اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر با بيان اين مطلب افزود : مسلما چهره هايي مانند حافظ ، بر آيند تفكر مسلط دوران خودشان هستند ، تفكري كه نسبت بين انسان و خدا و معاد را تعريف مي كند .
عبدالجبار كاكايي تصريح كرد : در دوره جديدي كه ما زندگي مي كنيم ، متاسفانه بزرگترين برآيندش همين سردرگمي است كه از نظر هيچ داننده اي پوشيده نيست ، انسان قرن ششم تا قرن نهم ، سرشار از جواب بود ، در حالي كه انسان امروز ، پر از سئوال است ، دنيا به شدت دچار پيچيدگي شده و از سادگي خود فاصله گرفته است ، مدرنيته ارزشهاي سنتي را از بين برده و به حوزه مفاهيم اخلاقي تاخته است و به هر حال دنيايي را كه از آن سخن مي گوييم و اكنون ديگر براي ما تبديل به دنيايي ذهني شده ، پر از شك و ترديد ساخته است.
اين شاعر و منتقد ادبيات كه در آستانه روز بزرگداشت " حافظ " با خبرنگار ادبي مهر سخن مي گفت ، ياد آور شد : دنياي ديروز ، امروز صرفا به پناهگاهي ذهني براي عده اي تبديل شده است ، اين عده با پناه بردن به دنياي فوق الذكر ، خودشان را از دنياي عيني امروز دور مي كنند ، كساني كه به سبك حافظ و سعدي شعر مي گويند و نمي خواهند دنياي جديد را تجربه كنند ، بيشتر به دنياي ذهني خود فرار مي كنند تا اين كه بخواهند خلاقيتي به خرج بدهند.
كاكايي اظهار داشت : نسل امروز با شرايط تاريخي متفاوتي از نسل هاي گذشته مواجه است و علت ماندگاري حافظ ، تكامل فكر در دوران خودش بود و امروز حافظ ، نتيجه آن برآيند است ، حافظ را بايد بالاترين نقطه قله تفكرعرفاني و اسلامي در سده ششم تا نهم دانست كه البته سعدي و مولوي و فخرالدين عراقي و سهره وردي و محي الدين عربي و چند چهره ديگر را هم بايد در ادامه نام او آورد.
دبير كنگره هاي ادبي " شبهاي شهريور " خاطرنشان ساخت : دوران جديد ما هنوز قله اي ندارد و پاسخ هاي درخوري در ارتباط با نسبت انسان امروز با جهان موجود نيست ، علتش هم اين است كه جهان پيوسته در حال هجوم است ، جلوه هاي رنگارنگي از دنياي جديد و تجربه هاي تازه از دنياي مدرنيته ، ذهن را دوگانه كرده است ، پرسش هاي زياد و پاسخ هاي محدود ، شرايط دشواري براي انسان معاصر به وجود آمده و طبيعي است كه در رودخانه هاي كوچك ، ماهيان خرد به وجود مي آيد .
كاكايي گفت : نبايد تصور كنيم كه در زمان ما كسي مانند حافظ به وجود مي آيد ، فعلا نبايد منتظر چنين اتفاقي باشيم ، هرچند در حال حاضر در غرب ، اتفاقاتي به نام " معنويت " رخ مي دهد ، عده اي گوشه هايي از گنجينه مدفون معنوي بشر را به گروه هاي هنري و فكري تبديل مي كنند و با بوق و كف به دنبال آن راه مي افتند ، مدنا شعر مولانا را مي خواند و ... در واقع آن گنجينه عظيم معنوي ، ديگر مدفون شده است و اين كه مورد استفاده قرار مي گيرد ، ريزه ها و مصالح درهم ريخته است . جهان امروز ما تا به تكامل نرسد و به نقطه اوج نزديك نشود ، نبايد منتظر " قله " بود.
از صداي سخن عشق نديدم خوشتر ... ( 4 )
عبدالجبار كاكايي : ظهور كسي مانند " حافظ " در زمان ما فعلا ممكن نيست / انسان ديروز ، پر از جواب و انسان امروز ، سرشار از سئوال است
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : عبدالجبار كاكايي - شاعر و منتقد ادبيات گفت : " حافظ " ، سعدي و مولانا شاعران عارف ما كه به چهره هايي ماندگار تبديل شده اند ، بر آيند تفكر اسلامي - عرفاني هستند كه از قرن ششم به بعد رواج گرفت و به نتيجه رسيد . در اين تفكر تعريفي جامع و كامل از وضعيت انسان در قياس با خدا ( انسان سنتي سده ششم تا هشتم ) وجود دارد كه در متن آن فرهيختگاني در حوزه فقاهت و ادب درخشيدند .
نظر شما