به گزارش خبرنگار مهر در قم، پنجشنبه آخر هر هفته دلهای چشم انتظارانت حال و هوای دیگری دارد، انگار امیدها به نوعی قوت میگیرد، روزنه نور امید دیدارت از تاریکی شبهای بیقراری به سمت صبح مسیحایی ظهورت پل میزد و همه با خود میگویند شاید این جمعه همان جمعه موعود باشد.
سحرگاه جمعه که میشود گوشها برای شنیدن بانگـ «انا المهدی» تو تیز میشوند و قلبهای عاشقانت با چنان سرعتی میتپند که گویی در حال بیرون افتادن از قفسه سینهها هستند.
مهدی جان؛ تا کی چشمهایمان به افق نارنجی خورشید خیره بماند و تا کی دستهای نیازمان رو به سوی آسمان بغض آلود، تو را طلب کنند.
مهدی جان؛ عاشقانت سخت دلتنگند و برای به پایان رسیدن این رنج فراق لحظه شماری میکنند. سالهاست که شبهای جمعه با چشمانی خیس از اشک فراق، به امید آمدنت نماز انتظار در کنار گنبد فیروزهای مسجد جمکران اقامه میکنیم و از درد دلهای بی پایانمان برایت میگوییم.
مولای ما؛ در گیر و دار سالهای چشم انتظاری نه دستان نیازمان برای طلب کردنت خسته، نه چشمه اشک چشمانمان خشک و نه پایمان در پیمودن راه انتظارت سست شده اند.ولی میترسیم؛ میترسیم ازاین شمارش معکوس ثانیههای عمرکه چه با سرعت خط سیر سالهای زندگیمان را به سمت پایان راه هدایت میکنند.
اگر لحظههای عمر مجال دیدن روی ملکوتی تو را به ما ندهند، اگرچشمانمان بیرویت قامت رعنای تو برای همیشه بسته شوند، اگر لبهایمان بدون سلام دادن به تو برای ابد به هم دوخته شوند، آنوقت ما چه کنیم؟
مهدی جان؛ تا این ثانیههای شوم لحظههای عمر ما را با خود نبردهاند، ظهور کن!
خداوندا؛ سالهای جدایی و فراق را کوتاه کن، انتظارمان را پایان ده و چشمانمان را به جمال مهدی موعود روشن کن.
این جمعه هم گذشت و تو نیامدی و باز جمعه دیگری در راه است...
.............................................
گزارش: الهام رحیمی
نظر شما