پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۳ آذر ۱۳۸۹، ۱۵:۱۸

همایش روز جهانی فلسفه/

فهم گفتگوی ابن‌سینا با کیمیاگران وجوه علوم طبیعی اسلامی را عیان می‌کند

فهم گفتگوی ابن‌سینا با کیمیاگران وجوه علوم طبیعی اسلامی را عیان می‌کند

دکتر کوهکن پاسخ ابواسماعیل طغرایی کیمیاگر و وزیر سلجوقیان به انتقادات بوعلی در مورد کیمیاگری را را نظام‌مند دانست و گفت: مطالعه این منازعات بر شناخت برخی وجوه فلسفه علوم طبیعی در سرزمین اسلام مددرسان خواهد بود.

به گزارش خبرنگار مهر، در نشست صبح سومین روز از "همایش روز جهانی فلسفه" که امروز سه‌شنبه دوم آذرماه در کتابخانه ملی ایران برگزار شد، مقالاتی با موضوع ارتباط میان نظر و عمل در تاریخ فلسفه ارایه شد.

سیدمحمد موسوی در این نشست به ارایه مقاله خود با عنوان "رابطه نفس و علم و عمل" پرداخت و گفت: بحث نحوه تاثیر متقابل نفس و اعمال، اخلاق و علوم، در جهت کیفیت حصول علم و همچنین اثرگذاری متقابل عمل و ملکات علمی حاصل از آن در فلسفه صدرایی و تفاوت آن با نظریه‌های حکمای پیشین، از جنبه‌های اساسی معرفت نفس را تشکیل می‌دهد.

وی با بیان اینکه این مبحث بر مبنای حکمت متعالیه مانند اصالت وجود، حرکت جوهری نفس و تفاوت آن با حرکت جوهری اجسام، اتحاد عالم و معلوم و حدوث جسمانی نفس استوار است، تاکید کرد: بر این اساس حقیقت نفس در انسان، برآیند ملکات حاصل از اعمال و اندیشه‌های وی است. البته نحوه تاثیر علم و عمل بر نفس با یکدیگر متفاوت است. چه اینکه مرتبه علم قبل از عمل بوده و رابطه آن با نفس در مقام ذات بسیط، به نحو عینیت و در مقام تفصیل به نحو اتحاد حقیقه و رقیقه است. رابطه نفس با عمل به سه گونه حضور صورت ذهنی، حضور ملکات در جوهر نفس و تجسد یافتن این ملکات به صور مناسب است.

رضا کوهکن نیز در این نشست با عنوان "گفت و شنود کیمیاگران و ابن سینا" مسئله داوری تجربه و امور عینی در منازعات نظری" سخنرانی کرد و گفت:‌ مقام ابن‌سینا در طبیعیات و مابعدالطبیعه و تاثیری که بر سنت فلسفی شرق و غرب بر جای گذاشته است بر کسی پوشیده نیست. از آنجا که خیلی زود آثار وی محل رجوع اندیشمندان در حوزه‌های مختلف قرار گرفت، نقدهایی که وی از اهالی برخی حرف و عقاید کرده بود به گونه‌ای چشمگیر مورد توجه قرار گرفت و واکنش آنان را هم برانگیخت. از جمله این صنایع کیمیا و احکام نجوم است که شیخ در الشفاء و نیز در اشاره به ابطال آنها دست پیدا کرده است.

 وی پاسخ ابواسماعیل طغرایی کیمیاگر و وزیر سلجوقیان به انتقادات بوعلی را نظام‌مند دانست و گفت: مطالعه این منازعات بر شناخت برخی وجوه فلسفه علوم طبیعی در سرزمین اسلام مددرسان خواهد بود.

این محقق فلسفه تصریح کرد: طغرایی استدلال می‌کند که اساساً ابن سینا به عالم خارج رجوع می کرد و آن همه تبدلات بسیار اساسی را که در آن صورت می‌گیرد می‌دید، در امکان تبدیل یک فلز به فلز دیگر تردید نمی‌کرد. در مقابل ابن‌سینا می‌گوید که از آن‌جا که فصل حاصل یک فلز از فلز دیگر برای ما ناشناخته است، ما حتی اگر در تبدیلات آگانه در آزمایشگاه کیمیایی خویش به طلا یا نقره برسیم نمی‌دانیم که آیا واقعا ً‌بدان رسیده‌ایم.

کوهکن در پایان تاکید کرد: این نظر ابن سینا را هم طغرایی بی پاسخ نمی‌گذارد و با همدلی با بوعلی و فلسفه او خواهد گفت که اکنون که پذیرفتیم که تبدیل ممکن است، نقش ما کیمیاگران چیزی بیش از این نیست که علل معده آگاهی داشته باشیم و آنها را فراهم کنیم. صورت مطلوب را واهب الصور، خود در زمان اعطا خواهد کرد چنانکه نقش مادر و رحم نیز چیزی بیش از فراهم کردن علل معده نیست. طغرایی خواهد افزود که افراد بیگانه‌ای نظیر بوعلی چون با رموز و اسرار ما آگاه نیستند، نمی‌توانند کلام ما را رمزگشایی کنند و به طریقه عمل دست یابند.

 در ادامه حافظوویچ از بوسنی با مقاله "زبان نمادین حکایت به مثابه"، "معراج تعویقی"، "نفس در نمایش وجودی‌اش" به سخنرانی پدراخت و گفت: زبان نمادین، قدرتمندترین ابزار وحی الهی از دریچه متن مقدس است و در آن فرایند هرمنوتیکی که زاینده هر سنت باطنی جدی است، منجمله سنت صوفیانه و عرفانی مسلمانان، در معنای تفسیر روحانی- به طور خاص، تاویل- کمتر از این نیست.

این محقق بوسنیایی افزود: زبان نمادین زبانی است که به ورای سطح تاریخی و ادبی می‌رود، ورای سطح تمثیل گونه و تاویل معنوی، و حتی، از سطح زبان شناختی، که از نشانه‌های متافیزیکی صرف استفاده می‌کند نیز تعالی میجوید.

وی با بیان اینکه زبان نمادین متن الهی، به نحو نمادین در ملک زبان فراتاریخی مقیم است، افزود: بنابراین زبان نمادین متن سرمدی الوهیت، "نمادی" از دو سیمای کلمات آفریدگار است کن- باش یکی از این سیماها چیستی متن الهی در درون خود علم الهی آشکار می‌کند، به مثابه کلمه الله، که هرگز تمام و کمال به زبان نمی‌آید بلکه پیوسته در حال بیان شدن است، و در خود اکتشافی خلاقش فرآیند هستی و شناخت را بنا می کند و در آن فرایند، رد پاهایی نازدودنی از وجوه بی‌شمار جواهر الهی سرمدی بر جای می‌گذارد.

وی تاکید کرد: سیمای دیگر، در سطح قدسی تاریخی، قدسی زبانی و مربوط به جهان، در نقش حجاب حائل است که کلمه ملفوظ و کلمه درونی الوهیت را پیوند می‌دهد، اما همچنین، مانند یک مانع، از اشتباه گرفتن "سیمای زمینی" کلمةالله (مصحف مثالی) با معنای ناب "تصویر آسمانی" کلمة الله (قرآن خیالی) پیشگیری می‌کند، یا عالم ظاهر، وهنی و ممکن را از ملوث عالم خیال و عالم مطلقاً واقعی، باز می دارد، واقعی تر از هر آنچه در عالم زیرین (دنیا) مشاهده و تجربه می‌شود، چنانکه به صراحت در قولی از رسول اکرم(ص) بیان شده است "آدمیان خفته‌اند و چون بمیرند برخیزند" و آنگاه که ما از "عالم تحتانی"، به گفته ابن عربی "عالم خواب الهی" برخیزیم ، قادر خواهیم شد صرفاً در بحث " حالت بیداری" مثل‌الاعلاء ، یعنی لطیف ترین نماد تحت امر خداوند، فرو رویم. حافظوویچ در پایان گفت: درست در پرتو همین نماد است که آدم ملکوتی، با لطیف‌ترین زبان خود را به ملاء اعلاء معرفی می‌کند، چندان که بدانها نام چیزها و مخلوقات را آموخت، نه با نشان دادن اشکال ملموس‌شان بلکه با تصویر مثالی‌شان، آنچه در واقعیت رمزی شان، معنای نخستین‌شان و سرشت نخستین‌شان به ما هو هستند.

در ادامه سجاد رضوی با موضوع فلسفه در جهان اسلام به مثابه شیوه‌ای برای زندگی سخنرانی کرد و گفت: مشکل بنیادین از این جا برمی‌خیزد که ما در اندیشه معاصر فلسفه را چگونه می‌فهمیم. تصادفاً به اثر مرحوم پیر هادوت درباره اندیشه کهن پی بردم و این امر راهی بود برای بیرون جستن از این تنگنا. دسته بندی و مفهوم سازی فلسفه از سوی هادوت با بن نگره‌ای که برای بررسی فلسفه اسلامی متاخر سودمند است بسیار سازگارتر می‌نماید. در این مقاله به نحو سنجش گرایانه نظرات کلیدی هادوت برای مطالعه و فهم فلسفه را بررسی می‌کنیم به این مسئله می‌پردازیم که تا چه حد این نظرات برای مفهوم مقصود ملاصدرا از حکمت راهگشا است.

نظریه اتحاد عاقل و معقول می‌تواند مبنای نظریه استکمال نفسانی باشد

سخنرانی دکتر حسین غفاری پایان بخش نشست صبحگاهی آخرین روز از همایش روز جهانی فلسفه بود که مقاله خود را با عنوان "استکمال نفسانی از طریق نظر و عمل، از منظر حکما و عرفای اسلامی" ارایه کرد.

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه تامل نظری از دیرباز نزد حکیمان همچون کمال ویژه نوع انسانی محسوب می‌شد، افزود: به این جهت فیلسوفانی چون ارسطو و ابن سینا اندیشه ورزی را بالاترین فعالیت سعادت بخش برای آدمی می دانستند، در مقابل، اشراقیون و عارفان در جهان اسلامی، حکمت نظری را جز از جهت مقدماتی و برای حصول مکارم و فضایل اخلاقی وقعی نمی‌نهادند و به اصطلاح حکمت عملی را تنها شاخصه لازم برای نیل به سعادت عملی می‌دانستند.

وی در پایان تصریح کرد: بررسی نظریه‌های ارایه شده از سوی فیلسوفان اسلامی جهت توجه استکمال نفس آدمی از طریق دانش و علوم نظری، موضوع بحث این مقاله است. عمده ترین نظریه توجیهی در این زمینه، نظریه اتحاد عاقل و معقول است که به عنوان یک میراث از حکمت نوافلاطونی توسط ملاصدرا احیا شده است که با ملاحظه نظریه وجود ذهنی به عنوان یک نظریه تکمیلی می‌تواند به عنوان مبنای نظریه استکمال نفسانی محسوب شود.

کد خبر 1197155

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha