پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۱ آبان ۱۳۸۹، ۱۶:۲۷

قهوه قند پهلو

قهوه قند پهلو

کتاب "قهوه قند پهلو" گزیده شعر طنز امروز به انتخاب امید مهدی‌نژاد از سوی انتشارات سوره مهر با شمارگان 2500 نسخه در 624 صفحه منتشر شد.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ وادب: این کتاب که مهدی‌نژاد بر روی جلد آن  به طنز به‌جای "به انتخاب"، "به اصرار" نوشته است حاصل جستجوی یکساله وی در مجموعه‌های منتشر شده شعر طنز و غیر طنز،‌ اعم از جُنگها،‌ گزیده‌ها و آثار مکتوب شاعران و طنزپردانان است.

منوچهر احترامی، مهدی اخوان ثالث، اکبر اکسیر، ایرج میرزا،‌ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، محمدتقی بهار، فریدون توللی، ابوتراب جلی، عماد خراسانی، بهاالدین خرمشاهی،‌علی اکبر دهخدا، ‌مهدی سهیلی، شهرام شکیبا، محمدحسین شهریار، کیومرث صابری فومنی، عمران صلاحی، ناصر فیض و کیومرث منشی‌زاده از جمله شاعرانی هستند که آثارشان در این کتاب چاپ شده است.

در مقدمه کتاب "قهوه قند پهلو" که به طنز نوشته شده، آمده است: علاقه بعضی از طنزپردازان به عبور از خطوط قرمز است. بعضی‌هاشان اصلاً سرشان درد می‌کند برای دردسر. چشم دارند، می‌بینند که یک خط قرمز به چه پررنگی کشیده‌اند سر راه؛ عدل می‌روند و پایشان را می‌گذارند روش. تازه بعضی‌ها که اصلاً می‌روند آن طرف خط قرمز و می‌نشینند و صفا می‌کنند. اصلاً هم توجه نمی‌کنند که فردا روزی که یکی مثل ما پیدا شد که خواست گزیده شعر طنزآمیز دست و پا کند،‌ دستش توی حنا می‌ماند.

در شعر "مثنوی دانشجویی" از عباس احمدی در این کتاب می‌خوانیم: آن اوایل تا تجلی می‌نمود/ هی به بنده بی‌محلی می‌نمود/ وقتی آن مه از دلم رو می‌گرفت/ زود جوراب دلم بو می‌گرفت/ بهر آن لیلی که بُد بی مهر و سرد/ کارها کردم که مجنون هم نکرد/ من به ریش خویش بیگودی زدم/ نیمه شب عینک دودی می‌زدم.
 

کد خبر 1183635

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha