به گزارش خبرنگار مهر، یکی از موضوعاتی که همواره در مباحث مربوط به توسعه مورد توجه اندیشمندان بوده و هست توسعه بر اساس الگوها و شاخصهای بومی و محلی است. بسیاری معتقدند که توسعه مستلزم درک و بررسی شرایط بومی و محلی است.
منتقدان توسعه بر اساس الگوهای غربی معتقدند که الگوهای توسعه غربی با نیازها و امکانات کشورهای دیگر همخوانی و سنخیت ندارد و از اینرو نظریه توسعه باید مبتنی بر شرایط، امکانات، متغیرهای اقتصادی و فرهنگ بومی باشد.
سران کشورهای مختلف در سال 2000 میلادی بر سر اهدافی توافق کردند که موسوم به اهداف توسعه هزاره است. این اهداف بایست تا سال 2015 محقق شوند. این اهداف عبارتند از: ریشهکنی فقر، تامین آموزش ابتدائی در سطح جهانی، برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، کاهش مرگ و میر اطفال، بهبود وضعیت مادران، مبارزه با ایدز؛ مالاریا و سایر بیماریها، تضمین پایداری محیط زیست و مشارکت جهانی برای توسعه.
بر اساس گزارش برخی کشورها در اجلاس سال جاری (گزارش بررسی اهداف توسعه هزاره) در سازمان ملل متحد، برخی کشورها هنوز نتوانستهاند، حتی پیش از بحران مالی جهانی، تعهدات خود را در مهلت مقرر انجام دهند.
توسعه در ابتدا مفهومی به معنای رشد اقتصادی بود. به عبارت دیگر محور توسعه، رشد اقتصادی قلمداد میشد و توسعه اقتصادی از این رهگذر آمال توسعه پنداشته میشد. در این تقریر توسعه روندی بود که منجر به افزایش درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی شده و باعث بهبود سطح زندگی بهتر برای مردم محروم میگردید.
پس از ناکارآمدی توسعه اقصاد محور، توسعه اقتصادی در کنار توسعه اجتماعی در دستور کار توسعه قرار میگیرد که ناکارآمدی این نوع از توسعه، گذار به توسعه مشارکتی و همه جانبه را باعث میشود.
الگوهای مناسب توسعه بومی وجود دارند
چامسکی در مورد این موضوع که شکست نظریههای توسعه آیا بر اساس عدم انسجام تئوریک نظریههای توسعه بوده و یا عدم کاربست مناسب آنها، به خبرنگار مهر گفت: باید توجه داشت که نظریهها و الگوهایی از توسعه وجود دارند که کارآمدی خود را نشان دادهاند.
وی تصریح کرد: شیوهها و الگوهای توسعه غیر از الگوهای غربی وجود دارند که منجر به توسعهیافتگی جوامع شدهاند. برای نمونه مورد کره جنوبی را در نظر بگیرید.
چامسکی افزود: 60 سال پیش کره جنوبی کشوری فقیر و توسعه نیافته بود. این کشور در آن زمان قابل مقایسه با کشورهای زیر صحرا بود. این قیاس میتواند مبین سطح توسعه یافتگی این کشور را نشان دهد.
بنیانگذار زبانشناسی مدرن تصریح کرد: ولی در حال حاضر این کشور سطح مناسب و خوبی از توسعهیافتگی را تجربه کرده و جزو کشورهای غنی و ثروتمند به شمار میرود.
چامسکی در ادامه به مدل توسعه یافتگی تایوان اشاره کرد و گفت: مدل و نمونه تایوان نیز مثالی از مدل توسعه بومی به شمار میرود. این کشور نیز در گذشته نه چندان دور از کشورهای فقیر بود ولی در حال حاضر به کشوری ثروتمند تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: البته این به معنای این نیست که این مدلهای توسعه عاری و فاقد اشتباه و خطا هستند. این مدلهای توسعه نیز اشکالات و نواقص خاص خود را دارند که باید مرتفع شوند.
چامسکی افزود: به رغم وجود اشکالات مترتب بر این مدلها و الگوهای توسعه، این مدلها و الگوها توانستهاند به رشد اقتصادی مطلوب برسند.
وی در پاسخ به این سؤال که شاخصهای اصلی مدل توسعه این دو کشور چه بوده خاطر نشان کرد: در مدل توسعه کره جنوبی فاکتورهای اصلی و مهم در توسعه یافتگی قابل شناسایی هستند. هدایت مناسب دولت و کنترل سرمایه دو شاخص اصلی الگوی توسعه یافتگی کره جنوبی به شمار میروند.
چامسکی در پایان خاصر نشان کرد: در این خصوص اقتصاددان معروف "ها-جون چانگ" اخیراً کتابی به نگارش درآورده که در این زمینه مهم و قابل توجه است.
نظر شما