به گزارش خبرگزاری مهر، سردار سرلشکر پاسدار سیدیحیی صفوی، در اولین گردهمایی داروسازان بسیجی تهران بزرگ که در محل دانشگاه علوم پزشکی ایران برگزار شد، گفت: دارو یک کالای حیاتی است و صنعت داروسازی هم جزو صنایع استراتژیک است و دشمنان این انقلاب و مردم و کشور هم ممکن است در برخی موارد خاص داروسازی بخواهند فشاری بر ملت و کشور ما بیاورند.
وی ادامه داد: ما هم اکنون در یک شرایط فوقالعاده پیچیده سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی، چه از نظر مسایل منطقهای و جهانی و مسایل مربوط به محیط ملیمان قرار گرفتهایم که البته حوادث آینده نامشخص است و ما بر آنها مدیریت نداریم. یک بسیجی، خصوصا یک بسیجی داروساز بهتر است یک درک و شناخت اجمالی از مسایل بینالمللی، منطقهای و ملی کشور و ملت خودش داشته باشد.
صفوی مهمترین مساله از بعد جهانی و بینالمللی را تغییر ماهیت قدرت و شکلگیری قدرت در فضاهای استراتژیک قرن حاضر دانست و گفت: در رابطه با مسایل جهانی و بینالمللی، مهمترین مساله تغییر ماهیت قدرت و شکلگیری قدرت در فضاهای استراتژیک قرن حاضر است. ماهیت قدرت و رقابتهای استراتژیک برای دسترسی به قدرت در بحران جنگ سرد، بر مبنای توسعه قلمروهای ژئواستراتژیکی و ژئوپلتیکی بوده و با فروپاشی شوروی سابق، آمریکاییها یک گام بلند به سمت تک قطبی سازی قدرت در جهان و به اصطلاح، رسیدن به یک قدرت هژومونیک حرکت کردند.
فرمانده سابق سپاه ادامه داد: حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی هم کمک کرد که آمریکاییها استراتژی عملیات پیش دستانه را در زمان جرج بوش برای تسلط قدرت نظامی بر منطقه خلیج فارس که بیش از 65 درصد انرژی جهان را در خود جای داده است، طراحی کنند. که از یکسو با تسلط بر منابع نفتی بتواند آن قدرت نظامی و سیاسی را برای کنترل قدرتهای رقیب همچون چین، روسیه، ژاپن و حتی اروپا به دست بیاورد.
وی افزود: اما هماکنون پس از گذشت نه سال از تسلط نظامی آمریکاییها بر افغانستان و عراق و عدم دسترسی به همان اهدافی که قبلا اعلام کرده بودند و عدم پیروزی قطعی سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتیشان به نظر میرسد که ماهیت قدرت در حال تحویل و تحول است و برخی از دانشمندان میگویند که ماهیت قدرت به سمت، ماهیت فرهنگی - تمدنی و به سمت ماهیت ژئواکونومیکی حرکت میکند و در این بین آمریکاییها به دنبال شکلگیری جهان تک قطبی هستند.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا با تبیین انتقال قدرت از غرب به شرق، گفت: برخی از نظریهپردازان پیشبینی میکنند که قدرت از نیم کره غربی - اروپا و آمریکا - به نیم کرهشرقی - قاره آسیا - منتقل خواهد شد چه در مباحث فرهنگی یا اقتصادی و نظریهپردازان میگویند که قاره آسیا قطب بزرگ قدرت جهان معاصر خواهد شد.
وی ضمن اشاره به ظهور قدرت جدیدی به عنوان قدرت جهان اسلام، در قرن بیست و یکم گفت: جهان اسلام با دارا بودن یک جمعیت 1 میلیارد و 600 میلیون نفری و در اختیار داشتن 75 درصد انرژی نفت اثبات شده و 54 درصد گاز جهان، و یا عضویت 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی و 31 میلیون کیلومتر مربع مساحت و تسلط بر آبراهه و تنگههای استراتژیک جهانی و همچنین با داشتن یکفرهنگ غنی و اسلامی و بوجود آمدن رهبران قدرتمند در جهان اسلام همچون امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری از شرایط خاص و استثنایی برخوردار است که ظرفیت تبدیل شدن به عنوان قدرت جهان اسلام را دارد و با کشورهای قدرتمند و یا بیداری ملتهای جهان اسلام، تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران برآورد میکنند، تا چهل سال آینده، قدرت جدیدی با عنوان قدرت جهان اسلام ظهور پیدا خواهد کرد.
