دکتر قاسم پورحسن در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اظهار کشیش مسیحی برای به آتش کشیدن قرآن در روز 11 سپتامبر توسط امریکاییها و تأثیر آن بر گفتگوهای میان اسلام و مسیحیت گفت: اکنون به بهانه سالگرد حمله به برجهای دو قلو یا حادثه یازدهم سپتامبر در امریکا اسلامهراسی را شاهدیم. اسلام هراسی یک هجمه سیاسی به اسلام و یک تلقی سیاسی از دین اسلام است. اسلام هراسی در غرب بیشتر یک مبنای سیاسی پیدا کرده است تا یک رویکرد کلامی و فکری.
وی افزود: گرایشی در دنیای مسیحیت که جریان نیرومند آن در امریکا است نه فهم درستی از سایر ادیان دارد و نه مواجهه درستی با دین اسلام در پیش گرفته است. یک جریان تندرو در مسیحیت اعم از کاتولیک یا پروتستان وجود دارد. این در حالی است که ما جریان پروتستان را یک جریان دینی آزاداندیش تلقی میکنیم. ولی در مقابله با جریان فکری اسلامی این جریان با کاتولیکها همگام و همراه است. البته این تقابل با اسلام است و نه با همه ادیان.
وی تصریح کرد: کاتولیکها و پروتستانها در این گرایش هم ناآگاهانه و هم بر مشی سیاسی به تقابل با رشد و گسترش اسلام در غرب و در دنیای مسیحی پرداختند. آنها و غرب میدانند که بنیاد تفکر اسلامی بر عقلانیت است که این مسأله در مسیحیت کمتر وجود دارد.
پور حسن خاطر نشان کرد: بزرگان مسیحی و متفکران مسیحی با این جریانات افراطی مخالف هستند. متفکران مسیحی که فهمی از ادیان دارند معتقدند که همه ادیان و به ویژه ادیان ابراهیمی از یک ریشه هستند. هیچ مسلمانی به خود اجازه نمیدهد با اینکه اعتقاد به انحراف انجیل و تورات دارد چنین مواجههای داشته باشد.
وی تصریح کرد: لذا این مقابله یک مقابله صرف سیاسی است. آتش زدن کتاب مقدس در همه ادیان جرم است. در همه ادیان متن مقدس و کلام مقدس، از تقدس برخوردار است؛ چه به آن باور نداشته باشند و چه معتقد به آن باشند.
پورحسن تأکید کرد: بر این اساس بسیاری از مسیحیان ایمانگرا هستند ولی اسلام عقلگرا است و مسیحیت دربرابر این عقلگرایی آسیبپذیر است. لذا هر وقت که از سوی مسیحیت آشنایی با اسلام شکل گرفته توجه و گرایشی از سوی مسیحیت به سوی اسلام مشاهده شده است.
وی افزود: در اظهارات این کشیش آمده بود که اسلام در حال گسترش است و یک دین سیاسی است و میتواند برای مسیحیان و امریکا خطرناک باشد.
وی یادآور شد: هیچ کدام از این اظهارات نشان از این نیست که اسلام دین جنگ طلب و خشونتگرا است و مبنای مقابله نظامی و فیزیکی با امریکا است. تمام دغدغه آنها این است که اسلام دین نیرومندی است که در ذات خود، که مبتنی بر فطرت انسانها است، گرایش و تمایل درونی انسانها را به خودش فراهم میکند.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان کرد: کسانی که از ایده آتش سوزی قرآن حمایت میکنند، ترس از جایگزینی اسلام به جای دین مسیحیت دارند.
وی افزود: نکته چهارم رایج شدن باورهای خرافی بسیار در مسیحیت است که آنها آنرا باورهای اسطورهای مینامند. همین کشیش اعلام کرده بود که حضرت مسیح دارد میآید و ما باید کاری انجام دهیم. اینها باورهای خرافی و آخرزمانی در مسیحیت است. برخی از متفکران آنها مانند پلنتینگا و جان هیک میگویند که امروزه مسیحیت تبدیل به انبوهی از اسطورهها شده است.
پورحسن خاطر نشان کرد: سخن این است که بسیاری از مواجهات آنها با ادیان و از جمله دین اسلام مبتنی بر دین مسیح نیست، بلکه مبتنی بر باورهای خرافی و اسطورهای است که آنها نسبت به حضرت مسیح دارند که به هیچ عنوان بنیادی در اندیشه صحیح مسیحیت ندارد.
وی تصریح کرد: اعتقاد افراطی معتقد است که دین مسیحی در غرب باید با غلبه بر دیگران خود را حفظ کند که این اعتقاد با روح مسیحیت و روح ادیان منافات دارد. چرا که روح ادیان همه انسانها را به صلح فرا میخواند.
این استاد فلسفه در پایان خاطر نشان کرد: بر این اساس باورهای خرافی موجود در مسیحیت به شدت بر روند گفتگوی میان مسیحیت و اسلام ضربه میزند و سیاستمداران امریکا علاقهمند هستند تا این باورها را برای مقابله با دین اسلام تحریک بکنند.
نظر شما