شهرام غلامی از نوازندگان حرفه ای ساز عود است که در سالیان اخیر با کمترین حاشیه ای به کار نوازندگی در گروههای مختلف موسیقی و اجرای کنسرت در داخل و خارج از کشور می پردازد.او در آخرین کنسرتش که همراه با شهرام ناظری در گرگان برگزار شد علی رغم بی اخلاقی برخی همکارانش به انتقاد از موضوع خواننده سالاری در موسیقی ایرانی پرداخت اما در نهایت گفت که او شخصا با این مسئله کنار آمده است.
غلامی در عود نوازی از شاگردان منصور نریمان است و تجربیاتی در دیگر حوزه های موسیقی دارد به همین سبب درصحبت های خود با خبرنگار مهر که در محل خبرگزاری صورت گرفت به کم و کیف هنر نواختن ساز عود پرداخته و برخی مشکلات و مسائل کلی پیرامون هنر موسیقی را بیان داشته است.
خبرگزاری مهر- گروه موسیقی: برای شروع از فعالیت های خود بگویید؟
شهرام غلامی : در سال 1353در تهران متولد شدم و در نوجوانی نوازندگی سه تار را آغاز کردم و در سال 69 به مدت 4 سال نزد استاد نریمان نوزاندگی ساز عود را یادگرفتم، در این مدت ردیف های آوازی را آموختم چراکه دوست داشتم خواننده شوم به همین دلیل کلاس های آواز را نزد شاپور رحیمی گذراندم اما شرایط به گونه ای پیش رفت که در حوزه عود نوازی به طور حرفه ای مشغول شدم و در کنسرت های متعددی هم در ایران و هم در کشورهای دیگر با گروههای موسیقی ایرانی همراه شدم.
* با توجه به علاقه ای که به آواز داشتید چرا سعی نکردید همراه با نوزاندگی آن را ادامه دهید؟
- آواز همیشه با من بوده است و قصد دارم در آینده آواز را با سازم همراه کنم برعکس نگاه قالب که معمولا ساز را با آواز همراه کرده اند؛به همین دلیل این ایده در ذهنم وجود دارد که در کنسرت ها و یا آلبوم هایی که در آینده کار می کنم آواز بخوانم، البته درحال حاضر در آلبوم جدیدی که در حال ضبط است درکنار عودنوازی آواز هم خوانده ام.
*علاقه نوازنده ها و آهنگسازان به آواز خواندن-بویژه درسالهای اخیر - بسیار قابل تامل و گاه انتقاد برانگیز شده است ؛ در صورتی که این کار یک تخصص جداگانه به شمار می رود،شما تا چه اندازه به این کار اعتقاد دارید؟
- من فکر می کنم برخی از نوازنده ها به خصوص در یک دهه اخیر میل به استقلال پیدا کرده اند و دوست دارند مستقل از حضور خواننده کنسرت هایی را برگزار کنند چراکه مقوله آواز در موسیقی ایران دچار یک سوءتفاهم تاریخی و ریشه دار است و حل شدنی هم نیست؛ به همین دلیل فکر می کنم خود نوازنده ها تصمیم گرفتند به سوی آواز حرکت کنند ضمن اینکه به نظرمن همانگونه که هرخواننده ای باید نواختن حداقل یک ساز را بلد باشد یک نوازنده هم باید با ردیف های آوازی آشنا باشد .
*پس با توجه به میل نوازنده ها به حوزه آواز بحث خواننده سالاری کمرنگ تر می شود.
- نه اتفاقا اینگونه نیست چراکه خواننده سالاری حاکم است و نوازنده ها برای فرار از این پدیده به آواز در اجراهای صحنه ای تمایل پیدا کرده اند؛ البته ناگفته نماند در اغلب موارد مخاطب موسیقی در ایران به واسطه خواننده با کلام آشنا می شود؛ضمن اینکه مقوله آواز یک علاقه خدا دادی است و باید برای رسیدن به آواز مطلوب زحمت کشید .
* برخی منتقدان درحوزه موسیقی معتقد هستند که لحن نوازندگی عود در ایران بیشتر لحنی عربی دارد؛آیا از نظر شما چنین است؟
- کاربرد لحن عربی در شیوه نوازندگی ساز به زمانی که عود در ایران نبود برمی گردد، در واقع به دلیل عدم وجود اساتیدی برای آموزش نوازندگی سازعود علاقمندان به این ساز از طریق رادیو و گوش دادن به عودنوازی در کشورهای عربی لحن غیر ایرانی و یا به گفته شما عربی به خود گرفته اند ولی درحال حاضر چنین نیست و لحن عربی در سازی مثل عود کمتر شنیده می شود؛ البته ممکن است در این میان علاقه شخصی در شیوه نوازندگی این ساز با لحن عربی و یا نواختن مقام های غیر ایرانی دخیل باشد؛اما شیوه های نوازندگی عود توسط نوازندگان جوان کاملا ایرانی است و هنوز جا برای کار دارد.
*با این اوصاف ساز عود در میان دیگرسازهای ایرانی سازی جدیدالورود است.
- همینطور است چراکه این ساز حدود 60 سال پیش تا کنون توسط اساتیدی چون نریمان و محسنی در ایران احیا شد به همین دلیل عود سازی است که نسبت به سازهای دیگر دیرتر وارد گروه نوازی موسیقی ایرانی شده و معتقدم آنگونه که شایسته است روی این ساز کار نشده است .
*به نظر می رسد اجرای ردیف موسیقی ایرانی با این ساز کمتر مورد اقبال نوازندگان قرار گرفته است.آیا به دلیل ضعف فیزیکی این ساز است یا عوامل دیگری دخیل است؟
من معتقدم ردیف های آوازی و یا ردیف سازی ازجمله ردیف میرزا عبدالله را می توان با این سازاجرا کرد، کمااینکه استاد نریمان ردیف موسی معروفی را با این ساز اجرا کرده است.
* به نظرشما ساز عود در یک گروه ایرانی ساز دوم محسوب می شود؟
-هیچ سازی ساز دوم نیست چراکه وقتی نیاز هرسازی در گروه احساس می شود نقش موثری در ارکستر دارد و مطلب مهم استفاده درست از یک ساز و قابلیت رنگ آمیزی مناسب در ارکستر است و ساز عود هم به دلیل رنگ آمیزی صوتی مناسبی که دارد زیبایی خاصی به گروه می بخشد و باید به درستی از آن استفاده شود .
*نوآوری در موسیقی ایرانی یکی از پدیده هایی است که در بین گروه های جوان موسیقی بسیار مطرح است و در برخی موارد دیده می شود به اسم نوآوری تکنیک های عجیب و غریبی به کار گرفته می شود که خالی از مطلب است نظرشما به عنوان نوازنده و آهنگساز جوان نسبت به این پدیده چیست؟
- من موافق جریان ایجاد شده نیستم ولی متاسفانه این جریان ایجاد شده و روز به روز هم درحال افزایش است و شاهد هستیم که تکنیک ها و حالت هایی در اجرای موسیقی ایرانی به کار گرفته می شود که شاید در نگاه اول زیبا به نظر برسد اما در دراز مدت هیچ مطلبی در آن وجود ندارد و زیبایی روح اثر در اجراهایی از این دست گرفته شده است؛ به نظرمن زیبایی یک اثر در سادگی است چراکه در سادگی یک اثر روح مطلب به مخاطب هدیه داده می شود و حالا این سادگی می تواند با به کارگیری تکنیک به شرط اینکه به اصالت اثر خدشه ای وارد نکند همراه باشد به همین دلیل نفش نوآوری در عرصه موسیقی خوب است و باید به نفع جریان موسیقی باشد اما آن چیزی که درشرایط فعلی به عنوان نوآوری از آن یاد می شود ناشی از بی عقیدگی است که به صورت مبهم مطرح می شود؛ اما در مقابل می توان به نوآوری هایی که در جریان موسیقی ایرانی تاثیرگذار بود اشاره کرد به عنوان مثال حسین علیزاده از آن دست هنرمندان نوآوری است که تاثیربسیاری برساختار نوین موسیقی ایرانی گذاشت .
*با این اوصاف جایگاه نوآوری در موسیقی ایرانی کجا است؟
- ایده های ناب همراه با دانش و آگاهی جایگاه واقعی پدیده ای به نام نوآوری است به این معنا که یک آهنگساز و یا نوازنده می داند از ایده خود چه می خواهد و ابزار کار خود را نیز می شناسد و دست به نوآوری می زند اما یک موقع هست که یک هنرمند به بهانه نوآوری و انجام اثری مدرن دست کارهایی می زند که بیشتر ژست نوآوری است و معمولا نوآوری هایی از این دست خوب از آب درنمی آیند.
*بعد از آلبوم "طلوع کویر" که نخستین اثر تکنوازی شما است، اثر دیگری در دست تولید دارید؟
- حدود یک سال پیش به همراه حبیب بوشهری که از نوازنده های خوب سازهای کوبه مقیم پاریس است آلبومی را در دست تولید دارم که درمرحله میکس قرار دارد. این آلبوم با "طلوع کویر" خیلی متفاوت است و از موسیقی صرف ردیف نوازی تا اندازه ای خارج می شویم، در ساخت قطعات این آلبوم از موسیقی قومی به خصوص موسیقی ترکمنی تاثیرات بسیاری گرفته ام .
*به عنوان آخرین سئوال درمیان انواع موسیقیهای قومی بیشتر از چه نوعی موسیقی محلی در تولید آثارتان استفاده می کنید؟
- موسیقی ترکمن راخیلی دوست دارم چرا که درمیان انواع موسیقی های قومی ، موسیقی ترکمن روی من تاثیرگذاری بیشتری داشته است و دراین آلبوم هم سعی دارم فراتر از موسیقی ردیف حرکت کنم به همین دلیل آلبوم جدید اشاره هایی به موسیقی قومی مانند موسیقی بوشهری و ترکمن دارد و لابلای آن حالت هایی از موسیقی ردیف هم شنیده می شود .
نظر شما