي رياضت و تمرين مدام عاشقانه با حضوري فيزيكي و هم معنوي ابتدا خود را به صفاي باطن و تعالي مي برند .
داند آنكس كه آشناي دل است كه صفاي خط از صفاي دل است
و آنگاه در مرحله بعد با خلق آثار هنري ، پيام خود را به بينندگان ، بدون محدوديت زماني مي رسانند . به بيان ديگر، سخن از دل برآمده انديشمندان و شاعران ، با ذوق هنرمندان وارسته سرشته شده و آثاري به وجود مي آيد كه روحي صميمي در خود نهفته دارد و هنرمند با القا و انتقال آن به بيننده ، او را به ميهماني مراحل حسي كه خود از آن گذشته ، مي برد كه اين راز جاودانگي هنر است . بنابراين براي تحقق هر اثر هنري حضور دو ركن قالب و روح ، لازم و ضروري است و بدين سبب ابداع و آفرينش با داشتن نوعي فرديت تربيت شده دروني و با تركيب و هماهنگي با تمدن و فرهنگ موجب انبساط روحي و انفعال عاطفي مي شود؛ كه هنرمند تنها نظاره گر محيط و تاريخ خود نيست و همانگونه كه تحت تاثير جامعه است ، با بيان حقايق اجتماعي و تاريخي بر آن تاثير نيز مي گذارد . ثمره تلاش هنرمندان خوشنويس و به طور كلي اين راز نهفته در هنر مشرق زمين از ديد تيزبين هنرشناسان غرب پوشيده نمانده . چنانچه هربرت ريد در كتاب معني هنر مي گويد :
" براي آنكه انسان اين آثار هنري را به طور كامل درك كند بايد چشمان تازه اي به دست آورد و با نگاه تازه به دنيا بنگرد زيرا مي توان گفت بدون استناد هيچ هنرمند شرقي به دنيا نمي نگرد . " هم از اين رو بزرگان فراواني در پهنه گيتي شيفته اين هنر اصيل بوده اند . چنانچه گوته ، شاعر بلند آوازه آلماني ، گهگاه به تمرين و تقليد آن مي پرداخت .
آري خداوند بديع است و خلاقيت وديعه اي الهي در نهاد بشري است كه توسط هنرمند متجلي مي شود و خط خوش به فرموده پيامبر اسلام افزاينده و آشكار كننده حقيقت است .
بنابراين بايد پرسيد در كشور ما امري به اين درجه اهميت تا چه اندازه مهم و جدي تلقي مي شود ؟
در رسانه هاي ارتباط جمعي تا چه حد مورد توجه است ؟ در سال هاي گذشته ، چند فيلم درباره بزرگان اين هنر ساخته شده ؟ براستي آيا زندگي ميرعماد با آن نبوغ خدادادي و آن همه فراز و نشيب براي مردم ميهن مان شناخته شده است ؟ شما به عنوان يك خبرگزاري آيا آماري داريد كه نشان دهد چند درصد مردم ايران اين مشهورترين و بزرگترين خوشنويس دوران را مي شناسند تا دست اندركاران اين هنر بدانند در كجاي اين راه ايستاده اند ؟ چند درصد مردم قادر به خواندن خط خيال انگيز شكسته نستعليق اند ؟ چند خوشنويس خط تعليق در كشور داريم ؟ در كشور چند نشريه به اين مباحث مي پردازد ؟
تا كنون از چند مجموعه دار خصوصي كه عمر و ذوق خود را صرف جمع آوري و حفظ آثار هنري نموده اند ، تجليل و قدرداني به عمل آمده است ؟ چرا بايد هنرهاي اصيل و جنبي خوشنويسي اين سرزمين چون : حكاكي _ قطاعي _ خط ناخني_ گلزار و ... تا اين اندازه مهجور و ناشناخته باشند ؟ براستي با وجود تعدد مراكز تصميم گيري فرهنگي ، مسئول اين همه نارسايي در كشور كيست ؟
متاسفانه از شرح حال بسياري از بزرگان فرهنگ و هنر كشور خود بي اطلاعيم و توجه نداريم اين بي توجهي چه نتايج زيانبار و فرهنگ سوزي برايمان به دنبال دارد و چگونه بيگانگان با سو استفاده از غفلت ما به تاراج و تصاحب دستاوردهاي تاريخي و هنري و تحريف تاريخ بر مي آيند كه در مقاله مهر به پاره اي از آنها اشاره داشتم . راستي چگونه است كه در كشورمان با وجود هزاران سال تاريخ ديرينه هنر حكاكي و مهرسازي حتي يك موزه مستقل كه نمايانگر ذوق و هنر نسل هاي پيشين باشد نداريم ؟
شما خوب مي دانيد كه در كشورهاي پيشرفته فرد بيكار يا فردي كه شغل خود را از دست داده از دولت مستمري و حقوق دريافت مي كند. آيا فكر مي كنيد آنها پول زيادي دارند ؟ يا راه خرج كردن آن را نمي دانند ؟
آنها نيك مي دانند زيان فردي كه در جامعه نيازمند مايحتاج اوليه است بسيار بيشتر از حقوق و مقرري ابتدايي است كه به او مي پردازند . آنها با اين روش مانع بروزمشكلات روحي و زمينه هاي بزهكاري در كشور خود مي شوند .
حال از شما مي پرسم فكر مي كنيد اگر دولت صد خوشنويس با ذوق و جوان را از نظر مسكن و زندگي متوسط تامين كند تا آنها سالها در اختيار مجموعه هاي فرهنگي و هنري به علاقه مندان به طور رايگان آموزش دهند كشور زيان خواهد كرد ؟ هرگز. آنكه خط مي نويسد به شعر علاقه مند مي شود و آنكه شعر و خط مي شناسد با موسيقي اصيل و سنتي ميهن انس و الفت مي يابد و آنكه اينگونه شد ، روشني بخش نسل هاي آينده خواهد بود ؟
خلاصه آنكه ابتدا لازم است سياستگذاران فرهنگي كشور به هنر نه به عنوان يك تجمل و تفنن كه به عنوان يك ضرورت تعالي بخش در حيات انساني بنگرند و مطمئن باشند هر سرمايه گذاري كوچكي در اين راه ثمره اي بس بزرگ در بر خواهد داشت .
چه ، دستي كه فرا گرفته كوچكترين حركت خود را پس از سال ها مشق و تمرين با تصميم و انديشه اي عميق و سودجويي از تجربه بزرگان فن با دقت و ظرافت فوق العاده انجام دهد ، در مسير زندگي روزمره كمتر اشتباه خواهد داشت و بدون تفكر و بي دليل و بي منطق حركت نخواهد كرد .
اينچنين است كسي كه با مشق نظري شناخت هنري مي يابد . چشمان دقيق و نكته سنج چنين شخصي همواره مددكار ديدگاه هاي او خواهد بود كه شناخت زيبايي و عشق رهگشاي بسياري از مشكلات انساني است.
نظر شما