دکتر قاسم پور حسن در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد وجود بسیاری از معارف فلسفی، عرفانی و دینی در اشعار حافظ گفت: حافظ در دوران زوال و انحطاط به مواریث ایرانی اسلامی میاندیشد و در دورهایی نیز به هویت و تاریخ ایران میاندیشد به همین دلیل عرفان، فلسفه، کلام و فقه که بنوعی وجه برجسته تفکر اسلامی و ایرانی است را بطور نمایان در حافظ میبینیم. حافظ بدون توجه به اینها نمیتواند به بازسازی هویت ایرانی اسلامی بیندیشد .
وی افزود: بطور کلی متفکرین مکتب شیراز پیش از حافظ هم همین دغدغه را داشتند مسئله تفکر عقلی و عرفانی برایشان بسیار پراهمیت است یعنی قطب الدین شیرازی، جلال الدین دوانی و خانواده دشتکیها که زبانشان زبان فلسفه و کلام است زبان شعر نیست مهمترین مسئلهاشان این بود که ایران آن دوره یعنی ایران بی تاریخ را به دریچهای از تفکرعقلی و تاریخمندی سوق دهند که حافظ این کار را با شعر انجام میدهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه تصریح کرد: طبیعی است حافظی که میخواهد بسوی آینده و ساختن تاریخ ایران پیش برود راهی به جز توجه به تاریخ و سنت ندارد. تاریخ و سنتی که عناصر اساسی آنها حیات عقلی و عرفانی است. در حقیقت در مواریث ما اینها جلوه گر شدهاند و برای حافظ بسیار پراهمیت است که با نگاهی به گذشته، آینده ایران اسلامی را بتواند به آن توجه کند و حیات و تاریخی برایش فراهم کند.
پورحسن در مورد این سخن که حافظ حافظه ماست نیز اظهار داشت: حافظ بیش ازهر متفکری بر مسئله و هویت و تاریخ ایران میاندیشد. در دوره معاصر هم که فریفته غرب شدیم و بیهویت و بیتاریخ شدیم متفکران درصدد احیای تفکر ایرانی و اسلامی برآمدند. حافظ هم این نقش بسیار مهم را برای نخستین بار در تاریخی که میخواهد در نتیجه فعالیت متفکران شکل بگیرد این نقش اساسی را ایفا میکند. بنابراین نمیتوانیم به تاریخ و هویت خود نگاه کنیم بدون اینکه نظری به حافظ داشته باشیم.
این محقق و پژوهشگر در مورد رابطه حافظ و بحرانهای پیش رو نیز گفت: مهمترین بحران این بود که ما دچار زوال و انحطاط هم در فکر و هم در حیات اجتماعی و هم در اخلاق شدیم و این بخاطر دست اندازیها و چپاولی بوده که بیرون از ایران نسبت به ایران انجام شد. حمله مغول و بعد حمله تیمور همه سرمایههای ما را ازبین برد. مهمترین مسئله این بود که حافظ بتواند بر این بحران غلبه یابد یعنی دوره زوال و انحطاط را پشت سر بگذارد که امروز هم ما بخوبی این مسئله را درک میکنیم.
این نویسنده و مترجم یادآور شد: دومین مسئله حیات اجتماعی است. تلاش حافظ این است که حیات اجتماعی ایران اسلامی را بر اساس سنت اسلامی و بر اساس هویت ایرانی و تفکر عقلی بنا کند این سه امر پایه توجه حافظ نسبت به گذار از دوره انحطاط بسوی افق آینده است به همین دلیل است که در اشعار حافظ حیات اجتماعی بسیار پررنگ هستند .
رئیس گروه فکرپروری کودکان و نوجوانان یادآور شد: تا زمانیکه این سه عنصر شکل نگیرند هم در حیات اجتماعی و هم در حیات عقلی، ما واجد اجتماع و ایرانی که حافظ آرزویش را داشت نخواهیم بود به همین دلیل است که حافظ میگوید باید طرحی نو در افکند طرح نو حافظ برای حیات اجتماعی میتواند بسیار مهم باشد.
نظر شما