به گزارش خبرگزاری مهر، به بهانه ویراست جدید مجموعه "قصههای خوب برای بچههای خوب" و آمادهسازی کتابهای صوتی آن، گروه دین و اندیشه این خبرگزاری با همکاری روابط عمومی انتشارات امیرکبیر، نشستی را با حضور مصطفی رحماندوست، سعید ناجی و حسین شیخرضایی برگزار کرد تا اهمیت این مجموعه و نسبت آن با موضوع فلسفه برای کودکان مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
سعید ناجی در آغاز سخنان خود گفت: من فکر میکنم برای آنکه ببینیم یک داستان تا چه اندازه برای بحث در حوزه اخلاق موفق است، باید به تجربه رجوع کنیم. به نظر من تجربه مجموعه "قصههای خوب برای بچههای خوب" در نسل قبل مثبت بوده است. اما من دلم میخواست تجربهای هم با کودکان و نوجوانان این دوره زمانه داشته باشم که متأسفانه ندارم. بنابراین در ادامه حدسیات خودم را طرح خواهم کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه به برخی از ویژگیهای مجموعه "قصههای خوب برای بچههای خوب" اشاره کرد و گفت: این داستانها عموماً پندآموز و در پی تلقین برخی باورهای اخلاقیاند، هر چند به نظر میرسد که این ویژگی تلقین را کودکان جامعه معاصر نپذیرند. بنابراین ما باید تلاش کنیم کودکان خودشان قضاوت کردن را بیاموزند.
وی ادامه داد: این داستانها عموماً خیلی سریع به نتیجهگیری پرداختهاند و حتی نتیجهگیری خود را صریحاً ذکر کردهاند. این موضوع در گذشته ممکن بود تأثیرگذار باشد اما باید توجه داشت که در گذشته تکثر مصادیقی که باید درباره آنها تصمیم گرفته میشد، مانند امروز نبود.
این پژوهشگر فلسفه برای کودکان و نوجوانان تصریح کرد: ما باید نحوه قضاوت درست اخلاقی را به کودکان یاد بدهیم. در برنامه فلسفه برای کودکان، به کودکان آموزش میدهند که باورهای جامعه خود را ارزیابی کنند و در نهایت یکی از بهترینها را انتخاب کنند. در این ارزیابی، منطق، مهارتهای جمعی و مواردی مانند آن مدنظر قرار میگیرد.
وی افزود: مثلاً در داستان فال روباه یکی از آموزههای اخلاقی این است که هر کس بی گدار به آب نزند، موفق است یا چشم طمعکار، دام را نمیبیند. اینها آموزههای خوبی هستند اما متعین و خاصند. در داستان تربیت فیل هم این نکته ذکر میشود که بزرگی و افتخار به داشتن امور مادی کمیاب نیست و امور معنویاند که اهمیت دارند. در داستان آتشبازی هم بحث بر سر این است که آتشبازی کار نامعقولی است. همین طور گوش ندادن به پند و اندرز دیگران با نتایج بدی همراه است.
ناجی با اشاره به اینکه این مجموعه در شکل دادن فرهنگ امروز ما بسیار نقش داشته است، افزود: جسارت آقای آذریزدی در بازنویسی این داستانها به نتیجهای ارزشمند منتهی شده است.
وی خاطرنشان کرد: به نظر من هم رازی در این مجموعه وجود دارد که باعث شده این داستانها ماندگار شوند، هر چند به نظر میرسد لازم باشد که این داستانها برای استفاده در برنامه فلسفه برای کودکان کمی دستکاری شوند. مثلاً شخصیتهای این داستانها اکثراً حیوانات هستند. این موضوع برای زمانی که مخاطبان این داستانها اطلاعات زیادی درباره حیوانات نداشتند، مؤثر بود اما شاید برای نسل جدید که فیلمهای مختلفی درباره حیاتوحش دیده و اطلاعات زیادی درباره حیوانات دارد، چندان مؤثر نباشد.
ناجی ادامه داد: از سوی دیگر مصداق برخی از این پند و اندرزها در جامعه ما به سختی پیدا میشود. ما الآن بیشتر در دوراهیها گرفتاریم. مشکل جامعه معاصر ما این دو راهیها یا چند راهیهاست. بنابراین اگر ما بتوانیم ابزاری را پیدا کنیم که بتوانیم در این دو راهیها خودمان تصمیم بگیریم آنگاه این داستانها میتوانند بیشتر مفید و مؤثر باشند.
این پژوهشگر فلسفه برای کودکان همچنین این سؤال را مطرح کرد که ما چگونه به خود اجازه میدهیم که باورهای اخلاقی دوره زمانه خودمان یا باورهای اخلاقیای که آنها را ابدی و ازلی میدانیم، به کودکان خود انتقال دهیم در حالی که شاید کودکان ما به ارزشهای دیگری نیاز داشته باشند.
نظر شما