نویسنده کتاب وحدت جهان اسلام، چشمانداز آینده ادامه داد: در مقیاس منطقهای، مهمترین مساله در منطقه از نظر ما اشغال فلسطین مظلوم است که بیش از 60 سال از آن میگذرد، براساس برآوردها جمعیت جهان تا سال 2050 به حدود ده میلیارد نفر خواهد رسید و جمعیت مسلمانان نیز در این سال به بیش از دو میلیارد نفر خواهد رسید. با این میزان جمعیت مسلمان و همچنین افزایش آگاهی مردم مسلمان و رهبران قدرتمند، بقای اسراییل زیر سوال خواهد رفت و نمیتواند برای خودش تضمین بقایی داشته باشد.
وی ضمن تبیین مسائل منطقهای، ادامه داد: همانطور که میدانید آمریکاییها در حال خروج از عراق هستند به نظر میرسد که آنها 30 تا 50 هزار نیرو و پنج پایگاه خودشان را در عراق نگه خواهند داشت و سالهای سال، در این طرح مدل کرهجنوبی را دنبال خواهند کرد و میخواهند تسلط خودشان را بر منابع نفتی عراق داشته باشند. آمریکاییها یکقرارداد نفتی تا سال 2017 با عراق امضا کردهاند که برداشت نفت عراق را به روزانه 6 میلیون بشکه نفت، در روز برسانند و تلاش میکنند که آن را به 9 تا 10 میلیون بشکه در روز، یعنی به اندازه عربستان صعودی برسانند که اگر به این مرز برسانند سبد نفت اوپک و کلا بحث صادرات نفت از منطقه خلیج فارس را به هم خواهند ریخت.
صفوی اضافه کرد: آمریکاییها برآورد کاملی از این منطقه از نظر پیچیدگیهای سرزمینی، جمیتی، ارتباطات قومیتی، پیوستگیهای افغانستان و پاکستان نداشتند و در حال حاضر در منطقه زمینگیر شدهاند. به نظر میرسد که آمریکاییها یک شکست بزرگتر از ویتنام را در افغانستان باید منتظرش باشند. نه راه پیش دارند و نه راه پس و کشتی سیاست آمریکا و حتی کشتی نظامیشان در افغانستان واقعا به گل نشسته است.
وی ادامه داد: در قرن 18 و 19 میلادی، با یک شکست مفتضحانه انگلیسیها از افغانستان بیرون رفتند و شورویها که در سال 1979 میلادی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی بود. افغانستان را اشغال نظامی کردند و تا 1988 ارتش سرخ شوروی بعد از نه سال با شکست از افغانستان خارج شد و به احتمال زیاد، سرنوشتی مانند شکست انگلیسیها و شورویها منتظر آمریکاییها خواهد بود.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا با اشاره به سیاست ایران هراسی آمریکاییها در منطقه برای کسب منافع مالی خود و فروش تسلیحات به کشورهای منطقه افزود: در منطقه خلیج فارس آمریکاییها پایگاههای زیادی ایجاد کردهاند و بیش از 100 میلیارد دلار سلاح، بیش از ظرفیت منطقه، به کشورهای منطقه فروختهاند و به اینها میگویند دشمن شما اسراییل نیست، ایران است. من تصورم این است، سرنوشت سلاحهایی که به این کشورها میفروشند. همانند آنچه که بر سر شاه آمد و سلاحهایی که به شاه فروختند به دست مردم ایران افتاد احتمالا یک چنین سرنوشتی در انتظار آمریکاییها خواهد بود، و این سلاحهای آمریکایی به دست مردم این منطقه خواهد افتاد.
وی با اشاره به قطعنامه آخر شورای امنیت و برخی تحریمهای یکجانبه، گفت: در رابطه با کشور عزیز خودمان، با توجه به قطعنامه آخر شورای امنیت از نظر من آن ائتلافی که در جنگ پشت سر صدام بود همان ائتلاف با ماهیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هم اکنون نیز شکل گرفته است یعنی آمریکاییها، اروپاییها و برخی کشورهای دیگر با محوریت آمریکا که در جنگ نظامی نتوانستند برای ما آن اهدافی را که داشتند پیاده کنند، در این قضایای اخیر میخواهند با تحریمهای اقتصادی، فشارهای سیاسی و تنشهای داخلی در ایران برای ما ایجاد دردسر کنند و ما باید برای همه سناریوها خودمان را آماده کنیم و نگذاریم تحریمها برای ما در آینده مشکلساز گردد.
نظر شما