حجت السلام دكتر قاسم كاكايي
به گزارش خبرنگار فرهنگي " مهر" كتاب وحدت وجود به روايت ابن عربي و مايستر اكهارت كه به معناي عام در گستره مطالعات مقايسه اي (comprativ)، و به معناي خاص در گستره مطالعه عرفان مقايسه اي قرار مي گيرد ، داراي چهار بخش : (الف) اكهارت و اصول انديشه هاي او ؛ ( ب) معناي وحدت وجود از ديدگاه ابن عربي و اكهارت ؛ (ج) اثبات وحدت و توجيه كثرت از ديدگاه ابن عربي و اكهارت ؛ و ( د) خدا از ديدگاه ابن عربي و اكهارت است .
استاد مصطفي ملكيان در مقدمه بسيار راهگشايي كه بر اين كتاب نوشته است، ابتدا به معناي واژه عرفان در كاربرد زباني متعارف ، لااقل دو معناي مختلف : (الف) تجربه بي واسطه تماس و ارتباط مستقيم انسان با خدا ؛ و (ب) آموزه الهياتي - مابعدالطبيعي در باب اتحاد يا وحدت ممكن نفس با واقعيت مطلق ، يعني خدا اشاره كرده و سپس به توضيح هر يك از اين دو معنا مي پردازد . تجربه عرفاني : (الف) معرفتي است ، يعني، در طي آن و از طريق آن ، درباره عالم واقع، يا درباره واقعيتي خاص ، معرفتي كسب مي شود كه ( ب) از هيچ راه ديگري ، از جمله راه حس ياعقل ، قابل اكتساب نيست و (ج) وصف ناپذير و غير قابل انتقال است و هرگز نمي تواند با قالب زبان يا شاكله هاي مفهومي فاهمه آدمي درآيد ، و چون خود اين تجربه و نيز معرفت حاصل از آن هرگز نمي تواند وصف شود يا قالب مفهومي بيابد ، ( د) يگانه كاري كه در باب اين تجربه و معرفت ناشي از آن مي توان كرد سعي در استفاده از استعاره ، تمثيل، شطح گويي، و صورخيال شعري است ، آن هم نه براي ابلاغ چند و چون اين تجربه يا مفاد معرفتي آن، بلكه فقط براي بر انگيختن يا شعله ور كردن استعداد يا شوق اين تجربه به صورت نهفته در همه آدميان هست .
اين مقدمه مي افزايد: عرفان ، كه آموزه اي است درباب اتحاد يا وحدت با امر مطلق ، خود ، به دو بخش تقسيم مي پذيرد : (الف) عرفان نظري ؛ و ( ب) عرفان عملي . عرفان نظري، علم (discipline) يا آموزه اي است براي تبيين مابعد طبيعي تجربه عرفاني ، كشف و بيان پيشفرضها و لوازم اين تجربه ، و دفاع از اين پيشفرضها و لوازم در برابر نقدها و حمله هايي كه از ديدگاه هاي گونه گون ، از جمله فهم عرفي ، فلسفه، علوم تجربي ، و دين بر آنها وارد مي شود . عرفان نظري صورت و شكل واحدي ندارد و تجربه عرفاني را مي توان به اشكال و صور ديگري ، يعني با استمداد از مابعدالطبيعه هاي ديگري ( غيرازمابعدالطبيه عقلگرايانه يوناني كه خاستگاه مابعد الطبيعي اصلي آموزه عرفان اديان ابراهيمي ، يعني يهوديت، مسيحيت، و اسلام است) ، نيز مي توان تبيين كرد . اما عرفان عملي حاوي بيان و شرح طريقت عرفاني نيل نفس آدمي به اتحاد يا وحدت با واقعيت مطلق است . مراحلي كه عموما براي اين طريقت بر شمرده اند عمدتا عبارتند از : تهذيب، اشراق ، و وصال . اين سه مرحله عملي طريقت در فرهنگهاي عرفاني اديان ابراهيمي پذيرفته شده اند و مي توان گفت كه شامل مراحل عملي اي نيز كه در فرهنگهاي عرفاني اديان شرقي ( بوديسم، هندوئيسم، جينيسم، شينتوئيسم، و ... ) توصيه مي شوند هستند .
نتيجه گيري اين مقدمه در باره كتاب چنين است: كتاب دكتر كاكايي درباره عرفان است ، نه تجربه عرفاني ؛ بنابراين ، در آن بحثي درباره امكان يا عدم امكان و وقوع يا عدم وقوع تجربه عرفاني و نيز واقع نمايي يا ناواقع نمايي اين تجربه نمي يابيم . كتاب مورد نظر با عرفان عملي نيز سرو كاري ندارد . بلكه آراء و نظرات دو نظريه پرداز عرفان ( عرفان نظري) را ، كه به حوزه عرفان اديان ابراهيمي تعلق دارند شرح، تحليل، و مقايسه مي كند و در نتيجه ، به حوزه عرفان مقايسه اي گام مي نهد . كتاب مورد نظر چون به عرفان عملي نمي پردازد ، از مسائل ارزش شناختي( axiological) و مسائل وظيفه شناختي ( deontological) يا اخلاقي يكسره فارغ است ؛ اما عرفان نظري نيز، كه مشمول محتواي اين كتاب است ، خود حاوي مسائل گوناگوني است ، ازجمله مسائل معرفت شناختي( epistemological) و مسائل وجود شناختي ( ontological)، و اين مسائل قسم اخير، به نوبه خود ، به مسائل خداشناختي، جهان شناختي، و انسانشناختي قابل تقسيم اند . عرفان نظري در مرز مشترك مسائل خداشناختي و مسائل انسانشناختي به طرح مسائلي در باب زبان نيز مي پردازد . كتاب مورد نظر از مسائل مربوط به عرفان نظري ، به دعاوي معرفت شناختي نيز نمي پردازد ؛ بلكه توجه نويسنده يكسره معطوف به دعاوي وجودشناختي عرفان نظري است و چون نظريه وحدت وجود ، جميع دعاوي وجود شناختي عرفان را ، اعم از آنچه به خدا ، جهان، و انسان مربوط مي شود ، تبيين مي كند و اس و اساس جهان بيني عرفاني است ، نظريه مذكور را محور همه مباحث كتاب قرار داده است . از اين رو ، اگر چه نام كتاب وحدت وجود به روايت ابن عربي و اكهارت اختصاص دارد ، در واقع ، ناظر به كل جهان بيني عرفاني دو عارف بزرگ جهان مسيحيت و عالم اسلام است .
نظر شما