به نظر مي رسد در جامعه اي كه بسياري از مردم آن در معرض پيري قرار داشته و از نظر جسمي در سلامتي به سر مي برند ، يك ديد "برون نگر" اهميت بيشتري پيدا مي كند. كساني كه در دوران بازنشستگي هستند ممكن است زندگي تازه اي را در قالب آنچه "عصر سوم" ناميده شده است ، شروع كنند كه در آن مرحله جديدي از آموزش آغاز مي شود. اما اينكه دولت ها تا چه اندازه آدمهاي عصرسوم را مورد توجه و اهميت قرار دهند ، به سياستگذاري ها و برداشتهاي آنان باز مي گردد.
به اعتقاد كارشناسان مسائل اجتماعي اگر امروزه مساله جوانان به عنوان دغدغه اصلي دولت تلقي مي شود ، مي بايست مسائل مربوط به جمعيت "سالمند" نيز كه در آينده اي نه چندان دور شاهد افزايش بي حد و حصر آنها خواهيم بود ، به عنوان دغدغه هاي دولت به شمار آيد و براي آن تدابيري اتخاذ و انديشيده شود، زيرا پيش بيني مي شود جمعيت سالمند ( بالاي 60 سال ) كشور در سال 1400 شمسي به 9 ميليون نفر برسد. بنابراين توجه به سالمندان بايد با نگاه اقتصادي ، روان شناسانه و اجتماعي همراه باشد.
به گزارش خبرنگار اجتماعي "مهر"، در حال حاضر بالغ بر 4 ميليون و 500 هزار نفر سالمند در جامعه زندگي مي كنند كه طي 17 سال آينده به دوبرابر جمعيت فعلي افزايش خواهد يافت، در حالي كه اين روند در جوامع توسعه يافته طي يك پروسه زماني 50 ساله اتفاق مي افتد!
از نگاه جمعيت شناسان، ايران در حال طي كردن دوره انتقال سني است به طوري كه از يك گروه سني و جمعيتي جدا شده و در حال رسيدن به جمعيتي هستيم كه از آنها به عنوان افراد سالمند ياد مي شود. زيرا با توجه به بالا رفتن سطح " اميد به زندگي" در ميان افراد جامعه ، مي بايست از هم اكنون به فكر راهكاري براي كاستن از ميزان مشكلاتي بود كه در آينده اي نه چندان دور متوجه جامعه خواهد بود.
پيامد هاي اجتماعي و رواني بازنشستگي
سن تعيين شده براي بازنشستگي و شرايط لازم براي دريافت مزاياي رفاهي در ميان كشورهاي مختلف و حتي در داخل يك كشور ما بسيار متفاوت است. جامعه شناسان معتقدند مرحله بازنشستگي براي اغلب خانواده هاي ايراني مسائل و مشكلات اجتماعي، اقتصادي و رواني ايجاد مي كند و حتي براي افرادي كه وقت آزاد تازه يافته خود را به عنوان يك فرصت تلقي مي كنند ، دوره انتقالي بسيار مهمي است. پيامدهاي اجتماعي و رواني بازنشستگي متناسب با تجربه شغلي و سطح زندگي قبلي شخص فرق مي كند ، در جامعه اي كه كار در آن داراي ارزش اساسي است بازنشستگي اغلب به معناي از دست دادن منزلت است و نبود كارهاي جاري كه ممكن است زندگي يك فرد را براي مدتي حدود نيم قرن شكل داده باشد ، خلائي ايجاد مي كند كه پر كردن آن دشوار است. آهنگ سريع دگرگوني هاي تكنولوژيكي موجب شده است كه ديگر دانش و مهارت هايي كه در طول يك عمر كسب شده است، احترام جوانان را آن گونه كه در فرهنگهاي سنتي ديده مي شود، برنيانگيخته است.
پدر و مادر در دوران سلامتي و تندرستي هرچه در توان داشته براي فرزند خود در طبق اخلاص گذارده به اين اميد كه فرزند ياري دهنده دوران پيري و از كار افتادگي آنان باشد. دين و آيين ما بر احترام به سالمند تاكيد بسيار كرده اما اين آيين با تغييرات اجتماعي دستخوش دگرگوني شده است.
