به گزارش خبرنگار مهر، پرترههای قربانیان اسیدپاشی در پاکستان موضوع نخستین نمایشگاه انفرادی بهروز مهری با عنوان ” داغ” است که از روز جمعه، هفتم آبان در نگارخانه مهروا افتتاح شد.
آثار مهری دراین نمایشگاه بخشی از مجموعه عکسهای مستند وی از مردم پاکستان است که قربانی اسیدپاشی شده و در یک سال گذشته عکاسی شدهاند.
مهری از سال ۱۳۷۷ تا کنون عکاس خبرگزاری فرانسه است و رویدادهای مهم منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا از جمله جنگهای افغانستان و عراق را پوشش داده است. عکسهای وی در بسیاری از روزنامهها و مجلات معتبر دنیا به چاپ رسیده است. گفتگوی زیر در مورد اولین نمایشگاهش است:
*هرچند شما عکاس خبری هستید اما چه شد در میان اینهمه موضوع، سوژه قربانیان اسیدپاشی برایتان جالب شد؟
ـ به هرحال من یک عکاس مستند و خبری هستم. نشان دادن معضلات اجتماعی جز وظایف عکاسان خبری است یعنی در کنار نمایش سنتها، آئینها و زیبائیها باید به معضلات اجتماعی که بخشی از عکاسی مستند است، توجه کرد. قشری از جامعه هستند که باید به آنها پرداخته شود.
* قربانیان اسیدپاشی به عنوان یک معضل اجتماعی توجه شما را جلب کردند اما چطور به سراغ پاکستانیها رفتید؟
ـ من برای خبرگزاری فرانسه عکاسی میکنم و از سوی آنها طی دو بار به کشور پاکستان ماموریت رفتم. موضوع این ماموریت یکسری سوژههای مستند بود که بخشی از آن قربانیان اسیدپاشی به شمار میرفتند. من از طریق نهادهای غیرانتفاعی NGO موجود در پاکستان، با این افراد آشنا شدم. البته راستش را بگویم در ایران چنین تلاشی نکردم که بخواهم از قربانیان اسیدپاشی عکاسی کنم اما اکنون که این نمایشگاه را برگزار کردم به این فکر افتادهام که در صورت امکان، چنین پروژهای را در کشور خودمان هم دنبال کنم. منطقه جغرافیایی و کشوری که عکاسی کردهام برایم مهم نیست، آنچه اهمیت دارد، نشان دادن یک معضل و درد انسانی است که افراد را متاثر میکند.
* معمولا گرفتن عکسهای مستند از نظر نزدیک شدن به سوژه مشکل است. شما چه تجربهای در این زمینه داشتید؟
ـ خوب این مسئله به فرهنگ و موضوعی که از آن عکاسی میکنید، بستگی دارد. هر کشور آداب و رسوم خاص خود را دارد. اتفاقا در پاکستان به دلیل نهادهای غیرانتفاعی که وجود دارد، استقبال زیادی در این زمینه از خبرنگاران و عکاسان میشود. این نهادها در زمنیه اسیدپاشی، خیریههایی برای معتادان، معلولهای ذهنی و..فعالیت و به قربانیان هریک از این آسیبها کمک میکنند. من از این لحاظ مانعی نداشتم و با آغوش باز من را پذیرفتند.
اتفاقا در پاکستان به دلیل نهادهای غیرانتفاعی که وجود دارد، استقبال خیلی زیادی از خبرنگاران و عکاسان میشود. |
* منظورم افرادی بود که سوژه عکسهای شما قرار گرفتند.
ـ در این مورد بودند کسانی که نمیخواستند از آنها عکاسی کنم . من هم عکسشان را نگرفتم. تنها از کسانی عکس گرفتم که خودشان موافق بودند. حتی یکی از کسانی که در مراحل اولیه موافق بود، بعد از مدتی گفت که که خانوادهاش با این جریان مخالف است و برای همین من تصمیم گرفتم از عکسهای او استفاده نکنم. بااین همه بعد یکی دو هفته به من اطلاع دادند که خانواده این فرد موافقت کرده است و من هم تنها یک عکس او را در نمایشگاه نشان دادم.
* با اینکه بیشتر این تصاویر، دلخراش و دردناک بودند اما تنها بعد فردی قربانیان را نشان میدادند. عکسهایی دارید که زندگی اجتماعی قربانیان اسیدپاشی را نشان داده باشد؟
ـ اتفاقا در یک مورد چنین تجربهای را داشتم. با یکی از این قربانیان چند روز همراه بودم ولی بیشتر آنها به دلیل انجام عملیات جراحی، روان درمانی و ... بیشتر اوقات خود را در ساختمان NGO بودند. آنها بعد از انجام این کارها به خانههایشان که اغلب در روستاها بود، برمیگشتند. چون روستاهای محل زندگی این افراد دورافتاده بودند، مسافرت در پاکستان از نظر امنیتی سخت است و ویزای خبرنگاری محدود به سه شهر میشود، نمیتوانستم آنها را تا خانههایشان همراهی کنم و برای همین مجبور بودم در همان محل NGO یعنی جایی که بستری بودند، به عکاسی بپردازم.
* واکنش بازدیدکنندگان نمایشگاه چگونه بود؟
ـ جالب و خوب بود. خیلی از عکاسان خبری و مردم عادی به تماشای عکسها آمدند. یک شوکی به همه داد که این مسئله از نظرم خیلی خوب بود. هدف نمایشگاه این بود که افراد درد دیگران را حس کنند. خودم از این واکنش راضی بودم. برخی از تماشاگران به من گفتند تا مدتی بعد از دیدن کارها حالشان بد بود. درست است که آنها اذیت و متاثر شدند اما درک رنجی که دیگران از طریق عکسهایم کشیدند، از نظرم رضایتنبخش بود و توانست انتظار من را برآورده کند.
هدف نمایشگاه این بود که افراد درد دیگران را حس کنند. خودم از این واکنش راضی بودم. برخی از تماشاگران به من گفتند تا مدتی بعد از دیدن کارها حالشان بد بود. |
* قرار بود عواید فروش آثار به قربانیان اسیدپاشی در پاکستان تعلق پیدا کند. تا به حال چند عکس فروختید؟
ـ هیچی.
* برای آینده چه برنامهای دارید؟
ـ فعلا برنامه خاصی ندارم اما ممکن است یکی دو ماه دیگر سفری به افغانستان داشته باشم. هرچند اولین نمایشگاهی بود که برگزار میکردم اما تصمیم دارم به زودی نمایشگاه دیگری برگزار کنم.
نظر شما