به گزارش خبرگزاري مهر از حيدر آباد هند، متن مقاله روزنامه انگليسي زبان دكن كرانيكل هند چنين است:
آمريكا بدنبال يافتن راهي است تا از مرداب عراق خارج شود، بحران جديدي در خاورميانه در حال شكل گيري مي باشد. در حاليكه تهاجم و اشغال احمقانه عراق توسط دولت بوش با انعكاس وسيعتري همراه مي باشد، اكنون واشنگتن، ايران را مد نظر قرار داده و بهانه او نيز مسايل اتمي است.
نقش اسراييل نيز در ميان اين بازي موش و گربه مهم است و البته بوش جز رل مامور 007 اي كه به نفع او كار مي كند اهميتي در اين بازي ندارد. دنياي غرب نگران فعاليتهاي اتمي ايران بوده و راههاي ديپلماتيك را براي متوقف ساختن تهران بكار گرفته است. در پائيز سال گذشته وزراء خارجه 3 كشور بزرگ اتحاديه اروپا از ايران خواستند تا پروتكل الحاقي را امضاء نمايد تا تحت آن آژانس نظارت شديدتري بر ايران داشته باشد. ايران خود پيشنهاد متوقف نمودن (تعليق) فعاليتهاي غني سازي اورانيوم را نمود در حاليكه حق دارد تا تحت پيمان منع تكثير سلاحهاي كشتار جمعي نيروگاه اتمي ساخته و فعاليت صلح آميزنمايد. در مورد موضع ايران در زمينه سوخت يادمان نرود كه حتي آلمان و ژاپن قبل از عضويت در NPT در سال 1975 از اين حق حمايت مي نمودند زيرا آنها هم نمي پذيرفتند كه براي دريافت اورانيوم غني شده متكي به آمريكاي دم دمي مزاج باشند.
ايران ابتدا به دليل اينكه گزارش انجام فعاليت ساتنتريفيوژ در سالهاي 1998 و 2002 را به آژانس نداده بود مورد اتهام فني قرار گرفت. آمريكاسال گذشته از دخالتهاي اروپائيان رضايت نداشته و آژانس را تحت فشار قرار داد تا در مارس سال جاري (اسفند گذشته) تهران را محكوم نمايند. گرچه شوراي حكام مجدداٌ ايران را به نقض تعهدات خود در برخي موارد محكوم نمود ولي با همه اينها واشنگتن در يافتن مكانيزم فني لازم براي بردن ايران به شوراي امنيت سازمان ملل كه موجب اعمال تحريم عليه تهران خواهد شد موفق نبوده است.
اكنون آژانس مغاير با حقوق اين كشور تحت ان پي تي ، از ايران خواسته تا تمام فعاليتهاي غني سازي اورانيوم خود را متوقف سازد. همزمان غرب و علي الخصوص آمريكا و انگلستان در صدد بازنويسي NPT مي باشند و تهران نيز جواب خود را براي بيرون راندن غرب از ميدان با اعلام اينكه مجدداٌ كار غني سازي اورانيوم را آغاز خواهد نمود داده است.
هند NPT را امضاء نكرده و علت آن را يكطرفه بودن آن و برخورد دوگانه قدرتهاي اتمي و تحديد ديگران از حق داشتن و استفاده از انرژي اتمي در راستاي مصرف صلح آميز با منابع خود مي داند. اين سناريو براي دولت بوش كه عقيده به استراتژي يكطرفه و حمله پيشگيرانه دارد بسيار سازگار مي باشد.
ايران داراي نگراني هاي امنيتي است وظاهرا به همين دليل نبايد مجوز غني سازي اورانيوم براي مصرف صلح آميز تحت بازرسي بين المللي نيز داشته باشد، زيرا واشنگتن از اين مي ترسد كه روزي ايران اقدام به ساخت بمب نمايد. همچنين آمريكا مي ترسد ايران به گروههاي تروريستي اجازه ساخت بمب كثيف را بدهد. جان بولتون مي گويد: "ما موظف به استفاده از تمام منابع موجود براي حل آن از جمله استفاده مدام از ديپلماسي، فشار اقتصادي در زمان صحيح، استفاده موثر از اجراي قوانين و بكارگيري نيروي نظامي در زمان مورد نياز هستيم."
ناگفته آن است كه بوش بيشتر خواستار دادن مجوز به اسرائيل براي بمباران تاسيسات اتمي ايران كه در بخشهاي مختلف گسترده شده مي باشد. ضمن اينكه گفته شده كه اسرائيل 500 عدد بمب "Bunker-budting” از آمريكا به همين منظور دريافت داشته است.
درست است كه در ايران محافظه كاران اكنون از قدرت بيشتري برخوردارند ولي در بين ايرانيان هيچ اختلافي در حق داشتن تكنولوژي اتمي بعنوان يك منبع انرژي وجود ندارد.
به گفته متخصصين در مقايسه با كره شمالي كه گفته مي شود چند بمب در اختيار دارد، ايران در شرايط ساخت بمب اتم قرار ندارد. براي مثال به گفته آقاي نورمن دامبي پروفسور فيزيك ، ايران هيچ خطر جدي در آينده نزديك نخواهد بود.
نظر شما