به گزارش خبرنگار مهر، علی سرابی از جمله بازیگران حرفهای و مستعد تئاتر است که جایگاه خاصی را در تئاتر ایران به خود اختصاص داده است. این روزها سرابی در جدیدترین اثر نمایشی محمد یعقوبی با عنوان "نوشتن در تاریکی" به ایفای نقش میپردازد. حضور سرابی در این نمایش بهانهای شد تا گفتگویی را با او داشته باشیم.
* واحد فرهنگ و هنر- خبرگزاری مهر: شما به عنوان یکی از بازیگران حرفهای در تئاتر ایران هستید که همواره نقش آفرینیهای شما توجه مخاطبان و منتقدان تئاتر را به خود جلب کرده است. نقش شما در نمایش "نوشتن در تاریکی" به کارگردانی آقای یعقوبی چگونه بود؟
سرابی: یعقوبی همیشه در آثارش حرفی برای گفتن دارد و این حرف بقدری به روز است که بازیگر بسیار لذت میبرد زیرا چیزی را روی صحنه به نمایش نمیگذارد که کلیشه و کهنه باشد. امسال بعد از چند تجربه کار با یعقوبی متنی را به من داد که احساس میکنم حرفی برای گفتن داشت.
روزی که متن را به من داد نقشی که قرار بود بازی کنم بسیار کوتاه و متفاوت از آن چیزی بود که در تمرینات به آن رسیدیم. یعقوبی دست من را در انتخاب نقش باز گذاشت و من نقشی را انتخاب کردم که دارای ویژگیهایی بود که به نظر من دیگر نقشها نداشت. در تمرینات روی نقش صحبت میکردیم و اتود میزدیم. یعقوبی بر مبنای این اتودها نقش و صحنهها را تکمیل میکرد. این روند باعث شد نقش من به عنوان یک پایه اساسی در متن تبدیل شود.
در طی این اتفاق تا حدی مطمئن بودیم که نقش من به دلیل محدودیتهای موجود در سطوح پایین جامعه ما و وضعیت تئاتر با مشکل مواجه میشود. البته یعقوبی گفت در صورت بروز چنین مشکلی تمهیداتی را برای این امر در نظر دارد. از آنجایی که من بازیگری هستم که به تمرینات بیشتر از اجرا اهمیت میدهم طی چند ماه تمرین بسیار لذت بردم. ماهها روی نقشم کار کردم و حتی با کسانی که همکار با نقش من بودند صحبت کردم و احساس میکنم بیشتر از نقشهایی که تا به حال بازی کردم این نقش را دوست دارم و یکی از تأثیرگذارترین نقشهایی است که بازی کردهام.
* به عنوان یک بازیگر معتقد هستید که این نقش خوبی در بازیگری شما است؟
- دقیقا. مرحوم مهدی فتحی که برای من استادی بلامنازع در فرهنگ بازیگری ایرانی است در جلسه نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی "امام علی (ع)" وقتی پرسیدند که نقش عمروعاص را چگونه ایفا کرد پاسخ داد که "من عالی بودم". من از این تعریف لذت بردم. نقشی که در نمایش "نوشتن در تاریکی" به وجود آمده یکی از بهترین نقشهای من بود که به خوبی هم آن را ایفا کردم. کمااینکه هنرمندانی که در تمرینات نقش من را دیدند این موضوع را اذعان کردند.
متأسفانه در حال حاضر به لحاظ روحی و فکری در شرایط بدی هستم زیرا نقشی که من ساختم و قرار بود روی صحنه ببرم و دیده شود، کوتاه شد و این فرصت از دست رفت.
* آیا مخاطبان با نقش فعلی میتوانند ارتباط برقرار کنند؟
- بعد از شش بار بازبینی که سه بار آن به صورت رسمی و سه بار دیگر غیر رسمی بود حدود 40 دقیقه بخصوص صحنههای من و نوع بازی من حذف شد و تغییر پیدا کرد. قرار شد لحظات حذف شده را روی صحنه نشان دهیم نه به آن شکل که مخاطب آزار ببیند. تصمیم محمد یعقوبی و من بر این شد بخشهای من را به گونهای نشان دهیم که تماشاگر تقریبا صحنهها و نمایش را ببیند. البته طی اجراهای گذشته با وجود اینکه صحنههای من تأثیرگذاری مدنظر را ندارد مخاطبان با آن ارتباط بسیار خوبی برقرار میکنند.
