پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۹ مهر ۱۳۸۳، ۱۳:۳۱

عطر ترتيل ملائك ، شادباش " مهر " به عاشقان ظهور ...

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : نسيم سبكبال صبحدمان ، خبر از يك آمدن مي دهد ، اين روزها صداي به هم خوردن بالهاي ملائك در شهر طنين انداز شده است ...اللهم صل علي محمد و آل محمد.




آسمان ، بانگ بر آورد كه خورشيد آمد
سبزه خنديد ، گل از خاك دميد ، عيد آمد

چشم آفاق در آئينه  ديدار  شكفت
عشق ، در عطر حضور نفس يار شكفت

چمن عاطفه گل داد ، زمين روشن شد
عشق پيدا شد و از شوق ، زبان الكن شد

كوچه امروز ، چراغاني چشمان كسي است
باغ در باغ دلم ،  منتظر همنفسي  است

عطر ترتيل ملائك ، زكجــــــــا مي آيد
آه ... گويا زبهشت  شهــــــــــــدا  مي آيد

***

اي كه از جاده خورشيد مي آيي ، مولا!
تو پناه همه آينـــــــــــــــــــــه هايي مولا!

دل به اميد وصال تو غـــــــــزل مي خواند
قامت تو به بلنــــــــــــــــــــداي قيامت ماند

باز سرشار شد از عطر تو محراب نمــاز
امشب از كوچه ي دل ، بوي تو مي آيد باز

اي كه در آينه عشـــق همه  جا داري
تو شكوه علي  و شكـــوه  زهــــرا داري

عالم خفته ز تكبيــــــــــر تو بيدار  شود
صبح در قبله ي چشم  تو پديـــــدارشود...

كاش ما نيز در آن  عرصه  پري افشانيم
در ضيافتكده  تيغ ،  سري  افشانيــــــــــم 
کد خبر 116667

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha