به گزارش خبرنگار مهر، مهمترین حاشیه های این سفر چنین است:
*سفر لاریجانی با ترک تهران به مقصد ایروان آغاز شد و در فرودگاه ایروان جمعی از مسئولان مجلس این کشور زیر باران به استقبال لاریجانی آمدند. ایروان کمی خنک و بارانی بود و تنها افراد تیم حفاظت چتر به همراه داشتند، خبرنگاران نیز پس از ترک هواپیما، در فرودگاه ایروان با یک خودرو ون که راننده ای "تیزرو" داشت به سمت مقر رئیس مجلس حرکت کردند، دو خودرو پلیس نیز آژیرکشان ون حامل خبرنگاران را اسکورت می کردند.
* مقر رئیس کنونی مجلس ارمنستان همان مقر دبیرکل حزب کمونیست بود، جایی که 40 سال پیش دفتر کار دبیرکل حزب کمونیست یعنی حزب حاکم آن زمان در ارمنستان بوده است. اما امروز حزب حاکم در ارمنستان حزب جمهوری خواه است که در جای جای شهر پرچم آن را به همراه پرچم ارمنستان به سادگی می توان دید.
*ارمنستان کشوری است با بیش از سه میلیون نفر جمعیت و سابقه ارتباطی سه هزارساله با ایران. حدود یکهزار و 700 واژه مشترک میان ارامنه با ایرانیان از واژه هایی همچون "دشوار" در زبان فارسی و "دژوار" در زبان ارمنی معنی همسان گرفته تا نام هایی همچون "آناهید" در ارمنی که همان "ناهید" ایرانیان است، وجود دارد.
*علی لاریجانی در دانشگاه ملی ارمنستان نشان دکترای افتخاری اعطایی رئیس این دانشگاه و هیئت علمی را دریافت کرد اما قبل از آغاز مراسم دو چیز چشمان هر ایرانی را بیش از پیش به خود مجذوب می کرد. اول نام ایران که بر صندلی های سالن کنفرانس این دانشگاه با عبارت "Made in iran" ثبت شده بود و دوم چهره دانشجویان ایرانی که مشتاق به دنبال فرصتی بودند تا با هموطنان خود صحبت کنند.
*" این بلندگو مثل اینکه نسبت به مجلس حساسیت دارد" نخستین جمله علی لاریجانی بود که می خواست درجمع ایرانیان مقیم ارمنستان در سفارت ایران صحبت کند و چون میکروفون همچون همیشه مسئله ساز شد و این بار با صدای ناخوشایندی به استقبال وی رفته بود.
* سفر لاریجانی به ارمنستان مصادف با جشن دو هزار و هفتصد و نود دومین سال تاسیس ایروان بود، به همین دلیل شهر پر بود از زنان و مردانی که درتدارک جشن بودند وصدای موسیقی وشادی آنان تا نیمه های شب میدان جمهوری را پرکرده بود. خبرنگاران آسوده تر در فاصله 600 متری از این میدان در هتلی کوچک آسوده تر استراحت می کردند.
* برخی داروها همچون کدئین در ارمنستان همانند برخی دیگر کشورها از گروه مواد مخدر محسوب می شود و این مشکلات زیادی را برای ایرانیانی که برای اولین بار به این کشور سفر می کنند ایجاد می کند. با این تفاسیر ایرانیان تقریبا همه جای شهر به چشم می خوردند و تا زبان به فارسی می گشایی، سراسیمه به سویت می شتابند.
*در ادامه این سفر، دکتر لاریجانی به قزاقستان که آن را به دلیل معادن و ذخایر غنی جدول مندلیف می خوانند، رفت. می گویند این کشور 99 عنصر شناخته شده را در خود جای داده و این شاهدی است برای جدول مندلیف بودن آن! قزاقستان 16 میلیون نفر جمعیت دارد و حدود 70 درصد مردم آن مسلمان هستند. زبان رسمی در قزاقستان قزاقی است اما تقریبا اکثریت مردم هنوز به زبان روسی صحبت می کنند و پس از استقلال این کشور، دولت برای ترویج بیشتر زبان قزاقی تلاش کرده تا نیروهای خود را مجاب به فراگیری این زبان کند. شهر آستانه یکی از سردترین شهرهای دنیاست و دمای هوای آن در زمستان در مرکز شهر به 33 درجه سانتیگراد زیرصفر و در حومه شهر به 50 درجه سانتیگراد زیرصفر می رسد. برای ساختن این شهر کارگران سه شیفت و حتی در سرمای استخوان سوز زمستان کار می کردند.
* در آستانه پایتخت قزاقستان بر خلاف ایروان خبرنگاران بی سر و صدا و بدون اینکه پلیسی آژیرکشان آنان را همراهی کند با اتوبوسی بزرگ به گوشه و کنار شهر می رفتند و اینجا بود که همه خبرنگاران بر این گفته متفق بودند که "قدر آن راننده تیزرو در ایروان را ندانستیم و امروز به اتوبوسی چنین گرفتار شدیم."
