نمایش"پارههای ساده" به کارگردانی علی هاشمی روایت زنانهای از زندگی زنی تنهاست که این روزها در خانه نمایش اداره تئاتر اجرا میشود. این نمایش با ارائه فضایی "رئالیستی" درگفتگوها و بازیها و "نیمه رئالیستی" و "سمبولیک"در طراحی صحنه و نورپردازی زندگی عبث وغمگینی را در 13 بخش و مکانی ثابت روایت می کند. به بهانه اجرای این نمایش که اثر برگزیده هشتمین جشنواره تئاتر بانوان بوده است با علی هاشمی گفتگویی انجام دادیم که می خوانید.
* سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری مهر: قبلا گفته بودید که نمایش"پارههای ساده" قسمت سوم از نمایش های" جزغاله های عاشقانه" و " امروز دوستت ندارم" نوشته مهدی میر محمدی بوده است؟
- علی هاشمی : بله. این نمایشها درواقع یک تریلوژی است که متن پارههای ساده قسمت سوم از این سهگانه است. این تریلوژی در ارتباط با زن است که بخش دوم آن یعنی"امروز دوستت ندارم" خیلی نزدیکتر به این نمایش است. "جزغالههای " عاشقانه" که نمایش اول است به لحاظ فضاسازی و دکور کاملا رئالیستی بود اما نمایش های "امروز دوستت ندارم" و "پارههای ساده" به لحاظ بازی و نوع گفتگوها رئال هستند اما دکور به صورت غیر واقعگرایی طراحی شده است.
* دکور نمایش ترکیبی است از نمایشی واقعی و امروزی که در یک خانه با مبلمان امروزی روایت می شود و فرا واقعگرایی با پسزمینهای غیر معمول؟
- ازاول نمایش برای تماشاگر توضیح داده می شود که این اثر با توجه به خاطرات یک دفتر خاطرات که توسط نویسنده پیدا شده است روایت می شود. پس از ابتدا مخاطب میداند که این نمایش خاطراتی در حال بازسازی است و ما در حال اجرای نمایش هستیم.
* یعنی فاصلهگذاری برشتی را رعایت میکنید.
- بله این نوع فاصله گذاری را به نوعی در دکور و وسائل صحنه رعایت می کنیم. اما برای اینکه درطول اجرا تماشاگر با نمایش همراه باشد از دیالوگها و بازی رئال استفاده شده است.تلاش شده فضایی سمبلیستی و همراه با نماد ارائه شود.
* عکس ویوین لی در نمایش "اتوبوسی به نام هوس" که بر روی دیوار اتاق مهرناز نصب شده است به نوعی باعث شده که تماشاگر با این شخصیت احساس همذات پنداری کند. چون "بلانشت" در آن فیلم نماد زنان آسیبدیده، شکننده و مسئله داراست که تماشاگر به نوعی این خصوصیات را در مهرنازهم میبیند؟
- این نمایش، نمایش ارتباطات است و ما از طریق خانه مهرناز که مرکز روایتهاست به طرح مشکلات او با افراد خانواده و دوستانش میپردازیم. تماشاگر از طریق حضور این افراد در خانه و طرح مسائلشان با روحیه مهرناز آشنا میشود.
* چطور شد که علاقمند به اجرای نمایش رئال شدید؟. چون این روزها بیشترهنرمندان جوان تئاتر به سراغ کارهای تجربی میروند.
- مشکل جوانان امروز ما این است که مثلا تصور میکنند پیکاسو نقاش خوبی درسبک آبستره است و به تقلید از او به سراغ این سبک از نقاشی می روند اما به این مسئله توجه نمیکنند که پیکاسو اول چگونگی کشیدن یک درخت را به صورت واقعی فرا گرفته و بعد به سراغ این نوع از نقاشی رفته است. من به شخصه نمایش رئال را بیشتر ازدیگر گونهها ترجیح میدهم. نمایش تجربی برای بعضی از افراد سودمند است اما من عشق و علاقهام به این نوع ازتئاتر است.
* درباره نحوه کار با بازیگران هم کمی توضیح بدهید. در طول تمرینها چیزی به نقشهای نوشته شده اضافه شد یا نه. چون به نظر میرسد تنها شکوفه هاشمیان توانسته به نقش تشخص خاصی بدهد و او را از حالت تیپ خارج کند. البته عباس غفاری وکاظم سیاحی هم خوب عمل کردند.
- بله شخصیت فالگیر با بازی شکوفه هاشمیان اصلا شبیه با همه فالگیرهایی که در کارهای دیگر شاهد هستیم نیست. این فالگیر کاملا امروزی و مانند همه آدمهایی است که ما می بینیم اما شارلاتانی خود را دارد. ما در طول کار سعی کردیم به متن کاملا وفادار باشیم و اگر صحنهای عوض شده بنا به خواست داستان است. نقش فالگیر هم به همین صورت که میبینید نوشته شده است اما بعضی از پیشنهادات از جانب بازیگر مطرح شده است.
*از ابتدا هم قرار بود در این سال نمایش را اجرا کنید؟
- من سالن خانه نمایش را به دو دلیل بسیار دوست دارم. اول اینکه این سالن مکان پرورش استادان بزرگی چون آقای انتظامی، نصیریان ومشایخی بوده است و دوم اینکه ارتباط تنگاتنگی بین مخاطب و بازیگران در این سالن به وجود میآید. هنگام اجرا تماشاگر در چند سانتیمتری بازیگر قرار دارد و با گوشت و پوست خود وارد روایت می شود. کوچکترین صدایی که از زبان بازیگر شنیده شود توسط تماشاگر احساس می شود.
من خیلی دوست داشتم در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر این نمایش را اجرا کنم اما به ما گفتند که شما در لیست کسانی که می توانند در تئاتر شهرنمایش های خود را اجرا کنند نیستید و ما مجبور شدیم که دوباره به این سالن بازگردیم. البته من بسیار راضی هستم که این اثررا در خانه نمایش روی صحنه بردهام. تنها سختی کار این است که باید تماشاگر آشنا با تئاتر شهررا به این سالن بکشانیم.
* شاید اگر کمی فضا بازتر بود و حتی اگر تماشاگر یک ردیف عقب تر بود این اثر بیشتر به دل مینشست. شما به روایتهای زنانه بیشتر علاقمند هستید؟
- بله چون فکرمیکنم که زنها موجودات نمادینی هستند. حتی فیلم کوتاهی هم که ساختم با نام "آرزو" در ارتباط با یک زن است. در این فیلم آتنه فقیهنصیری و کورش تهامی بازی می کنند. کلا داستانها و درام های زنانه جذابتر و نمایشیترهستند. داستانی که یک مرد روایت کند برای من جذابیتی ندارد.
برنامه دیگری هم برای اجرای تئاتر دارید.
- نمایش کار کردن بسیار سخت است. من 3 سال درگیر این نمایش بودم. به جزعشق بچهها هیچ چیز دیگر نمی توانست آنها را پایبند این نمایش کند.مثلا شیوا ابراهیمی 3 سال تمام با این اثر همراه بود و بسیار زحمت کشید برای این نقش کار کرد.
- - - - - - - - -
گفتگو: آروین موذنزاده
نظر شما