پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۶ آذر ۱۳۸۹، ۱۳:۰۸

گفتگوی مشروح مهر/

اجرای برنامه درس ملی طی 6 سال/ ابهام در سیاستگذاری آموزش انگلیسی

اجرای برنامه درس ملی طی 6 سال/ ابهام در سیاستگذاری آموزش انگلیسی

تغییر نظام ارزشیابی به تناسب دروس، نبود برنامه ای دقیق برای آموزش زبان انگلیسی، تغییر در روش تدریس برخی دروس، اجرای 6 ساله برنامه درس ملی و لزوم نظارت مستقیم مدیریت ارشد نظام بر آموزش و پرورش از جمله محورهای گفتگوی مهر با رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی بود.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر محی الدین بهرام محمدیان معاون پژوهشی وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش با حضور در خبرگزاری مهر به پرسشهای ما پیرامون برنامه درسی ملی، سند راهبردی کتابهای درسی و پژوهشها در آموزش و پرورش، آموزش زبان انگلیسی و عربی و سیاستهای نظام آموزشی پاسخ داد. این گفتگو را در ادامه می خوانید:

* خبرگزاری مهر - گروه اجتماعی: در ابتدا یک تعریف کلی از برنامه درس ملی ارائه دهید و بگویید که تصویب این سند اکنون در چه حالی است؟

ــ دکتر محی الدین بهرام محمدیان: براساس نظر کارشناسان چند حوزه مهم در تعلیم و تربیت داریم که شامل معلم، فضا، تجهیزات، تحقیق و منابع مادی است و برنامه درس ملی نیز یکی از مولفه های مهم و اثر گذار آن محسوب می شود. ما در آموزش و پرروش در تدوین برنامه درس ملی به موضوعاتی مانند سیاستهای آموزشی، محتوای آموزشی، روشهای تدریس، نظام ارزشیابی و تکنولوژی آموزشی پرداخته ایم.

سند برنامه درس ملی هم اکنون در کمیسیونهای شورای عالی آموزش و پرورش برای بررسی مطرح شده و منتظر تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که هم اکنون در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح است هستیم تا بتوانیم سند برنامه درس ملی را با آن تطبیق نهایی دهیم و در نهایت تصویب کنیم.

* چه ضرورتی در وزارت آموزش و پرورش احساس شد که برنامه درس ملی را تدوین کردید؟

- در کشور ما از زمانی که آموزش و پرورش شکل گرفته تا کنون برنامه جامع آموزشی نداشتیم و هر تصمیمی که تا کنون گرفته ایم به صورت مقطعی بوده است. در واقع ما نقشه جامعی نداشتیم که بدانیم برنامه درس ملی از کجا آغاز و به کجا ختم می شود حتی پیش از انقلاب اسلامی که نظام آموزشی ما تغییر پیدا کرد بر پایه نظام آموزشی کشورهای خارجی بنا شد و بعد از انقلاب هم تغییر و تحولی را شروع کردیم که ناتمام ماند. در واقع طی 30 سال گذشته هر تغییری در کتابهای درسی صورت گرفته مقطعی و موردی بوده و اصلاح کتابها به صورت کامل شکل نگرفته و به تعبیری گسسته و پراکنده دنبال شده و حتی با این روش شاهد تناقضاتی در برنامه های درسی بودیم که ما را در موارد متعددی دچار مشکل می کند اما از این پس محتوای نظام آموزشی براساس برنامه درس ملی که نقشه جامع جغرافیای نظام آموزشی ما است تغییر پیدا می کند.

* این برنامه شامل چه بخشهایی است؟

- بخش اول برنامه درس ملی کلیات، بخش دوم الگوی هدف گذاری، سوم حوزه های یادگیری، چهارم نحوه اجرا، پنجم  ارزشیابی و ششم تجدید نظر در اصل برنامه ها است. این 6 فصل با هم گره خورده اند.

در حوزه یادگیری یازده مولفه داریم که برخی از آنها جدید هستند که قبلا نبوده اند مانند آداب و مهارت زندگی، بهداشت محیط و علوم و یا تغییر محیط های یادگیری.

در برنامه فعلی ما، تنها مدرسه محیط یادگیری است و کلاس، کتابخانه و آزمایشگاه کاربرد چندانی ندارند، اما در برنامه درسی جدید علاوه بر اینکه حوزه های یادگیری به روز شده، محیطهای یادگیری هم جدید می شوند و اکتفا به محیط مدرسه و کلاس کاهش می یابد و به فضای مجازی یا برگزاری اردوها توجه ویژه ای می شود. به طور مثال هم اکنون اردوهای دانش آموزی برگزار می شود اما در فرایند یادگیری علمی تاثیری ندارند و بیشتر جنبه پرورشی دارند اما در برنامه های آتی درس ملی پیش بینی کرده ایم که اردوهای یادگیری هم داشته باشیم. مثلا اگر درس تاریخ را تدریس می کنیم موزه نیز جزوی از برنامه درسی باشد یا برای تدریس فصل پرندگان در درس علوم از موزه حیوانات و علوم طبیعی هم استفاده کنیم.  

تغییر نوع ارزشیابی ها که هم اکنون براساس نمره عددی است، یکی دیگر از آیتم های برنامه درس ملی به شمار می رود. طبق این برنامه ارزشیابی متناسب با نوع دروس متنوع است مثلا در درس ریاضی به یک روش به دانش آموز نمره داده می شود و در درس علوم و اجتماعی به نحوه دیگر عملکرد دانش آموز ارزیابی می شود.

* این برنامه طی چند سال اجرا می شود، آیا قرار است برنامه ای مستمر و پایدار باشد و یا بسته به سلایق و مدیریتهای جدید تغییر یابد؟  

- اگر این برنامه تصویب شود، آن را در 6 سال اجرا می کنیم. البته طبق برنامه ریزی های صورت گرفته پس از این مدت،  یک ارزشیابی عمومی از کل برنامه خواهیم داشت تا کاستی ها و نواقص احتمالی را برطرف کنیم. بعد از آن می توانیم طبق این برنامه، راهنمای دروس را نو به نو تدوین کنیم و براساس آن کتاب درسی تغییر می کند اما هم اکنون نه نقشه جامع داریم و نه همه کتابهایمان راهنمای برنامه درسی مصوب دارند. اکنون کتابها بر اساس اتکای ذهنی مولفان تالیف می شود و بعد در اجرا معلمانمان اگر پیشنهادی دارند بررسی و در صورت تائید به کتاب اضافه می کنیم.

* یکی از نواقص عمده ای که در برنامه های درسی کنونی وجود دارد، ضعف در حوزه فلسفه، تفکر و هنر است که مقام معظم رهبری در حوزه فلسفه بر این ضعف تاکید داشتند. آیا در برنامه درس ملی برای این سه حوزه که در آموزش و پرورش کنونی مغفول مانده برنامه ای دارید؟

- ما در برنامه هایمان نقص داریم و این را نمی توانیم انکار کنیم اما نقص داشتن به معنای فقدان توجه به معنای کلی نیست ما صفر صفر هم نیستیم. هم اکنون نیز کتابهای درسی ما به موضوع تفکر توجه دارد اما نصاب آن در همه درسها به یک میزان قابل قبول نیست و باید آن را به حد قابل قبول برسانیم.در حال حاضر، درس فلسفه و منطق را در رشته خاصی داریم یا برخی از هنرها در هنرستانهای ما آموزش داده می شود اما روی صحبت ما این است که  بخشی از اینها نیاز همه دانش آموزان است که باید به صورت تلفیقی در همه پایه ها و در همه دوره ها پیش بینی شوند.

درس ریاضی ما باید مبتنی بر پرورش تفکر و حل کردن باشد یا در درس تاریخ که موضوع تغییر آن سال گذشته عنوان شد  ایراد ما این است که تاریخ تنها حفظ کردن برخی از داستانها و زمانها نیست بلکه باید دانش آموزان با خواندن تاریخ بتوانند تحلیل درستی داشته باشند. به طور مثال دانش آموز باید تحلیل کند که چرا در 12 فروردین 1358، 98 درصد مردم به یکباره به جمهوری اسلامی ایران رای آری می دهند و دلایل بروز این حادثه چه بوده است؟ این تحلیل یعنی پروراندن تفکر که دانش آموز ما در برابر حوادث بپرسد که چیست چرا و چگونه؟

ما حتی باید به دانش آموزان بگوییم که انشای فلسفی بنویسند یعنی بگویند که اگر با تاکسی به مدرسه آمده اند چرا این وسیله را انتخاب کرده اند؟ و... اگر بتوانیم این مورد را در برنامه درس ملی خودمان طراحی و تلفیق کنیم در پرورش حکمت حرکت کرده ایم. اما در عین حال نباید بگوییم حافظه بد است چرا که یقینا یک دانش آموز فارغ التحصیل دوره متوسطه ما حداقل باید چند غزل از حافظ را حفظ کرده باشد و چند قصیده از خاقانی را بلد باشد و چند مثنوی از مولانا را بداند و بخشی از تاریخ ادبیات را فرا گرفته باشد. باید به حافظه بها داد اما آنچیزی که بد است این است که ما امور عملی را نیز حفظ کنیم.

*هر برنامه ای نیاز به ضمانت اجرایی دارد، ضمانت آموزش و پرورش برای اجرای برنامه درس ملی در دولتهای دیگر و وزرای دیگر چیست؟ از کجا معلوم که این برنامه مورد تایید وزرای بعدی باشد و نخواهند مانند این دو دوره در آن اعمال سلیقه کنند؟

- اول باید برنامه را تدوین و تصویب کرد و روی میز گذاشت و بعد بر آن نظارت کرد. وقتی برنامه مصوبی در دست نداشته باشیم نمی توانیم کسی را مواخذه کنیم اما زمانیکه با برنامه پیش می رویم می توانیم مطالبه کنیم که آن مسئول چه کرده است. ما تنها امیدواریم که این سند اجرا شود. البته ضمانت اجرایی آن به یک مجموعه بستگی دارد. یکی از آنها برنامه درس ملی است و دیگری معلم است که دست من نیست و بخش دیگری از آموزش و پرورش باید به آن توجه کند و دیگری فضا است و دیگری نظام  تحقیق و پژوهش است و منابع مالی.

* اجرای هر برنامه ای، زیرساختهایی لازم دارد، این برنامه چه زیرساختهایی می خواهد؟ 

- ما در برنامه درس ملی پیش بینی کردیم که کلاسها 20 نفره باشند. به این دلیل که باید درس به روش فعال ارائه شود و ساعت درسی کلاس ما 45 دقیقه باشد. حالا اگر در آن کلاس 40 دانش آموز حضور داشته باشند دیگر نمی توان آن روش فعال را اجرا کرد و در آن زمان معلم متکلم وحده می شود در حالی که باید روش تدریس فعال و براساس دیالوگ باشد. اگر هر کدام از این موارد دچار اخلال شود طرح دچار نقص خواهد شد.

همچنین آموزش و پرورش نیازمند عزم ملی است و به همین جهت معتقدم وزارت آموزش و پرورش مانند دستگاههای دیگر نیست و یک وزارتخانه در کنار وزارتخانه های دیگر محسوب نمی شود. این وزارتخانه تحت اشراف مدیریت ارشد نظام باید باشد و همیشه پیشنهادم این است که وزارت آموزش و پرورش به لحاظ سیاستگذاریها باید زیر نظر مقام معظم رهبری قرار گیرد چون شان هدایت عامه دارد و کار آن ملت سازی است. حتی دولت را هم آموزش و پرورش می سازد و بالاتر از همه  نظام سازی وظیفه آموزش و پرورش است. هم اکنون نظام بهداشتی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همه از آموزش و پرورش توقع دارند لذا در کشورهای بزرگ آموزش و پرورش جایگاه رفیع دارد و اگر ما در کودکی به دانش آموزان، استقلال، پایداری و آزادی فرا دهیم می توان بعدها از آن بهره بردای کرد.