* لاریجانی یک روز قبل از آغاز دیدارهای رسمی در آستانه حضور یافت و برنامه هایی همچون بازدید از کاخ استقلال، موزه نخستین رئیس جمهور و مرکز فرهنگی رئیس جمهور برای وی تدارک دیده شده بود، موزه نخستین رئیس جمهور که محل کار نورسلطان نظربایف را از زمان ریاست جمهوری به تصویر کشیده بود، پر بود از افتخارات وی، مدال های وی که از سران کشورهای مختلف دریافت کرده و عکس هایی که با سران کشورهای مختلف گرفته بود.
* سالن سینمای چهاربعدی نیز جایی بود که لاریجانی و هیئت همراه عینک هایی برای دیدن فیلم سه بعدی تهیه شده درباره تاریخ و فرهنگ قزاقستان، را به چشم زدند اما کار به همین جا خاتمه نشد، چرا که با شروع فیلم و خاموش شدن چراغ ها صندلی های سینما نیز به حرکت درآمد و در ابتدای دستهای هیئت ایرانی به ناگهان به سمت دسته های صندلی رفت تا از افتادن احتمالی خود جلوگیری کنند، تکانهای صندلی ها حدود 15 دقیقه ادامه داشت وتنها کسی که بنظر می رسید تماشای سه بعدی فیلم برایش جذابیت نداشت و بدون عینک سه بعدی، فیلم را تماشا می کرد، ملک محمدی نماینده مردم دامغان بود.
* نکته مهم و جالب توجه در قزاقستان که توجه خبرنگاران را هم به خود جلب کرده بود این بود که محل استقرار مجلس سنا، مجلس نمایندگان، ریاست جمهوری و نخست وزیری همه در بخشی از شهر در چهار گوشه محوطه ای بزرگ و مشرف به یکدیگر بود و آنچه نظر رئیس مجلس را هم جلب کرد این بود که :"مجلس سنا و مجلس نمایندگان چگونه مشکلات خود را حل می کنند و سیستم کاریشان به چه صورت است " چرا که پس از پایان دیدار رسمی با پرسیدن این سئوال از محمد ژانف از او خواست که درباره این مجلس توضیحاتی برای آشنایی بیشتر وی و هیئت همراه بدهد.
* در پایان دیدار اعضای مجلس نمایندگان قزاقستان با هیئت ایرانی فاطمه آلیا نماینده مردم تهران با یکی از نمایندگان زن مجلس قزاقستان عکس گرفت که در این لحظه دو نفر از هیئت همراه با زبان طنز به عواقب این امر هشدار دادند!
* در ریزبینی و سیستماتیک بودن تشریفات مجلس سنای قزاقستان همین بس که قبل از نشست خبری لاریجانی و توکایف رئیس مجلس قزاقستان زمانی که پرچم های دو کشور در محل خود قرار داده می شد، پایه ای که پرچم ایران بر آن قرار داشت به میزان بسیار اندک و نامحسوسی بلندتر از پایه پرچم قزاقستان بود که تشریفات چنان بلوایی برای این سهل انگاری به راه انداخت که کارمندان نمی دانستند چه کند، اما مشکل در کسری از دقیقه حل شد.
*مصاحبه مطبوعاتی لاریجانی نیزحاشیه های جالبی داشت چرا که بار دیگر میکروفن مسئله ساز شد، در این جلسه میکروفون سیار بر زمین افتاد و صدایی مهیبی ایجاد کرد وهمه با چشمانی گرد شده به در و دیوار نگاه کردند. همچنین در ادامه این نشست لاریجانی که از سئوالات پی در پی یک خبرنگار کلافه شده بود با لبخند به وی گفت: مثل اینکه شما تصمیم دارید همه اطلاعات را یک جا بگیرید . بار دیگر هم در واکنش به سئوال این خبرنگار با خنده گفت: مثل اینکه کسی غیر از این خانم سئوال ندارد.
* بازگشت ازآستانه به تهران هم ماجرایی داشت که پلیس قزاقستان نقش اول آن را بازی می کرد، چرا که براساس قوانین بسیار سختگیرانه این کشور همه افراد به همراه پاسپورت های خود در یک فرآیند مشخص که در این حاشیه نگاری مجال توضیح آن نیست باید در فرودگاه حضور می یافتند. لذا تیم خبری برای سوارشدن در پرواز اختصاصی مجبور بودند ساعت 3 بامداد در سرمای سوزان آستانه به فرودگاه بروند.
*در این سفر که همه خبرنگاران مشتاق بودند از گوشه و کنار شهر در اندک فرصتی که به دست می آمد، عکسی بگیرند، نیمی از هیئت وبرخی کارمندان سفارتخانه هم به دنبال فرصتی بودند تا با یکی از مجریان اخبار صدا و سیما عکس بگیرند . او از جمله ا فرادی بود که همه می خواستند با وی عکس یادگاری داشته باشند.
نظر شما