۱۰ شهریور ۱۳۸۹، ۱۳:۳۷

بررسی یک کتاب -2/

فقدان فرآیند "صلح واقعی" در مناقشه خاورمیانه

فقدان فرآیند "صلح واقعی" در مناقشه خاورمیانه

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: بررسی روند و الگوی تاریخی مذاکرات سازش خاورمیانه نشان می دهد که هر تلاشی در این مسیر با شکست همراه شده و می شود و هیچ گاه "فرآیند صلح واقعی" در جریان نبوده است.

در بخش نخست این مجموعه مواردی از دیدگاه "لورا ایزنبرگ" و "نیل کاپلان"، دو نویسنده غربی را در باره رویکرد طرف های گفتگو در روند سازش خاورمیانه بر شمردیم. در این بخش بر آن هستیم تا با پرداختن به فصول  کتاب " گفتگوهای صلح اعراب و اسرائیل: الگوها، مشکلات و احتمالات" به دیگر ابعاد سازش خاورمیانه از دیدگاه این دو نویسنده اشاره کنیم.
 
کتاب حاضر به مطالعات موردی مذاکرات معاصر میان اعراب و رژیم اسرائیل می پردازد و بدنبال فهم این است که آیا تجارب گذشته مورد استفاده رهبران عرب و صهیونیستی قرار گرفته است یا خیر. به عبارت دیگر نویسندگان در هر یک از مذاکرات صلح از کمپ دیوید تا اسلو بدنبال فهم این بوده اند که تا چه میزان الگوهای گذشته تکرار شده و تا چه میزان آن الگوها نفی شده اند.
 
فصل اول به مذاکرات صلح کمپ دیوید می پردازد و نتایج این مذاکرات را با توجه به عناوین شش گانه مذکور در بالا بررسی می نماید. فصل دوم به موفقتنامه اسرائیل و لبنان در سال 1983 می پردازد. از دید نویسندگان این مذاکرات بطور کامل تجارب گذشته را تکرار نموده و بدین علت هم نتیجه ای جز شکست کامل نداشته است. فصل سوم به مذاکرات شاه حسین پادشاه اردن و شیمون پرز وزیر خارجه رژیم اسرائیل در سال 1987 در ملاقاتی مخفی در لندن می پردازد. نتیجه مذاکرات طرفین که با عنوان "سند لندن" معروف شد هر چند برخی نتایج را داشت اما باز اسیر همان الگوهای تاریخی مذاکره میان اعراب و اسرائیل بوده و در نهایت به شکست انجامید. فصل چهارم به مذاکرات سه روزه در کنفرانس مادرید در سال 1993 و مذاکرات بعدی در واشنگتن می پردازد. فصل پنجم به مذاکرات صلح اردن و اسرائیل در فاصله سالهای 1994- 1993 می پردازد. از دید نویسندگان توافق 26 اکتبر 1994 میان طرفین یکی از مذاکرات متفاوت بوده است. نویسندگان معتقدند این مذاکرات هیچ یک از الگوهای شش گانه تاریخی را دنبال ننموده است. فصل ششم به فرآیند مذاکرات فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها در فاصله سالهای 1996- 1993 می پردازد. از دید نویسندگان به رغم امضای اعلامیه اصول در 13 سپتامبر، اختلافهای عمده طرفین حل نشده باقی ماند. مخالفتهای داخلی در اسرائیل با صلح که منجر به ترور اسحاق رابین نخست وزیر این رژیم در نوامبر 1995 گردید و همچنین اختلاف شدید در جامعه فلسطینی میان موافقان و مختلفان فرآیند صلح، یکی از مهمترین عوامل ناکامی آن بوده است.
 
                                  
                                                                            "طرح جلد چاپ دوم کتاب"

نویسندگان در بخش نتیجه گیری به ارائه دیدگاه های خود پرداخته و می نویسند: در ارتباط با فرایند مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل در حال حاضر سه دیدگاه قابل تشخیص است.
 
دیدگاه اول: عده ای بر این باورند که هیچ گونه فرایند صلحی در خاورمیانه قابل مشاهده نیست و همانطور که نویسندگان نیز اذعان داشته اند الگوی تاریخی مذاکرات قبل از مادرید نشان دهنده این واقعیت است. برخی نویسندگان چون ایروینگ کریستول بر این باورند که "هیچگونه فرآیند صلحی در خاورمیانه وجود ندارد. آن چیزی که در خاورمیانه از سال 1973 قابل مشاهده است نوعی جنگ سرد میان اعراب و اسرائیل است که گاهاً در فواصل آن خشونت نیز دیده شده است."

دیدگاه دوم: بیشتر سیاستمداران بر این باورند که فرآیند صلح واقعی در جریان است و خاورمیانه به سوی صلح گام می‌گذارد.
 
دیدگاه سوم: دیدگاه سوم که مربوط به نویسندگان کتاب نیز هست این است که بویژه پس از کنفرانس صلح مادرید شاهد یک فرصت برای ایجاد سازش هستیم، هر چند این فرصت بطور متناوب با موانع جدی مواجه می‌شود. بر اساس باور نویسندگان در صورتی مذاکرات کنونی به صلح واقعی خواهد انجامید که الگوهای تاریخی دنبال نشوند.
---------------------------
حسین امیری
کد خبر 1142736

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha