به گزارش خبرنگار مهر، سینمای مستند در ایران با همه جذابیتهایش معمولا راه به اکران سینماها ندارد، دلیل این موضوع ضعف سینمای مستند نیست. این نوع سینما گنجینهای از آثاری است تاثیر گذار و جذاب در حوزههای مختلف که در صورت فرصت یافتن برای دیده شدن میتوانند برای مخاطب دیدنی باشند.
نمونههایی مانند "تهران انار ندارد" به کارگردانی مسعود بخشی زمانی که روی پرده میروند مورد توجه قرار میگیرند و در کنار جذب مخاطب خاص که به دنبال سینمای مستند است و با آن ارتباط برقرار میکند مخاطب عام را هم جذب میکنند. در این سالها همواره و هر گاه که صحبت از حمایت از سینمای مستند بوده این موضوع مطرح شده که تلویزیون موثرترین رسانه برای تربیت و جذب مخاطب برای این آثار است، این نکته درست است اما نباید فراموش کرد که لذت دیدن بعضی مستندها روی پرده با قاب چند اینچی تلویزیون تفاوت دارد.
اما ترس از نداشتن مخاطب همیشه سینمای مستند را محکوم به گوشه نشینی و عزلت و قرار گرفتن در دایرهای خاص کرده است. دایرهای که به جشنوارهها و محافل سینمایی ویژه محدود میشود، در حالی که یکی از کارکردهای مستند وارد شدن به زندگی تماشاگران است. مستندهای اجتماعی، علمی و پزشکی میتوانند در تغییر آرا و افکار مخاطب موثر باشند و آگاهی و اطلاعات جامعه درباره بعضی موضوعها را بالا ببرند.
پارسال مستند "حقیقت گمشده" به کارگردانی وحید موسائیان روی پرده رفت، مستندی که هم جوایزی از جشنوارههای مختلف به دست آورده بود، هم نظر مثبت منتقدان را جلب کرده بود و هم موضوعی حساس و تازه درباره نسلی از ایرانیان داشت که در جریانهای سیاسی و اجتماعی دورهای سرنوشت ساز از تاریخ معاصر جلای وطن کرده بودند، "حقیقت گمشده" اگر تبلیغات مناسب داشت میتوانست بیش از این روی پرده بماند و دیده شود.
این روزها مستند "... و آسمان آبی" به کارگردانی غزاله سلطانی روی پرده است، فیلمی که موضوع آن زندگی عزتالله انتظامی یکی از باسابقهترین و مهمترین بازیگران سینمای ایران است، این مستند تعریفی تازه از سینمای مستند و قابلیتهایش را مقابل مخاطب عام قرار میدهد، مستند زندگینامهای که موضوع آن برای بسیاری از تماشاگران فیلمهای انتظامی میتواند جذاب باشد، طبیعی است انتظاری که از فروش این فیلم میرود بسیار فراتر از "حقیقت گمشده" یا "تهران انار ندارند" و سایر نمونههای مشابه است.
حمایت رسانهها از این مستند و تبلیغات درست درباره آن میتواند مخاطب بیشتری را روانه سالنهای سینما کند، سینماهایی که این روزها خالی از تماشاگر است و یکی از مهمترین آفتهای آن تکراری بودن موضوعها است. "... و آسمان آبی" میتواند پل ارتباط مخاطب عام و خاص با سینمای مستند باشد و آنهایی را که از واژه مستند تصویری اشتباه در ذهن دارند با این سینما آشتی دهد.
قرار است به زودی فیلم مستند "جای خالی آقا یا خانم ب" به کارگردانی فیما امامی و رضا دریانوش اکران عمومی شود، مستندی اجتماعی علمی که کارکرد و هدفی متفاوت با "... و آسمان آبی" دارد و نمیتوان انتظار داشت به اندازه این فیلم مورد توجه قرار بگیرد، اما اکران این مستندها نشان میدهد که بضاعت سینماگران این حوزه برای پرداختن به مسائل جذاب مختلف چقدر زیاد است و جای خالی اکران عمومی مستندها در چرخه اکران چه حجم بالایی از مخاطبان را از تماشای این آثار محروم میکند.
اکران عمومی فیلمهای مستند نیاز به استمرار و تداوم دارد، نمایش تک سانس در چند سالن محدود به تنهایی نمیتواند رونق دهنده به نمایش این آثار باشد، اختصاص سالن ویژه و تداوم برنامهریزی برای حمایت از این نوع سینما راهی برای جبران بیمهری به سینمای مستند و توجه به این آثار است .امید که با رونق نمایش فیلم مستند در سینما سپیده که به صورت اختصاصی به آن اختصاص یافته است امکان دیده شدن آثارمستند بیشتر مهیا شود.
شاید بهتر باشد به راهکارهای بلند مدت که امکان اجرایشان اندک است فکر نکنیم، در قواره سینمای موجود و با تعداد سالنهایی که داریم تخصیص یک سالن از سینماهای چند سالنی میتواند امکان دیده شدن این فیلمها را فراهم کند، اما اکران موفق این آثار نیاز به تبلیغات و معرفی دارد، شاید مهمترین رسالت تهیهکنندگان این آثار، مسئولان سینمای مستند و رسانهها در این مقطع تبلیغ هوشمندانه برای این فیلمها باشد تا به گوشه آرشیوهای شخصی و سازمانی تبعید نشوند و نادیده باقی نمانند.
محدثه واعظیپور
نظر شما