دکتر بقایی (ماکان) در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد شرایط و پیش فرضهای یک گفتگوی جدی فلسفی گفت: در هر گفتگویی لازم است که طرفین مباحثه دارای آگاهی لازم نسبت به موضوع مورد بحث خود باشند که موضوعات فلسفی هم نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند بلکه به دلیل ظرایف و دقایقی که در آنها است از جایگاه ویژهایی برخوردار است ولی شوربختانه برای بسیاری از کسان درسالهای اخیر این قاعده تثبیت شده، بی معنا مینماید و به قول علامه اقبال [هر لئیمی خود را رازدار] اندیشههای متعالی میداند.
وی افزود: از همین روست که متأسفانه تحقیقات فلسفی ، ترجمههای فلسفی ،همایشهای فلسفی ، دروس فلسفی از منزلت والایی که پیشتر در چشم مردم داشته نزول کرده و جامعه، فیلسوف را کسی میداند که به امور پویا و متحول و امروزی نمیپردازد و ذهنش معطوف به اندیشههای منسوخ و نا کارآمد است. همه اینها را که میتوان در رشتههای فلسفه به عیان دید حاصل ورود کسانی به حوزه فلسفه است که حتی دست چپ خود را از راست در این باب نمیشناسند و شوربختانه به دلیل آنکه دارای امکانات اجتماعی و احتمالاً موقعیتهای اداری هستند در مباحثی از این دست شرکت میکنند و در نتیجه جای اهل فلسفه را قصب میکنند.
این محقق و پژوهشگر فلسفی و ادبی در مورد تفاوت گفتگوی فلسفی با گفتگوهای سایر عرصهها نیز اظهارداشت:این تفاوت به دلیل موضوعات فلسفی طبیعتاً مشهود است. اما فلسفه اصولاً دارای ماهیتی است که میتواند سنگ محکی باشد برای دیگرموضوعات. از همین روست که فلسفه دارای شاخههای متعدد مانند فلسفه دین، فلسفه هنر،فلسفه تاریخ و دیگر انواع فلسفه است. بنابراین در گفتگوهای فلسفی گستردگی مفاهیم بیشتر است یعنی فلسفه که علم نیست بلکه یک دیدگاه است و میتواند به نقد و حلاجی همه علوم بپردازد حال آن که همه علوم به دلیل علم بودنشان محدوده خاص دارند و نمیتوانند از حد تثبیت شده خود خارج شوند.
بقایی درمورد اینکه همایش روز جهانی فلسفه چه نقشی در گسترش گفتگوی فلسفی میتواند ایفا کند همچنین گفت: اصولاً هر همایشی از جمله همایشهای فلسفی در صورتی میتواند کارآمد و مؤثر باشد که نتیجهای از آن برای جامعه وجود داشته باشد یعنی حاصل همایشها در اختیار کسانی که اهل تحقیق و مطالعه هستند قرار بگیرد ولی متأسفانه غالب همایشهایی که به خصوص در زمینه فلسفه در مراکز فلسفه برگزار میشود پایان آن به چای و شیرینی میانجامد و فایدهای از آنها عاید اهل تحقیق و مطالعه قرار نمیگیرد. از همین روست که اگر در همایشها پشتوانه دولتی وجود نداشته باشد بکرات دیده شده که برای مثال در شهر دوازده میلیونی تهران تعداد شرکت کنندگان چنین همایشهایی اغلب از سی یا چهل نفر بیشتر نیست.
نظر شما