به گزارش خبرنگار مهر، نمایش "نوشتن در تاریکی" جدیدترین اثر نمایشی محمد یعقوبی و گروه "تئاتر این روزها" است که همچون آثار گذشته این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر به موضوعات اجتماعی میپردازد. اجرای این نمایش بهانهای بود برای گفتگو با یعقوبی نویسنده و کارگردان اثر.
* خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: شما یکی از هنرمندان شناخته شده تئاتر ایران هستید که همیشه به موضوعهای اجتماعی میپردازید. این رویکرد مشکلاتی هم دارد که نمایش "نوشتن در تاریکی" هم از آن بینصیب نماند.
- محمد یعقوبی: وقتی که نمایش را تمرین میکردیم با این شرط تمرین کردیم که چون من در حین تمرین نمایشنامه را مینویسم، نمایشنامهای برای تحویل به شورای نظارت ندارم. بعد که نمایشنامه را تکمیل کردم با رئیس جدید هنرهای نمایشی آقای حسین مسافرآستانه صحبت کردم و ایشان گفتند که یک هفته مانده به اجرا یعنی 23 شهریور متن را تحویل دهم. اما من 10 روز مانده یعنی 13 شهریورماه متن را دادم تا قبل از بازبینی نمایش طبق خواسته شورای نظارت و ارزشیابی نمایشنامه هم خوانده شود.
نمایشنامه را که تحویل دادم مصادف شد با تغییر ریاست شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی و طی تماسی به ما گفته شد که بازبینی تعیین شده برای ما لغو شده است. به نظر من ماجرا از همین جا شروع شد. این خبر در مجموعه تئاتر شهر پیچید که چرا بازبینی "نوشتن در تاریکی" لغو شده و این امر حاشیههایی را به وجود آورد.
زمان انتظاری که برای تعیین ریاست جدید شورای نظارت و ارزشیابی طی شد هم برای کار ما ایجاد حاشیه کرد و اجرای 23 شهریور به اول مهرماه موکول شد. نمایش "نوشتن در تاریکی" سه بار بازبینی شد و در این بین دو شورای بازبین کار را تأیید کردند ولی آقای عابدیننژاد رئیس شورای نظارت و ارزشیابی تشخیص دادند که آقای حسین مسافرآستانه رئیس مرکز هم کار را ببینند. حتی این موضوع که رئیس مرکز هنرهای نمایشی کار را ببیند و گفتههای رئیس مرکز مبنی بر اینکه شورای نظارت و ارزشیابی باید تصمیم نهایی را برای اجرای نمایش بگیرد هم بازار شایعهها را برای نمایش "نوشتن در تاریکی" زیاد کرد.
فکر میکنم مسئولان باید نگاه خود را تغییر بدهند زیرا تئاتر در بهترین وضعیت باید فرزند زمانه خود باشد و درباره زمانه خود بگوید و توقع بیجایی از تئاتر است که درباره زمانه خود حرف نزند. نباید در شورای نظارت نگاه دهه 60 جاری باشد.
* با وجود اینکه این باور وجود دارد که هنرمندان خطوط قرمز را میشناسند آیا ایراداتی که بر نمایشها وارد است ایراد کیفی است یا سلیقهای؟
- صد در صد نکاتی که بر نمایشها وارد میشود نکات محتوایی است و بخشی هم واقعا سلیقهای. سلیقه شاید کلمه خوبی نیست و این موضوع برمیگردد به احساس ناامنی اعضای شورای نظارت و ارزشیابی و نشان میدهد که اعضای شورا اختیار کامل ندارند. با وجود اینکه دو تیم کار ما را تصویب کردند باز هم مجوز اجرا برای ما صادر نشد و بعد از اینکه رئیس مرکز "نوشتن در تاریکی" را دید کار مجوز اجرا گرفت که این امر نشانگر همین ناامنی است.
یک مشکل اساسی دیگر هم وجود دارد. توقع این است که در شورای نظارت و ارزشیابی که مدعی است فعالیتش قانونی است اما به نظر من قانون اساسی کشور همه چیز را مشخص کرده است، افراد معتبری حضور داشته باشند. خوشخبتانه در شورای نظارت و ارزشیابی آدمهای کارشناس و موجهی حضور دارند و تعدادی از اینها بازبین کار ما بودهاند و دو بار مجوز گرفتن کار ما حاصل کارشناسی آنان بوده اما حضور یک عکاس در هیئت بازبینی توجیه ناپذیر است. شورای نظارت و ارزشیابی باید از افرادی استفاده کند که حرفشان درباره تئاتری که بازبینی میشود حجت باشد.
* تغییرات در کار شما تا چه اندازه بود؟
- کار ما بیش از 90 دقیقه بود که از آن زمان بیش از 40 دقیقه تغییر بنیادی کرد یعنی به لحاظ اجرایی فرم آن عوض شد. در زمان اجرای بازبینی اگر محتوا بر فرم غالب بود حالا فرم بر محتوا غالب شده است و این صحنهها خاصیت تأثیرگذاری خود را از دست داده است. برای همین است که اگر دو هفته پیش میگفتم کارم تغییر بنیادی کرده حالا میگویم نمایشمان تغییری بنیادیتر کرده است.
* چطور راغب شدید با این تغییرات و غالب شدن فرم بر محتوا نمایش را اجرا کنید؟
- فکر میکنم حداقل در سال 89 این اشتباه است که ما هنرمندان وارد این بازی شویم که اگر گفته شد بخشی از نمایش حذف شود تیم و گروه احساساتی شوند و کار را اجرا نکنند. من به این نتیجه رسیدم که نمایشمان باید اجرا میشد تا ما در آینده بگوییم در سال 89 یک نمایش اجتماعی اینگونه میتوانست اجرا شود. اجرای "نوشتن در تاریکی" یک سند است. تئاتر یک پدیده زنده است. البته من نمایشنامه را یکی دو ماه بعد در وب سایتم میگذارم ولی برایم مهم بود که نمایش را هم اجرا کنم.
من اصرار داشتم نکاتی را که درباره نمایش "نوشتن در تاریکی" به من میگفتند تا جای ممکن بپذیرم و البته آنها را از آن خود کنم. طبیعی است که اعضای شورای نظارت و ارزشیابی به من نمیگفتند چگونه اجرا کنم بلکه میگفتند که این دیالوگها و این کارها را نکنم. در نتیجه تغییری که من دادم این بود که علی سرابی در نقش خودش به شکل تمرینی بازی کند تا مشکلی پیش نیاید.
به تمام دوستان تئاتری خود پیشنهاد میکنم که رویه درست این است و احساساتی نشوند و هر طور که شده آثارشان را به صحنه ببرند.
* شما که نمایشنامه نویسی اجتماعی هستید با در نظر گرفتن تجربه "نوشتن در تاریکی" آیا در آینده به سراغ نگارش نمایشنامههای اجتماعی میروید؟
- بسیار بعید میدانم سال بعد کاری ایرانی انجام دهم. موضوع این است که من "نوشتن در تاریکی" را نوشتم و این احساس را داشتم که مسئولان به این نتیجه میرسند که خوب است نمایش آنگونه که گروه مدنظر دارد به صحنه برود. از کاری که کردم پشیمان نیستم ، همه ما سعی خود را کردیم. حالا فهمیدم که شرایط مناسب نیست تا من کار ایرانی به صحنه ببرم و تا زمانی که ندانم شرایط برای اجرای کارهای اجتماعی ایرانی فراهم است دیگر نمایش ایرانی به صحنه نمیبرم.
* متولی تئاتر دولت است شاید مدیران توقع دارند هنرمندان نکاتی را مد نظر قرار دهند ؟
- هنرمندان باید کار خود را در تئاتر بکنند. ما باید خط قرمزهای حکومتی را رعایت کنیم و در قانون هم روشن است و به من به عنوان هنرمند ربطی ندارد که چه مدیری روی کار است تا سلایق او را مدنظر قرار دهم. من کار خود را میکنم و خط قرمزهای حکومتی را رعایت میکنم. مسئولان نباید خط قرمزهای دورهای را به تئاتر تحمیل کنند.
* اینجا بحث امنیت شغلی هنرمندان تئاتر پیش میآید. آیا در این شرایط امنیت شغلی وجود دارد؟
- مسلم است که نه. چهار ماه گذشته چهار ماه بسیار سختی برای گروه ما بود. چهار ماه پر از ناامنی و مجهولات بسیار. البته باید از یک نظر از شورای نظارت و ارزشیابی تشکر کنم زیرا شورا هیچگاه به ما نه نگفت و اجازه داد تا کار اجرا شود. این خوب است که شورا اهل گفتگو است و به گمانم این به خاطر حضور آقای عابدین نژاد و آقای مسافرآستانه است که هر دو اهل گفتگو هستند.
به هر حال ما روزهای بسیار سختی را گذراندیم و این موضوع به من احساس ناامنی میدهد. درست است که شورا اهل گفتگو است ولی گویا تصمیم گیری دست شورا و حتی رئیس مرکز نیست و اعضای شورا هم احساس ناامنی میکنند. به این دلیل است که میگویم سال بعد بهتر است سراغ نمایش ایرانی نروم. من و گروهم سعی کردیم دینمان را ادا کنیم. فرض بکنید که خیابانی که مدام از آن عبور میکردید ورود ممنوع شده است. یک راه این است که به خانه بازگردیم ولی من به خانه نمیروم و از خیابانی دیگر به راه خود ادامه میدهم.
* وقتی نمایشنامههای ایرانی دچار مشکل میشوند شاهد این هستیم که برخی آثار خارجی که موضوعی مشابه دارند مجوز اجرا میگیرند. آیا این اتفاق فقط به خاطر حضور یک نمایشنامه نویس ایرانی رخ میدهد؟
- البته با نهایت تأسف میگویم اینطور نیست و لااقل در یک سال گذشته فهمیدم که حتی این حساسیت روی نمایشنامههای خارجی هم وجود دارد. من رمان "ظلمت در نیمروز" را تبدیل به نمایشنامه "نقطهای بر پیشانی" کردم و آن را ارائه دادم که دوره ریاست قبلی شورای نظارت و ارزشیابی رد شد. ما در شرایطی قرار گرفتهایم که اعضای شورای نظارت و ارزشیابی حافظ منافع کلیه کشورهای دنیا شدهاند. برای اینکه تماشاگرانی که از اواخر دهه 70 به تئاتر جذب کردیم را از دست ندهیم مراقب باشیم که تئاتر مثل سینما خنثی نشود.
* مخاطبان و تماشاگران با ذهنیت به تماشای کارهای شما میآیند. آیا این تغییر در سطح کیفی اثر در جذب مخاطب شما تأثیرگذار نخواهد بود؟
- چرا تأثیرگذار است. البته اگر تماشاگری باشد که کارهای قبلی من را بشناسد درک میکند که من با چه مشکلاتی روبرو هستم. نگرانی من برای تماشاگرانی است که قبل از این کاری از من ندیدهاند و تنها تعریفی از کارهای من را شنیدهاند. من حق دارم نگران این تماشاگر باشم. نمیتوانم کمکی به این تماشاگر بکنم تنها سعی کردم با کارم بگویم که چه اتفاقی افتاده است. سعی کردم بگویم این اطلاع رسانی را که چه اتفاقاتی برای نمایش افتاده باید به شکلی زیبایی شناسانه بیان کرد.
* وضعیت قرارداد نمایش "نوشتن در تاریکی" به چه صورت است؟
- هنوز قراردادی با ما بسته نشده و آقای مسافرآستانه قول دادند که به زودی قرارداد بسته شود. امیدوارم هر چه زودتر قرارداد بسته شود. گروه وقتی توقعات شورای نظارت را برآورده میکند انتظار دارد که مرکز هم توقعات گروه را برآورده کند. من همواره به شوخی میگویم که مرکز میتواند بگوید پول ندارد ولی نمیتواند بگوید که کاغذ هم ندارد. بنابراین از مرکز انتظار دارم که یک کاغذ که اسم طرفین و مفاد قرارداد در آن نوشته شده را تنظیم کنند. تنظیم این قرارداد زمانبر نیست و این مشکل را باید بر عدم برنامه ریزی و نظم در روال عادی کارهای مرکز گذاشت. امیدوارم با حضور آقای مسافرآستانه این مشکل برطرف شود.
نظر شما