* شما شرایط نظارت و ارزشیابی و شرایط تئاتر را میدانید. چرا با این آگاهی این همه انرژی برای ساختن و پرداختن نقش و اثر گذاشتید؟
- یعقوبی نسبت به اتودهایی که بازیگران میزنند متن را کاملتر میکند. یک بار اوایل تمرینات به یعقوبی گفتم که طرح اثر را به مرکز هنرهای نمایشی بدهد و او پاسخ داد فرصتی یک ماهه برای ارائه متن دارد و اگر حذفی انجام شود تمهیداتی برای آن در نظر گرفته است. چند مورد پیش آمد و اولین آن همزمانی تمرینات ما با تغییر و تحولات مرکز هنرهای نمایشی بود و ما مدتها نمیدانستیم به دلیل تغییر در ریاست شورای نظارت و ارزشیابی نمایشنامه را به چه کسی تحویل دهیم.
این سؤال صادق است ولی ما متن را یک ماه قبل از اولین موعد مقرر برای اجرا به مرکز هنرهای نمایشی دادیم و متن خوانده شد و رییس جدید شورای نظارت و ارزشیابی هم مشخص شد و او گفت که باید بخشهایی تغییر پیدا کند. یعقوبی گفته بود که اگر نقش من حذف شود نقش دیگری را برای من خواهد نوشت که پسرعمه نقش منوچهر که مسعود میرطاهری آن را ایفا میکند در نمایش که در آلمان زندگی میکند و ایده خوبی بود و من میتوانستم آن را خوب بازی کنم. من با این موضوع مشکلی نداشتم.
اما متن خوانده شد و نظارت و ارزشیابی مرکز اعلام کرد که نقش من هیچ موردی ندارد فقط باید بعضی موارد در آن تعدیل شود. من این موضوع را قبول کردم و انرژی بیشتری برای ایفای نقش گذاشتم. ولی وقتی رییس نظارت و ارزشیابی اولین بازبینی را انجام داد اعلام کرد که نقش علی سرابی باید از کار حذف شود. اینجا بحث امنیت شغلی بازیگر در کشور ما مطرح شد.
از این پس من نمیتوانم نقشی را که کارگردانها به من پیشنهاد میکنند به راحتی قبول کنم زیرا امکان دارد وقتی آن را بازی میکنم حذف یا تغییر کند. نظارت و ارزشیابی به من گفت که نقش در متن ایرادی نداشت ولی من به گونهای آن را بازی کردم که باید حذف شود. اینجا این سؤال از وزارت ارشاد و مرکز هنرهای نمایشی مطرح است که چه ضمانتی وجود دارد که من به عنوان یکی از بازیگران حرفهای تئاتر و کسی که جایزه بینالمللی بازیگری برای تئاتر ایران کسب کرده بتوانم نقشی را بازی کنم که گفته شود به دلیل بازی من این نقش حذف میشود؟
نظارت و ارزشیابی به من پیشنهاداتی دادند و گفتند که این نقش را بازی نکنم و این را هم به عنوان نقل قول از نظارت و ارزشیابی مطرح میکنم که گفتند "از این پس اینگونه خواهد بود که نظارت کیفی روی اثر وجود داشته باشد و علاوه بر خواندن متن در حین تمرینات چند مرحله با حضور افراد مشخص تمرینات هم مورد بررسی قرار میگیرد".
برای اولین بار در 10 سال گذشته دیدم که وضعیت نظارت و ارزشیابی در مرکز بسیار متفاوت با قبل شده است. پیش از این حیطه ممیزی تا این حد باز نبود و ما به عنوان بازیگر و هنرمند تا این اندازه محدود نبودیم. در سطح بالای مملکت شعار و باور بر آزادی بیان به خصوص در بحث فرهنگ و هنر است و هر کسی میتواند در حیطه قانون حرف خود را بزند.
ولی متأسفانه در سطح پایین رؤسای مراکز مختلف به گونهای دیگر عمل میکنند. من معتقدم متن "نوشتن در تاریکی" که اثری به روز است و به اتفاقات امروز جامعه میپردازد، میتواند تفکر افراد و تماشاگران مختلف را بسازد و باعث تخلیه تماشاگر شود. متأسفانه بدون هیچ دلیل درستی این تغییرات اساسی را در متن ایجاد کرد.
* آیا این شرایط به وجود آمده در انتخابهای آینده شما به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار خواهد بود؟
- به طور حتم. من در نمایش رضا گوران هم قرار است به ایفای نقش بپردازم و از گوران خواستهام که بررسی لازم را انجام دهد که بر سر نقشی که قرار است بازی کنم چنین اتفاقاتی رخ ندهد. باید کارگردانها و بازیگران از این پس خیلی با ملاحظه حرکت کنند و هر کاری را انجام ندهند.
هر کسی به غیر از محمد یعقوبی کارگردان کار بود در نمایش بازی نمیکردم زیرا چیزی که از طرف من روی صحنه ارائه میشود زیبا نیست. اگر این شرایط ادامه پیدا کند به مرور بازیگری را کنار میگذارم.
* دولت متولی تئاتر است و خواستههایی دارد. آیا تعامل مناسب میان هنرمندان و متولی دولتی وجود دارد یا نه؟
- این تعامل از طرف هنرمندان وجود داشته است زیرا هنرمندان تمام خطوط قرمز را میشناسند. همه ما مسلمان هستیم و قوانین مملکت خود را میدانیم. هنرمندی که بودجه خود را هر چند ناچیز از دولت میگیرد بر خلاف خطوط تعیین شده کار نمیکند. در این دوره از نظارت و ارزشیابی این اتفاق افتاده است و این تعامل باید این بار از طرف نظارت و ارزشیابی ایجاد شود.
در حیطه سینما کارهایی ساخته میشود که مشکلی برایشان ایجاد نمیشود ولی در تئاتر کارهای مشابه با مشکل مواجه میشود. در سینما تا حدودی این فضا به آثار داده میشود زیرا انتقاد باعث میشود جامعه نقدپذیر شده و به خوبی به حیات خود ادامه دهد. باید روند نظارت و ارزشیابی مرکز یک تغییر اساسی پیدا کند.
* آیا به نظر شما سطح کیفی "نوشتن در تاریکی" پایین آمده است؟
- نمیتوان گفت سطح کیفی اثر پایین آمده زیرا تماشاگری که تئاتر میبیند از قشر فرهنگی جامعه است و با دیدن اولین صحنه نمایش متوجه میشود که این کار مجروح است. اگر "نوشتن در تاریکی" به صورت کامل اجرا میشد از کارهای شاخص یعقوبی بود و بازیهای شاخصی هم در خود داشت. البته با همه اینها تا حدودی تأثیر خود را روی تماشاگر میگذارد.
در زندگی بازیگری را به خیلی چیزهای دیگر در زندگیام ترجیح میدهم. به قدری این حذفها روی من تأثیر گذاشت که شور و اشتیاق زندگی هم از من گرفته شده و بر سر چیزهایی ناچیز در زندگی عصبی میشوم. از این رو هر چند ناچیز باشد امسال هم در جشنواره تئاتر فجر حضور پیدا نخواهم کرد و تنها به دلیل تعهدی که قبلا دادم در دو کار که البته اجرای عمومی دارند و تنها یک یا دو اجرا در جشنواره خواهند داشت حضور دارم.
* تماشاگر شما و تواناییهای شما را میشناسد و متوجه است که چه تغییراتی در کار ایجاد شده. آیا این امر تسکین دهنده ناراحتی شما نیست؟
- وقتی فردی یکی از عزیزترین نزدیکان خود را از دست میدهد ماهها تحت تأثیر این جریان زندگی عادی خود را ندارد و مرور زمان باعث تسکین این درد میشود. من عزیز خود را از دست دادهام و تنها گذشت زمان باعث میشود این درد را فراموش کنم. وقتی نقشی را در نمایشنامهای میخوانیم به اعتقاد من مرده است و من با بازی خود آن را زنده میکنم ولی حالا فردی را که من زنده کردهام ،نیست.
من اعتراض خود بابت این اتفاق را به انجمن بازیگران خانه تئاتر رساندم. امیدوارم انجمن بازیگران رسیدگی لازم را به این امر داشته باشد که دیگر چنین اتفاقاتی رخ ندهد. آقای عابدیننژاد را طی 10 سال گذشته میشناختم و احترام زیادی برایشان قائلم ولی احساس میکنم در سمت خود و کاری که انجام میدهند در بخش اعظمی اشتباه کار میکنند که این چنین لطمهای به من به عنوان بازیگر زده شده است.
باید مرکز و نظارت به ما روحیه داده و دفاع کنند. متأسفانه این کار انجام نمیشود و سادهترین گزینه که همان حذف است مورد استفاده قرار میگیرد. تئاتر زندهترین و پیشرو ترین هنر یک کشور است و نباید با محدودیت در کار آن خدشهای وارد شود. باید روند به گونهای باشد که هنرمندان هم حرف خود را به نظارت و ارزشیابی بگویند. در حال حاضر ممیزیها از طرف شورا اعمال میشود و هنرمندان به هنرمندانهترین شکل ممکن این ممیزیها را در کار خود پیاده میکنند. با تغییر مدیریتها موارد ممیزی تغییر پیدا میکند و روی اصول خاص و مشخصی این امر انجام نمیشود.
آقای حسین مسافر آستانه از هنرمندان خوب کشور ما هستند و خیلی خوشحالم که ریاست مرکز هنرهای نمایشی را بر عهده گرفتند. بعد از بازبینی چهارم ما کسانی که کار را دیدند تأیید کردند که نمایش مشکلی برای اجرا ندارد. ولی نظارت و ارزشیابی به ما گفت که درست است گروه بازبین موافق بودند ولی باید شخص آقای مسافر کار را ببیند و آقای مسافر دو مرتبه دیگر کار را بازبینی کردند. سؤال من این است که چرا آقای مسافر از ابتدا کار ما را ندیدند؟ در صورتیکه آقای مسافر گفته بودند که تأیید اجرا به شورا مربوط است و به ایشان ربطی ندارد ولی در نهایت آقای مسافر بود که بازبینی نهایی را انجام داد. چرا این بازی روحی با گروه و ما انجام میشود؟
* بحث مالی و دستمزدها چقدر در کیفیت و ذهن شما به عنوان بازیگر تأثیر میگذارد؟
- در کشور ما که کشوری اسلامی است و دستمزد کارگر قبل از خشک شدن عرق پیشانیاش باید پرداخت شود، من به عنوان بازیگر بعد از یک سال دستمزد کارم را دریافت کردم. چرا باید این اتفاق رخ دهد؟ خانه تئاتر یک کف دستمزد را در قرارداد تیپ تعیین کرد ولی در مرکز کف دستمزد به عنوان سقف دستمزد تعیین میشود. دستمزد من برای چند ماه تمرین و اجرا پنج میلیون تومان است و این دستمزد ناچیز هم با تأخیر به من داده میشود.
از سال آینده تصمیم گرفتهام کارهایی بکنم که دستمزدم را از بخش خصوصی دریافت کنم و در سالنهای خصوصی کار کنم.
* آیا شرایط باعث میشود به سراغ کارهای تصویری بروید و دنیای تئاتر را رها کنید؟
- من همواره تئاتر را ترجیح دادهام و اتفاقی که در وجود من در حال رخ دادن است و من همیشه از آن گریزان هستم .
دستمزدها به موقع پرداخت نمیشود و بازیگران احترام خاصی ندارند و اینگونه مشکلات هم برایشان پیش میآید. تنها بازیگر تئاتر هستم که جایزه بینالمللی دارم ولی در جایی خدمت سربازی میکنم که بدون استفاده از تخصصام به کارهای فرعی مشغولم. آیا نمیشود تسهیلاتی در نظر گرفت که من در حیطه تخصصی خود خدمت کنم. من به عنوان یک بازیگر جوان امیدی ندارم.
محمد یعقوبی را از صمیم قلب دوست دارم و ستایش میکنم. او با شعور و درک بالایی که دارد فرصتی را برایم ایجاد کرد که لحظاتی را که دوست داشتم در این نمایش تجربه کنم تا اجرا نشدن آنها روی صحنه باعث نا امیدی من نشود. او به من روحیه داد و از او سپاسگذارم و امیدوارم و آرزویم این است باز هم از من برای حضور در آثارش دعوت کند.
نظر شما