* یکی از موضوعاتی که همواره در برنامه درسی مطرح می شود، بحث دروس بومی است، آیا در برنامه درس ملی زمینه ای فراهم می شود که برخی از دروس براساس نیاز یک منطقه و یا شهر تنظیم شود؟

- بله. در برنامه درس ملی پیش بینی کردیم که تا 10 درصد از برنامه درسی در استانها و به شکل غیرمتمرکز تهیه شود و در واقع اجازه دهیم خود استانها محتوای آموزشی تولید کنند.

* آیا این دروس شامل زبانهای محلی هم می شود؟ 

خیر. تنها مسئولان استانی در 11 مولفه حوزه یادگیری می توانند فعالیت کنند که شامل حکمت و تفکر، ادبیات فارسی، مطالعات اجتماعی، بهداشت و دانش محیط، علوم پایه، فناوری و...است. 

* یکی از مشکلات مشهود و عمده برنامه درسی کشورمان، آموزش زبان است که یک بخش از آن به معلم و بخش دیگری به کتابهای آموزشی بر می گردد. چرا در طول سالیان گذشته وزارت آموزش و پرورش با وجود نیاز جامعه هیچ تلاشی برای رفع مشکلات مربوط به آموزش زبان انگلیسی نمی کند و در این زمینه کج دار و مریض برخورد می شود؟

- شاید علت این موضوع این باشد که در قانون اساسی کشورمان، بند یا موضوعی درباره آموزش زبانهای خارجی نداریم و فقط عنوان شده که زبان فارسی آموزش داده شود و در حد نیاز ادبیات و فرهنگ و گویش محلی.

آموزش زبان در کشور ما جزو سیاستهای فرهنگی نیست و واقعا نمی دانیم چقدر باید زبان انگلیسی آموزش دهیم پس بنابراین ابتدا باید سیاست فرهنگی را روشن کنیم که این موضوع فراتر از سیاست گذاری در داخل آموزش و پرورش است و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید مشخص کند که هدفهای یادگیری زبان انگلیسی در کشور ما چیست. در واقع ما خود نیز در این زمینه ابهام داریم.  اما به هرحال این را قبول داریم که روش آموزش زبان در مدارس ما روش نامطلوبی است و به تعبیری ناکارآمد است و دانش آموزان ما بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان یک دیالوگ ساده را نمی توانند بیان کنند و یا درک مطلبی را داشته باشند.

* دقیقا این ضعف به کجا بر می گردد که دانش آموزان ما بعد از 7 سال مداوم خواندن زبان انگلیسی از راهنمایی تا دبیرستان از توانایی های ساده همچون مکالمه سطحی هم برخوردار نیستند؟

- هم اکنون 300 ساعت آموزش زبان انگلیسی در دوره راهنمایی و دبیرستان داریم اما به چند دلیل ناکافی نیست. اول اینکه متون آموزشی ما به روز نیستند. دوم معلمان ما آموزش لازم را ندیده اند. سوم اینکه آموزش زبان نیازمند تکنولوژی آموزشی نیز هست در حالیکه فعلا ما فقط رسانه کتاب را داریم و در پایان اینکه توزیع ساعت آموزش زبان مناسب نیست. در آموزش زبان خارجی باید ساعتهای تدریس مستمر باشند و فاصله نیفتد. هم اکنون دو ساعت آموزش در دوره راهنمایی طی یک هفته داریم که تا هفته بعد تکرار نمی شود ولی اگر این 300 ساعت رابه جای 6 سال در یک یا دو سال تجمیع کنیم، قطعا تاثیر بالاتر و بیشتری دارد.

 * البته وضعیت زبان عربی نیز به همین منوال است و دست کمی از زبان انگلیسی ندارد.

- در مورد زبان عربی هم با همین مشکل مواجهیم. اما این درس با زبان انگلیسی یک تفاوت دارد. ما در عربی نه دنبال این هستیم که صرف و نحو یاد بدهیم و نه اینکه صرفا مکالمه تدریس کنیم بلکه دنبال این هستیم که از طریق آموزش زبان عربی دانش آموزان متون دینی را بفهمند و در عین حال زبان فارسی را که یک اتکا ویژه ای با عربی دارد پشتیبانی کنیم.

----------------

گفتگو از فهیمه سادات طباطبایی

کد خبر 1173905

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha