به گزارش خبرنگار مهر، فرشته صدرعرفایی از آن دست بازیگرانی است که نامش با فیلمها و نقشهایی خاص گره خورده است، کارنامه بازیگری این بازیگر چندان قطور نیست اما نقشهایی که بازی کرده هم نقشهای کوتاه و هم نقشهای بلند، در یادماندنی و ویژه بودهاند.
صدرعرفایی فعالیت حرفهای اش را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شروع کرد، مرکزی که سالها منبعی برای تربیت نیروهای بااستعداد و هنرمندی بود که بعدها در زمینه سینما، تئاتر و برنامهسازی تلویزیون نامآور شدند، اولین گامهای صدرعرفایی در حوزه سینما و تئاتر کودک و نوجوان بود، او مدتها به عنوان گوینده و عروسک گردان مجموعهها و تئاترهای کودکان فعال بود.
فرشته صدرعرفایی در نمایی از "خوابهای دنبالهدار"
در دهه 60 که کمتر نقشی ویژه برای زنان نوشته میشد صدرعرفایی در دو فیلم سینمایی بازی کرد، "روزهای انتظار" و "صعود" که هیچ یک معرفی کننده توان و استعداد بازیگری او نبودند.بازیگری که سالها بعد نشان داد متخصص ایفای نقشهای دشوار اما به یادماندنی است. سومین نقش آفرینی صدرعرفایی در سینما به سکوی پرتاب این بازیگر تبدیل شد و راه را برای فعالیت مداوم و مستمر او هموار کرد.
فرشته صدرعرفایی در "بادکنک سفید" که در سال 73 تولید شد، نقش مادر خانواده را بازی کرد. در فضای واقعگرای فیلم جنس بازی او با دو شخصیت کودک به ویژه دختربچهای که نقش اصلی را بازی میکرد همسو بود .او در قالب مستندگون فیلم درست جای میگرفت و حضوری دلنشین داشت، این ویژگی را صدرعرفایی در طول سالهای فعالیتش همیشه حفظ کرده است .شکل بازی بدون حشو و زوائد و کاملا رئالیستی او امتیازیی است که صدر عرفایی را مناسب بازی در نقشهایی میکند که از جنس زندگی هستند.
سهم صدرعرفایی در سینمای دهه 70 دو فیلم مهم بود که او در هر کدام نقشهایی کوتاه بازی کرد، در "دایره" و "زیر نور ماه" صدرعرفایی نقش زنانی آسب پذیر و درگیر مشکلات فراوان را بازی کرد، زنانی که مشکلات خانوادگی و اجتماعی روند زندگیشان را از مسیر عادی و سالم خارج کرده است.
در"زیر نور ماه" صدرعرفایی تنها یک سکانس مقابل دوربین میرود اما حضورش دریادماندنی است و در فضای مردانه فیلم در خاطر بینندهای که یک بار به تماشای "زیر نور ماه" نشسته میماند، چهره غمگین و رفتارهای عصبی زن که نوزادی را به همراه دارد یاس و ناامیدی او را در بیغولهای که مردانش هم راه به جایی ندارند، نشان میدهد.
یکی از مهمترین نقشهای صدرعرفایی در دهه 80 و با "کافه ترانزیت" رقم خورد، او برای نخستین بار نقش اول یک فیلم سینمایی را بازی کرد و این نقش برای او سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و تندیس بهترین بازیگر جشن خانه سینما را به همراه آورد، در "کافه ترانزیت" صدرعرفایی نقش زنی را بازی کرد که با نمونههای مشابه تفاوت داشت. زنی که با وجود محرومیت و مشکلات و مرگ همسرش تلاش میکند در دل جامعهای سنتی مستقل زندگی کند، زن در این فیلم خارج از حصار خانه و در جامعه به دنبال حقوق برابر اجتماعی است.
در "آدم" برای نخستین بار فرشته صدرعرفایی با عبدالرضا کاهانی همکاری و نقشی کوتاه را بازی کرد، در فضای غریب و ناشناخته فیلم صدرعرفایی بازی واقعگرایی داشت که شبیه بازی دیگر بازیگران نبود، اما نقشی را که میتوانست زیر سایه شخصیتهای اصلی قرار بگیرد باورپذیر کرده بود.
همکاری در "آدم" امکان حضور صدرعرفایی در یکی دیگر از نقشهای مکمل فیلم سینمایی "بیست" به کارگردانی کاهانی را فراهم کرد، صدرعرفایی در این فیلم که داستانی اجتماعی داشت مقابل علیرضا خمسه بازی کرد، صدرعرفایی در این فیلم باز هم نقش زنی رنج کشیده و از طبقه پائین جامعه را بازی کرد، زنی که تلاش میکند در فضای غمبار و اندوهگین اطرافش راهی به روشنی باز کند. زنی سنتی که کمتر حرف میزند و بازی صدرعرفایی همراه با سکوت وطمانینه است.
در فیلم سینمایی "خوابهای دنبالهدار" که این روزها روی پرده سینماها است، فرشته صدرعرفایی نقشی تازه را تجربه کرده، نقش زنی شهری از طبقه متوسط. آموزگاری که اگرچه حضور فیزیکی محدود در قصه دارد اما نقش موثری در پیشبرد ماجراها ایفا میکند. صدرعرفایی این بار هم مثل همیشه بازی روان و بیاغراق و تصنع دارد، میترا (فرشته صدرعرفایی) لحظههای حسی و عاطفی مختلف را در فیلم پشت سر میگذارد و صدرعرفایی به خوبی نشاط، ترس، اندوه و امید را در بازیاش نشان میدهد.
بهترین لحظه بازی او در "خوابهای دنبالهدار" مربوط به سکانسهای حضور میترا و الناز در زیر زمین است. "خوابهای دنبالهدار" نشان میدهد که صدرعرفایی میتواند برای بازی در نقش زنان شهری هم مناسب باشد و تنها در نقش زنان حاشیهنشین و فقیر بازی قابل قبول ندارد. با این نقش شاید صدرعرفایی بتواند تجربههایی تازه در کارنامهاش ثبت کند و نقش زنانی را تجربه کند که قادرند فضای زندگی خود و اطرافیانشان را تغییر بدهند و مقهور شرایط و مشکلات نیستند.
محدثه واعظیپور
نظر شما