به گزارش خبرنگار مهر، انتقادهایی که به نحوه ادای کلمات و استفاده از آواهای اصفهانی در مجموعه "در مسیر زاینده رود" شده است، به قدری بالا گرفته که گروه تا اندازه زیادی دقتشان را در ادای کلمات بیشتر کردهاند. مهرداد ضیایی به عنوان بازیگر و مشاور لهجه معتقد است این ایرادها از سوی عدهای از بازیگران بومی است که به این وسیله میخواهند نارضایتی خودشان را از حضور نداشتن در مجموعه اعلام کنند.
مهرداد ضیایی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با وجود کارنامه درخشان در عرصه نمایش، حضور کمرنگی در دنیای تصویر داشته است. او هم یکی از انتخابهای حسن فتحی از تئاتر است و از همکاری در این مجموعه و حضور در تلویزیون و سینما در حال حاضر راضیتر از بازی در تئاتر است.
* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: مسئولیت شما در این کار نسبت به بازیگرهای دیگر سنگین تر است، چطور شد این مسسئولیت را پذیرفتید؟
- مهرداد ضیایی: دوران سخت و پرفشاری را گذراندم اما به خاطر علاقه و تعهدی که به این کار داشتم برایم جذابیت داشت و خدا را شکر تا امروز از عهدهاش خوب برآمدم.
*این اولین بار است که علاوه بر بازیگری مسئولیت کار پشت صحنه را هم بر عهده دارید؟
- بله. من سالها کناردکتر رفیعی کار نمایش را دنبا کردم و با او همکاری داشتم اما هیچ وقت پشت صحنه حاضر نبودم. طبیعتا تمام طول تمرینها سریال "درمسیر زاینده رود" مجبور بودم کاملا حضور داشته باشم. حتی زمانی که خودم بازی ندارم نمیتوانم یک لحظه بچهها را تنها بگذارم.
مهرداد ضیایی و پردیس افکاری در نمایی از "در مسیر زایندهرود"
* پس با استفاده کردن از بازیگران غیر بومی مسئولیت شما سنگینترهم شد؟
- وقتی قرار شد از بازیگان غیربومی استفاده کنیم تمرینهایمان را از اول اردیبهشت شروع کردیم و از بیستم اردیبهشت هم کار کلید خورد. زمان تمرینمان کوتاه بود و اگر بیشتر تمرین می کردیم کیفیت کارمان از نظر لهجه بهتر از امروز میشد، اما با توجه به محدودیت زمان، بازیگران تلاش خوبی کردند.
لهجه اصفهانی از آن لهجههایی است که در نگاه اول ساده به نظر میرسد اما بر عکس ظاهر سادهاش، سخت است. چون آوای خاصی به کلمات میدهیم و کلمه ویژهای در این لهجه نداریم. بازیگر باید این آوا را بلد باشد تا بتواند آن را به خوبی در بیاورد.
*ظاهرا چند فیلم در اختیار بازیگران گذاشته شده که با دیدن آنها به لهجه مسلط تر شوند.
- چند فیلمی که در آن لهجه اصفهانی استفاده شده بود به بازیگران دادیم، مثل قصههای مجید. اما با این حال من با صدای خودم دیالوگهای همه بازیگران را ضبط کردم آنها مدام در طول تصویربرداری به این جملهها و آواها گوش میکردند. طبیعتا از روز اول میدانستیم که نمیتوانیم به گویش صد در صد بدون نقص برسیم اما امیدوار بودیم روابط سنتی و واقعیت ساری و جاری که در زندگی مردم اصفهان وجود دارد را به تصویر بکشیم و فکر میکنم در این زمینه موفق عمل کردیم.
*حسن فتحی به خاطر اصفهانی بودن سراغ شما آمد؟
- خیر. قرار بود در اولین فیلم سینمایی و چند سریالی که کار کرده بود با ایشان همکاری کنم که بنا به دلایلی این افتخار نصیب من نشد. قبل از شروع "در مسیر زاینده رود" بهمن ماه که همدیگر را دیدیم آقای فتحی به من گفت میخواهم سریالی بسازم و حتما میخواهم تو در آن حضور داشته باشی. آن موقع آقای فتحی نمیدانست قرار است داستان مجموعه در اصفهان اتفاق بیفتد. بعد از آن فهمید که قصه در اصفهان میگذرد و نقشی هم که به من داد برایم خیلی جذاب بود.
*حضور کم رنگ شما در تلویزیون و سینما تا قبل از سال 84 خود خواسته بود یا پیشنهاد خوبی نشد؟
-خودم من کمتر میآمدم. تا سال 84 مقاومت کردم و سراغ تلویزیون نیامدم. اما پیشنهاد سریال "اولین شب آرامش" احمد امینی به قدر کافی وسوسه کننده بود و از سال 84 این همکاری اتفاق افتاد. این کار همزمان شد با "مجلس شبیه" آقای بیضایی و هر دو اتفاق برای من خوب بود.
حضور در سینما هم قبل از اینکه وارد تلویزیون بشوم، اتفاق نمیافتاد. اما کار احمد امینی اتفاق خوبی در کارنامه کاریام بود. قصه و فضا و آدمهای سریال خوب بودند و کار خوبی هم شد. سعی میکنم در انتخاب کار وسواس داشته باشم. نمیخواهم بگویم تا امروز در تمام انتخابهایم این اتفاق افتاده است چون یک جاهایی کار از دست تو در میرود و شرایط مجبورت میکند کارهایی را انجام بدهی که مورد پسندت نیست.
* فکر میکنم از تجربه بازی در سینما و تلویزیون راضی هستید که کمتر سراغ تئاتر میروید.
- من در حوزه تئاتر با آدمهایی کار میکردم که برایم ارزشمند بودند. مثلا با دکتر رفیعی حدود هفت سال همکاری کردم. در کنار اینها لذتی که میخواستم از کار بازیگری ببرم در تئاتر میبردم. اما دایره تلویزیون تو را محدود میکند. من در آن زمان برای تلویزیون هم کار میکردم اما آنقدر نبود.
خیلی سخت است در تلویزیون و سینما آدم انتخابگر باشد چون همیشه انتخاب میشود اما تلاش کردم لذتی که در تئاتر وجود داشت، تا اندازهای در تلویزیون هم برایم اتفاق بیفتد. سال گذشته خیلی پرکار بودم. هم در زمینه تئاتر که "شهر شطرنجی" حامدی خواه و "رمولوس کبیر" نادر برهانی مرند را کار کردم.
در کنار آن فیلم سینمایی "طبقه سوم" بیژن میرباقری و "یک گزارش واقعی" داریوش فرهنگ اتفاق افتاد. "خسته دلان" و "غیرمحرمانه" هم سریالهایی بودند که در آنها حضور داشتم. سال پرکاری بود. طبیعتا الان یک مقدار از تئاتر فاصله گرفتم و به سینما و تلویزیون نزدیکتر شدم چون فضای تئاتر دیگر برایم فضای دلنشینی نیست و آن کارهایی که دوست دارم در صحنه انجام بدهم محدود شده و تصمیم گرفتم این لذت را از کار در تلویزیون و سینما ببرم.
*با این وجود کارگردانی تئاتر را هم کنار گذاشتید؟
- یکی دو کار را کارگردانی کردم و الان از آن فضا دور شدم. نوبت سالن دارم اما وقتی وارد کار تصویر بشوی نمیتوانی وقتت را خوب تنظیم کنی. به خاطر همین ترجیح دادم این کار را کنار بگذارم و زمانی سراغش بروم که احساس نیاز کنم.
*چقدر از این گله گذاریها که از لهجه اصفهانی "درمسیر زاینده رود" شده است را قبول دارید؟
- این انتقادها کاملا جو سازی است. از نقطه صفر تا آخر این ماجرا همه جو سازی است. بخش محدودی از مردم اصفهان پشت این ماجرا هستند. البته شروع این اتفاق از دوستان و بازیگران اصفهانی بود. به خاطر اینکه این افراد اصفهان را ملک پدری خودشان میدانند و انتظار دارند هر کاری که در اصفهان ساخته میشود با حضور آنها باشد.