آسايشگاه ايستگاه آخر
آسايشگاه نه اولين پناهگاه سالمندان كه بايد آخرين پناهگاه براي آنان باشد، بسياري از فرزندان به دليل گرفتاري يا فراموشي وظايف از ايفاي مسئوليت شانه خالي مي كنند و اين گونه مي شود كه والدين خود را به آسايشگاه مي سپارند. متاسفانه در ايران قوانين حمايتي براي دوران سالمندي وجود ندارد و همين امر سبب گرديده عده زيادي از افراد سالخورده و پير در ماههاي نخست اقامت در آسايشگاه فوت مي كنند. زيرا رفتار خانواده و همواره با آنان تلخ و تهديد آميز بوده است و آسايشگاه را براي آنان به يك مركز اسارتي تشبيه كرده اند.
كارشناسان علوم اجتماعي فقر فرهنگي و اقتصادي را عامل تشديد كننده خشونت و بي مهري در خانواده به ويژه خشونت عليه سالمندان عنوان مي كنند.
دكتر علي اكبر منطقي ، روان شناس اجتماعي معتقد است نگهداري از سالمندان بايد در فضايي همراه با نشاط ، سرزندگي و حيات باشد تا آنان احساس افسردگي نكنند.
وي ايجاد فضايي سبز و با نشاط را تنها متوجه دستگاههاي اجرايي و سازمان هاي دولتي نمي داند بلكه همه اقشار، گروهها، نيكوكاران و متمولين جامعه بايد در جهت توسعه و بهبود فضايي مناسب براي اين قشر تلاش كنند.
اين روان شناس اجتماعي بهترين مركز براي نگهداري سالمند را كانون گرم خانواده دانسته و معتقد است بايد اين روحيه در خانواده ها تقويت شود كه سالمند را در جمع خود نگهداري كنند.
محروميت از حقوق اوليه انساني
بر اساس گزارش يك تحقيق ، سالمندان جهان هدف بد رفتاري ، ناديده انگاشته شدن و محروميت از حقوق اوليه انساني قرار دارند و شماري از آنان نيز بدون يك درآمد منظم و يا حقوق بازنشستگي در فقر رقت انگيزي به سر مي برند. بررسي صورت گرفته از سالمندان 32 كشور جهان كه تحت عنوان " وضعيت سالمندان جهان در سال 2002" منتشر شده هم چنين حاكي است سالمندان از دسترسي به مراقبت هاي بهداشتي، تحصيل و آموزش محروم مي شوند، از سوي دولتها و سياستگذاران ناديده گرفته شده اند و در اجتماع نيز به آنان بهايي داده نمي شود.
اين گزارش مي افزايد: وضعيت كنوني اين گونه است كه گر شما به 60 سالگي يا بيشتر برسيد ، ديگر با شما به عنوان يك بشر رفتار نمي شود.
هم چنين در بخش ديگري از اين تحقيق آمده است: سالمندان در سراسر جهان در فقر مطلق زندگي مي كنند و اين وضعيت در كشورهاي روبه توسعه و به ويژه آفريقا وخيم تر است.
گزارش سازمان ملل حاكي از آن است كه جمعيت افراد بالاي 60 سال تا سال 2050 ميلادي به مرز دو ميليارد نفر افزايش خواهد يافت. اما بر اساس همين گزارش دولت ها و سازمان هاي بين المللي كمك كننده ، سالمندان را در برنامه ريزي ها و بودجه هاي خود قرار نداده اند. دولت هاي ملي بايد سياست ها و قانون هاي تضميين كننده محافظت از سالمندان را در برابر بد رفتاري ها به اجرا گذارند و آنان را تامين مالي كنند.
دوران گريز ناپذير سالمندي
سالمندي فرايندي طبيعي و در عين حال گريز ناپذير در طول زندگي هر فرد است. البته با مراقبت مناسب مي توان از عمر طولاني لذت برد و دوران پيري را با سلامت و شادي سپري كرد. بي ترديد آگاهي از تغييرات جسمي و رواني پديد آمده در اين دوران كمك موثري به خانواده و تمام كساني است كه به نوعي با پديده سالمندي مواجه هستند. چون تغييرات ناشي از افزايش سن بسيار تدريجي است و نمي توان بين ميان سالي و سالمندي خط دقيقي رسم كرد ، از اين رو سن تقويمي مبنا قرار گرفته شده و در اكثر كشورهاي جهان سن بازنشستگي را شروع سالمندي به شمار مي آورند.
در كشور ما نيز سن بازنشستگي طبق قانون 60 سال تعيين شده است كه شروع دوره سالمندي نيز محسوب مي شود. با توجه به رشد روز افزون نرخ جمعيت سالمندان كشورمان و لزوم جست و جوي راهكارهاي حمايتي براي اين قشر، ارايه خدمات جامع بهداشتي ، توانبخشي ، اجتماعي و آموزشي براي حفظ سلامت سالمندان به گونه اي كه از زمين گيري آنان جلوگيري شود، مي بايست در دستور كار قرار بگيرد. در واقع اين مساله تمامي جنبه هاي زندگي انساني به ويژه اقتصاد و بهداشت را تحت تاثير قرار مي دهد.
امروز به فكر باشيم، فردا دير است
شمار جمعيت بالاي 60 سال در 2050 ميلادي به مرز دو ميليارد نفر خواهد رسيد كه 54 درصد آنها در آسيا خواهند بود. از سوي ديگر جمعيت بالاي 60 سال ايران در 30 سال گذشته دو برابر شده است و اكنون حدود 8 درصد جمعيت كشورمان در اين گروه سني قرار دارند. در سال 2020 ميلادي اين گروه سني 10 درصد جمعيت ايران را تشكيل خواهند داد. متوسط سن در ايران در سال 1966 ميلادي 16 سال و 8 ماه بود كه 30 سال بعد يعني در سال 1996 اين رقم به 19 سال و 4 ماه رسيد و انتظار مي رود در سال 2020 متوسط سن در ايران به 32 سال و دوماه افزايش پيدا كند.
در حال حاضر 4 ميليون و 500 هزار نفر از جمعيت ايران بالاي 60 سال سن دارند كه حدود 59 درصد آنها در مناطق روستايي زندگي مي كنند.
مدير كل دفتر مراكز غير دولتي سازمان بهزيستي با اشاره به اين موضوع كه در حال حاضر 10 هزار سالمند درمراكز شبانه روزي نگهداري مي شوند و نگهداري هر فرد سالمند در اين مراكز ماهانه 200 هزار تومان براي دولت هزينه در بر دارد، مي گويد : در حال حاضر 60 درصد سالمنداني كه در مراكز شبانه روزي سالمندان نگهداري مي شوند زنان هستند و اين در حالي است كه بر اساس تحقيقات زنان بيشتر از مردان سالمند عمر مي كنند .
وي با ابراز خرسندي از افزايش طول عمر سالمندان ايراني در دهه اخير نسبت به دو دهه گذشته ، سن اميد به زندگي در ميان سالمندان ايراني را 67 سال اعلام و مي افزايد : متاسفانه عليرغم اين مساله براي تعداد 4 ميليون سالمند بالاي 60 سال در كشور فقط يك پزشك متخصص طب سالمندي در ايران وجود دارد .
دكتر محمود توكلي از وجود 400 هزار سالمند بي سرپرست ، تنها و فقير در كشور خبر مي دهد و مي گويد : سازمان مديريت و برنامه ريزي در حال بررسي طرح پيشنهاد بودجه 100 ميليارد توماني به منظور فقر زدايي و رسيدگي به وضعيت معيشتي سالمندان كشور است كه در صورت تصويب به موجب آن تمام سالمندان نيازمند كشور ماهيانه 50 هزار تومان مستمري دريافت مي كنند .
توكلي با بيان اينكه 15 درصد سالمندان كشور به تنهايي زندگي مي كنند ، اظهار مي دارد : از حدود 4 ميليون جمعيت سالمند كشور 400 هزار نفر نيازمند دريافت خدمات فوري و رسيدگي خاص به وضعيت جسماني و معيشتي براي گذران زندگي بوده و در معرض آسيب هاي مختلف جسمي ، روحي رواني قرار دارند .
همچنين رئيس سازمان بهزيستي اعلام مي كند : 40 درصد سالمندان زن كشور مسائل اقتصادي و مشكل مسكن دارند واين در حالي است كه 80 درصد زنان سالمند كشور بيكار و 60 درصد آنها بدون همسر هستند .
رييس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز مي گويد : بيش از 8/7 درصد كل جمعيت كشور را سالمندان بالاي 60 سال تشكيل مي دهد و اين رقم تا سال 1400 به بيش از 10 درصد كل جمعيت كشور بالغ خواهد شد.
طبق بررسي هاي صورت گرفته 74 درصد از سالمندان كشور ما ميزان درآمد خود را براي امرار معاش ناكافي دانسته اند و همچنين 26 درصد از سالمندان كشور به كار درآمدزا بطور مستقيم و 5/17 درصد به كار درآمدزا بطور غير مستقيم مانند نگهداري فرزندان و يا انجام كارهاي خانه و ... اشتغال دارند.
نظر شما