مصطفی جمشیدی در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره بازتاب حج در ادبیات ایران گفت: بارزترین نوع ادبی خلق شده توسط نویسندگان ما درباره حج سفرنامه است که نمونه شاخص آن هم "خسی در میقات" زندهیاد جلال آلاحمد و پس از آن هم سفرنامهای است که مرحوم علی شریعتی نوشته است.
وی افزود: با این حال سفرنامههایی که نویسندگان معاصرتر نوشتند ثقل و طراوت نوشتههای پیشین را نداشت. علت این امر را باید در موراد متعدد جستجو کرد.اساساً سفرنامهنویسی با ظهور رسانههای جدید دیداری و نیز جراید به محاق فراموشی رفت.
این نویسنده ادامه داد: علاوه بر این یکی از علل وجودی سفرنامههای شاخص قبل از انقلاب تاکید و پافشاری آن بزرگان بر تجلی معنا در ادبیات فرومرده آن دوره بود. ضمن اینکه بعد از انقلاب با تجلی بیشتر و روزافزون این معنا طبیعتاً و به صورت خود به خودی سفرنامه رنگ باخت و نمود پدیده حج در جلوههایی دیگر ظهور کرد.
جمشیدی گفت: علاوه بر همه این موارد نباید فراموش کنیم که اساساً در سالهای بعد از انقلاب سفر هم آسانتر شد و دیگر آن دشواریها و شرایطی که یک حاجی برای ادای حج عمره یا تمتع متحمل میشد رخت بربست.
وی در ادامه با انتقاد از دستگاههای فرهنگی به خاطر توجه اندک به موضوعی مهم مانند حج به ذکر یک نمونه پرداخت و یادآور شد: حدود 3 سال است که مشغول نوشتن رمانی با عنوان "روزگار بلند" با محوریت وقایع صدر اسلام هستم اما هنوز نتوانستهام برای مستند کردن نوشتههایم یک سفر به مناطقی که حوادث رمان در آن رخ میدهد (عربستان کنونی) انجام دهم.
این نویسنده با اشاره به هزینههای هنگفتی که به گفته او در دستگاههای عریض و طویل فرهنگی کشور برای ارتقای جایگاه داستان و دیگر انواع ادبی صورت میگیرد ادامه داد: مسئولان باید بپذیرند که در این زمینه ضعیف عمل کردهاند؛ نفس حضور یک نویسنده یا شاعر در سرزمین وحی و مواجههاش با مکانهای مقدس دوره نهضت پیامبر مانند مسجدالحرام، قبرستان بقیع و مسجد قبا بسیار الهامبخش است.
جمشیدی گفت: در شرایطی که متولیان فرهنگ مسیحی در همین کشور خودمان برای چاپ و توزیع انجیل و کتاب مقدسشان هزینههای هنگفتی میکنند مسئولان فرهنگی کشور و بنیادهای متولی شعر از پرداختن به مسئلهای مهم مانند حج غافلاند.
نظر شما