به گزارش خبرگزاری مهر، کابینه رژیم اسرائیل روز یکشنبه با تصویب طرحی نژادپرستانه اعطای تابعیت به غیریهودیان را به ادای سوگند وفاداری آنان به این رژیم به عنوان "دولتی یهودی و دموکراتیک" منوط کرد. بر اساس این طرح که در رای گیری کابینه صورت گرفت 22 وزیر از جمع وزیران احزاب لیکود، شاس و "اسرائیل خانه ما" رای مثبت و هشت وزیر دیگر از جمله 5 وزیر از حزب کار رای منفی دادند.
رای گیری پس از ساعتها بحث و جدل گروههای مختلف در کابینه صهیونیستی انجام شد و با این حال بحثهای مربوط به افزودن افراد یهودی به این طرح همچنان به قوت خود باقی است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیش از رای گیری این طرح نژادپرستانه با حمایت از آن گفت: اسرائیل سرزمین مردم یهود بوده و برای همه اتباع خود دولتی دموکراتیک است.
این موضوع به لحاظ عرفی گرچه نکته تازه ای در آن نیست و آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم اسرائیل در نشست بندر عقبه اردن و در حضور جرج بوش رئیس جمهوری سابق آمریکا و پادشاه اردن و ابومازن آن را بر زبان راند و مورد تائید ضمنی حاضران نیز قرار گرفت، اما این بار اسرائیل بر آن است تا با حرکتی نوین درصدد قانونمند کردن این هدف دیرینه بر آید. یعنی تمامی مسلمانان و اعراب 48 که در داخل سرزمین های اشغالی قرار دارند به ناچار مجبور به تائید رژیم اسرائیل به عنوان دولت "یهودی" و "دموکراتیک" هستند.
بعد دفاعی تئوری نژادی
از این منظر، دولت با اعمال سیستم نژادی از تمامیت خود در برابر اختلاط نژاد دفاع میکند. این تئوری درصدد مقابله با خطری است که در قالب افراد بیگانهای که به رنگ تبعه دولتی در آمدهاند همواره دولت متبوع را تهدید میکند. کما اینکه وقتی دولت آمریکا، تصمیم گرفت "تنها کسانی را به تابعیت آمریکا در آورد که کاملاً سفید باشند" در واقع قصد جلوگیری از مهاجرت و اقامت گزیدن ژاپنیهایی را داشت که در سواحل اقیانوس آرام، پیوسته مزاحم آمریکائیها میشوند. آمریکا در این قانون جنبه دفاعی تئوری نژادی را در مورد استفاده قرار داده بود.
بعد تعرضی تئوری نژادی
این بعد از تئوری نژادی، در واقع همان است که در آلمان هیتلری اعمال میشد. در واقع آلمان در فرایند اعطای تابعیت آلمانی همواره معتقد به برتری نژاد آریایی بر غیر آریایی بود. این عقیده مبتنی بر یک ایده توسعه طلبانه و تعرض مابانه بود. به این جهت آلمان با این فاکتور قصد داشت آلمانیهایی که بر اثر مهاجرت به کشورهای دیگر رفته و ترک تابعیت آلمان کرده بودند و یا آنهایی که در نواحی مرزی سکونت داسته و در اثر انتزاع اراضی محل سکونت آنها از آلمان، تبعه چکسلواکی یا دولت دیگری شده بودند دوباره به تابعیت آلمان در آیند که البته مسلم است منظور اصلی از این فکر، نه حمایت افراد، بلکه منظور مطالبه محل سکونت این افراد بود.
* حسین امیری
نظر شما