اتفاقا اولین قدمهایی که در اصفهان برای ساخت این سریال برداشته شد، در این رابطه بود که از این بازیگران بومی استفاده شود اما متاسفانه آن زمان آنها درگیر کار آقای احمدجو بودند و نمیتوانستند در این کار حضور داشته باشند. فشردگی کار زیاد بود و طبیعتا نمیتوانستیم منتظر آنها بمانیم. شاید در دو سه قسمت اول لهجه برای تماشاگر اصفهانی ناآشنا میآمد. اما فضای سریال بعد از قسمت چهارم برای همه حتی تماشاگر اصفهانی جا افتاد.
مردم مناطق دیگر هم که نمیتوانستند تشخیص بدهند لهجه عیب و نقص دارد. بازیگران برای درآوردن آن آهنگ و آوا نهایت تلاششان را کردند. چند نفر به خود من تلفن زدند و گفتند که این سریال به اصفهانیها توهین کرده است. این برداشتها واقعا درست نیست. اینکه ما بخواهیم ادای اصفهانیها را دربیاوریم و نتوانیم این کار را به خوبی انجام بدهیم توهین به اصفهان و اصفهانیهاست؟
اگر ما کار کمدی میکردیم و استفاده ابزاری از لهجه برای خنداندن و استهزا آدمها می شد، باز این توجیهها قابل قبول بود اما ما نه تنها این کار را نکردیم بلکه با این فیلم اجر وقرب اصفهان را بالا بردیم و به انسانیت و منش سنتی آنها احترام گذاشتیم. استفاده از مکانهای اصفهان نه به خاطر کارت پستالی بودن اثر یا ارزشمندی آجر و سنگ، بلکه به خاطر نمایش فرهنگ و اصالت مردم این شهر بود. تاریخ و پیشینه این شهر مد نظر است. کمترین فکری برای سیاه و سفید نشان دادن آدمها هم سراغمان نیامد.
* این سیاه بودن در مورد نقش فرهاد هم اتفاق نیفتاد؟
-فرهاد هم مثل میلیونها آدمی که در این شهر زندگی میکنند برای خودش جنبههای مثبت و منفی دارد. در مقابل او حاج بهزاد وجود دارد که انسانیت تمام در وجود اوست. چرا او را مثال نمیزنیم. یا پدری که ما اصلا نمیتوانیم تقبیحش کنیم که چرا خون خواه پسرش است.
شاید از بیرون وقتی آدمها را نگاه کنیم بگوییم فلان کارشان درست یا غلط است یا چرا نمیتوانند ببخشند اما اگر این اتفاق برای ما بیفتد شاید هر گز نتوانیم کسی را که مرتکب چنین جرمی شده است ببخشیم. در درجه اول این گلهها کاملا جو سازی است آن هم از طرف آدمهایی که به کار دعوت نشدند.
این عجله و بیانصافی است که ما در همان قسمتهای اول به لهجه ایراد میگیریم. لهجه مساله چندم این سریال است و از طرفی چون این سریال برای همه مردم ایران ساخته شده است همه شان راضی هستند که از یک فضای کلیشهای مثل تهران دور شدهاند و سریال در فضای اصفهان که کمتر فیلمی در آنجا ساخته شده است، شکل میگیرد.
*علیرضا نادری همچنان مشغول نوشتن فیلمنامه است؟
- نه، کارش تمام شد.
* حاصل کار او به نظرتان قابل قبول است؟
-علیرضا چون اصفهانی و فیلمنامه نویس توانایی به خصوص در زمینه دیالوگ نویسی است، سعی کرد تمام دیالوگهای شخصیتهای اصفهانی را اصفهانی بنویسد. من و بقیه بازیگرها هم سعی کردیم آن چیزی که او نوشته را بدون کوچکترین خدشه ارتقا بدهیم و امانت دار خوبی باشیم.
* فعلا سراغ تئاتر نمی روید؟
- دو پیشنهاد داشتم یکی کار آقای داود رشیدی و دیگری هم کار آقای کوشک جلالی که متاسفانه همزمان با تصویربرداری این کار شد. پیشنهاد خوب تئاتری ندارم. چند پیشنهاد مجموعه و فیلم سینمایی دارم و احتمالا امسال سراغ تئاتر نمیروم.
- - - - - - -
گفتگو: الهام نداف
نظر شما