پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۴ مهر ۱۳۸۹، ۸:۳۲

می‏توان نو-راسلی نو-ماینونگی بود

می‏توان نو-راسلی نو-ماینونگی بود

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: دیدگاه سمن و سمز یک دیدگاه موفق نوراسلی است که در نهایت دیدگاهی نوماینونگی نیز هست. بنابراین ادعای این دو که ماینونگی بودن خود را رد می‏کنند به نظر من قابل قبول نیست و می‏توان نوراسلی نوماینونگی نیز بود.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست "نوراسلیهای نوماینونگی" با سخنرانی سید نصرالله موسویان، روز شنبه، سوم مهرماه 1389 در محل مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

موسویان در آغاز سخنان خود گفت: ماینونگ فیلسوفی آلمانی و همدوره راسل، فیلسوف انگلیسی بود که بیشتر آثار خود را در حوزه فلسفه ذهن و روانشناسی به آلمانی نوشته است. نوماینونگ‏گرایی در پی احیای حکمت ماینونگ و نوراسل‏گرایی در پی زنده کردن سنت راسلی بود. این دو در واقع با هم مخالف بودند و در نتیجه به طور تاریخی نوراسلیها و نوماینونگیها نیز با هم در تعارض و تضاد بودند؛ هر چند به نظر می‏رسد این اختلاف به رغم ادعای طرفین نمی‏تواند چندان عمیق باشد.

وی افزود: نوراسل‏گرایی معطوف به فلسفه زبان و منطق است و نتایجی در فلسفه ذهن و معرفت‏شناسی دارد. محتوای دلالت‏شناختی یا محتوای معنایی یک نام، شی‏ای است که یک نام به آن ارجاع می‏دهد. از سوی دیگر محمولات، ویژگیهایی در عالم خارج دارند. بنابراین این ویژگیها در ذهن ما نیستند و محتوای معنایی جملات، قضایایی هستند که توسط نامها یا محمولات به آنها ارجاع داده می‏شود.

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به اینکه راسل پیش از هر چیز به دلیل مخالفت با هگلیها و ایده‏آلیسم به این نظرات رو آورد گفت: در فلسفه زبان، چیزها یا کلماتی وجود دارند که مصداق ندارند. اگر به تاریخ علم نگاه کنیم خواهیم دید که بسیاری از اصطلاحات، مصداق ندارند؛ اصطلاحاتی که می‏توان بسیاری از آنها را تولید کرد.

موسویان تصریح کرد: این اصطلاحات را در متافیزیک نیز می‏توان مد نظر قرار داد. مثلاً اگر یک هویت دینی را در نظر بگیریم ممکن است این هویت از نظر مؤمنان به دین دیگر نامی باشد که مصداق ندارد. حال اگر راسل درست می‏گفت که معنای محمولات، در عالم خارج وجود دارند، آنگاه می‏توان گفت در موردی مثل "سقراط معدوم است"، این قضیه درست است. اما سؤال این است که آیا محمول معدوم بودن نیز در عالم خارج وجود دارد؟ همین معضلات بود که در نهایت سبب شد که راسل این نظر خود را کنار بگذارد.

این پژوهشگر فلسفه تحلیلی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر یک سری مسایل معرفت‏شناختی هم در نظر راسل متقدم وجود دارد. مثلاً در همان مثال، "سقراط معدوم است" درست است و ما نیز می‏فهمیم که این قضیه درست است. با همه این اوصاف نوراسلیها همگی بر این باورند که راسل اشتباه کرد. از نظر آنها راسل باید اصل نظر خود را نگه می‏داشت و این موضوع به این دلیل است که نوراسلیها همگی واقعگرا بوده‏اند.

موسویان در ادامه به نظرات ماینونگ پرداخت و گفت: ماینونگ حرفهایی زده که بر اساس آنها به نظر می‏رسد ما اشیایی داریم که موجود نیستند. او همچنین گفته است ویژگیهایی که این اشیاء دارند ربطی به وجود یا عدم آنها ندارد. ایده اصلی ماینونگ این است که وجود اشیاء یک چیز است و ویژگیهای آن شیء چیز دیگری است که حتی می‏توان برای آنها سور نیز به کار برد.

وی با تأکید بر اینکه از نظر ماینونگ حتی می‏توان بر روی اشیاء غیرموجود نیز نام نهاد، سخنانش را پی گرفت: این ادعاها نشان می‏دهد که این دیدگاه ماینونگ غیراستاندارد است. منظور ماینونگ از اشیاء غیرموجود این است که مثلاً دایره مربع یک شیء غیرموجود است یا کوه طلایی که در عالم خارج وجود ندارد نیز چنین است.

این پژوهشگر فلسفه تحلیلی ادامه داد: پس از انتشار "نامگذاری و ضرورت" کریپکی، از نوراسل‏گرایی که متضمن میل‏گرایی نسبت به نامهای خاص و تز قضایای راسلی است به نحو گسترده‏ای دفاع شده است. با این وجود نامهای تهی، یعنی نامهایی که مرجع دلالت‏شناختی یا مصداق ندارند، مشکلات متعددی را برای نوراسل‏گرایی به وجود آورده است. نیتن سَمِن و اسکات سُمز، در پاسخ به چنین مشکلاتی، از نوراسل‏گرایی دفاع کرده و برای توضیح شهودهای کاربران یک زبان، درباره جملاتی که حاوی نامهای تهی هستند، به هویاتی شبیه معانی فرگه‏ای مثل قالبهای گزاره‏ای یا شیوه‏های بازنمایی تمسک جسته‏اند.

وی خاطرنشان کرد: آنها به این نتیجه رسیده‏اند که بالاخره یک سری از اشیاء را می‏توان پذیرفت که مصداق هم ندارند. این موضوع درباره اسطوره‏ها نیز می‏تواند صادق باشد. یعنی ما نامهای خاصی داریم که این نامها به هیچ چیز اشاره ندارند. مثلاً لفظ سقراط به هیچ وجه در حال حاضر وجود خارجی ندارد. این نوراسلیها در واقع می‏گویند ما بخشی از آنها را می‏پذیریم.

موسویان ادامه داد: بنا بر نظر راسل متقدم چون سقراط در حال حاضر وجود خارجی ندارد، پس قضیه "سقراط وجود ندارد" نیز وجود نخواهد داشت. اما این به این معنا نیست که ان قضیه درست نیست. بنابراین حالتی تناقض‏آمیز وجود خواهد داشت. از یک طرف می‏گوییم سقراط وجود ندارد پس قضیه فوق نیز وجود ندارد اما از طرف دیگر می‏خواهیم بگوییم این قضیه درست است.

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران یادآور شد: درست است که سقراط وجود ندارد اما لفظ سقراط به سقراط ارجاع می‏دهد ولو آنکه سقراط وجود نداشته باشد. بنابراین قضیه "سقراط وجود ندارد" درست است. در همین جاست که می‏توان گفت این قضیه نوماینونگی است.

موسویان در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: دیدگاه سمن و سمز یک دیدگاه موفق نوراسلی است که در نهایت دیدگاهی نوماینونگی نیز هست. بنابراین ادعای این دو که ماینونگی بودن خود را رد می‏کنند به نظر من قابل قبول نیست و می‏توان نوراسلی نوماینونگی نیز بود.

کد خبر 1158371

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha