اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : به اعتقاد من ، زبان سهراب سپهري ويژه خود اوست و اصولا پايه گذار اين نوع زبان كسي به غير از سپهري نيست.
منوچهر آتشي - شاعر اتفاق آخر ياد آور شد : در مورد عرفان گرايي سهراب سپهري كه گاه درباره آن سخن گفته مي شود ، بايد بگويم قرن ما قرن اين انتزاعات نيست ، ما نمي توانيم امروز يك شاعر را عارف بدانيم و شاعري ديگر را ماركسيسم و كمونيست و ... مي خواهم بگويم دوره اين مكتب هاي انتزاعي گذشته است.
آتشي تصريح كرد : سهراب را نمي توانيم " عارف " بدانيم ، او شاعري مستقل بود كه با انديشه اي متفاوت به عرصه آمد و امروز ، بخشي از اين انديشه از عرفان ماست و بخشي ديگر در عرفان هندي و چيني است ، خود سهراب هم گرايش زيادي به اين مقوله ها داشت ، او شعري به اسم " بودا " دارد ، اين موضوع نشان مي دهد كه سهراب به اين فضاها گرايش دارد و انكار اين مطلب ، يك شوخي است.
آتشي افزود : نرم خويي زبان شعر سهراب از اين موضوع ناشي مي شود كه عرفان سهراب ، عرفان مولانا نيست ، چرا كه عرفان مولانا پرخروش و پرهياهوست ، البته غير از هياهويي كه در غزليات مولانا هست ، هزاران انسان را در حال حركت مي بينيم و صدها زبان در آن مشاهده مي شود ، بنابراين با شعر سهراب خيلي فرق دارد كه حتي در تمام شعرهايش ، به ندرت مي توان پنج انسان را يافت ، يا فهميد كه به نوعي انسانند.
نظر شما