پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۳ آذر ۱۳۸۹، ۱۴:۱۹

توحید فام:

تاریخ دموکراسی قدمتی به درازای تاریخ فلسفه سیاسی دارد

تاریخ دموکراسی قدمتی به درازای تاریخ فلسفه سیاسی دارد

استاد دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز با اشاره به اینکه تاریخ دموکراسی قدمتی به درازای تاریخ فلسفه سیاسی دارد، گفت: تعاریف و الگو‌های مختلفی به ویژه از یونان باستان تا کنون از آن ارائه شده است، و در این راستا هر اردوگاه فکری سعی داشته تانسخه خود را به دیگران بقبولاند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست فلسفه و سیاست همایش روز جهانی فلسفه عصر دیروز سه شنبه دوم آذرماه در کتابخانه ملی به کار خود پایان داد.

در این نشست دکتر محمد توحید فام استاد دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز به بررسی موضوع "دموکراسی‌ جهان‌وطنی و نقش ان در باز تولید واقعگرایی دموکراتیک" پرداخت.
 
وی تصریح کرد: تاریخ دموکراسی قدمتی به درازای تاریخ فلسفه سیاسی دارد و تعاریف و الگو‌های مختلفی به ویژه از یونان باستان تا کنون از آن ارائه شده است، و در این راستا هر اردوگاه فکری سعی داشته تانسخه خود را به دیگران بقبولاند.
 
وی افزود: اما بسیاری از این الگوها عمدتا طرح‌هایی آرمانگرایانه و ایده الیستی بوده اند، که به ویژه در قرن اخیر عمدتاً در دو سوی اندیشه های راست و چپ صف آرایی نموده اند. اما از فردای جنگ سرد و ورشکستگی اردوگاه چپ افراطی تلاشی جهانی در راستای ارائه الگوهایی واقعگرایانه با نقد دیدگاههای رایج دموکراسی به ویژه الگوهای لیبرالی آن و فراسوی دیدگاههای ایدئولوژیک راست و چپ به عمل آمده است تا با ارائه راهکارهای عملی و سازنده گامهایی اساسی در جهت ارائه دیدگاهی مشترک در خصوص ویژگی های واقعی و عملی نظامهای دموکراتیک برداشته شود.
 
توحید فام تصریح کرد: دموکراسی جهان وطنی از جمله الگوهای واقعگرایانه ای است که توسط دیوید هلد ارائه شده و بازتاب جهانی یافته است.از نظر ایشان ایده‌ دموکراسی‌، قدرت‌ و اهمیت‌ خود را از ایده‌ حق‌ تعیین‌ سرنوشت‌ می‌گیرد. یعنی‌ همه‌ شهروندان‌ باید بتوانند شرایط‌ حاکم‌ بر اجتماع‌ خود را برگزینند. در این‌ میان‌ مفاهیم‌ "خودمختاری‌" و "مشارکت‌" ظرفیت‌ انسان‌ها برای‌ استدلال‌ خودآگاهانه‌، خودبازاندیشی‌ و تعیین‌ سرنوشت‌ خود هستند.
 
وی افزود: دیوید هلد از جمله‌ نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ در حوزه‌ مطالعات‌ دموکراسی‌، در پاسخ‌ به‌ این‌ سوال‌ که‌ شهروندان‌ چگونه‌ می‌توانند قدرت‌ بالفعل‌ شهروند بودن‌ فعال‌ را داشته‌ باشند؟ یعنی‌ از حقوقی‌ برخوردار باشند که‌ به‌ آنها اجازه‌ مشارکت‌ دموکراتیک‌ را بدهد، با پیوند اصل‌ خودمختاری‌ در الگوی‌ دموکراسی‌ قانونی‌ و اصل‌ مشارکت‌ در الگوی‌ دموکراسی‌ مشارکتی‌ ترکیب‌ جدیدی‌ به‌ نام‌ "دموکراسی‌ جهان‌وطنی‌"، که‌ برداشتی‌ از روابط‌ قانونی‌ دموکراتیک‌ است‌ را ارائه‌ داده‌ است‌.
 
وی تصریح کرد: هلد ضمن‌ واکاوی‌ دو الگوی‌ فوق‌ به‌ شناسایی‌ عرصه‌های‌ اصلی‌ قدرت‌ در زندگی‌ انسان‌ پرداخته‌ و در مجموع‌ هفت‌ مجموعه‌ از حقوق‌ را برای‌ قادر ساختن‌ اشخاص‌ جهت‌ مشارکت‌ آزاد و برابر در تنظیم‌ اجتماعاتشان‌، ضروری‌ می‌داند. این‌ حقوق‌ عبارتند از: حقوق‌ سلامت‌ و بهداشت‌، حقوق‌ اجتماعی‌، فرهنگی‌، مدنی‌، اقتصادی‌، سیاسی‌ و حق‌ آرامش‌. آرزوی‌ نهایی‌ هلد، تحقق‌ آرمان‌های‌ الگوی‌ دموکراسی‌ جهان‌وطنی‌ در عرصه‌ جهانی‌ است.

در ادامه این نشست دکتر اریک کافمل از مرکز مطالعات فرد و جامعه ساسکس ژنو به بررسی موضوع "بیست و یک قرن ضدیت با دمکراسی: نظریه و عمل در جهان" پرداخت.
 
وی تصریح کرد: فلسفه سیاسیِ معاصر در غرب به فلسفه دمکراسی تبدیل شده است، یا صرفاً به یک نظریه دمکراتیک. فلسفه تحت لوای دمکراسی خیلی خود پسند و مغرور شده است. حتی اقبال اخیر به کمونیسم توسط فیلسوفان تاثیر گذاری چون آلن بدیو واسلاوی ژیژک نیز نتوانست الهام بخش حرکت قابل توجهی شود. در خصوص فروپاشی پیش آمده برای نظام اقتصادِ سرمایه داری نیز هیچ واکنش فلسفی بنیادینی پدید نیامد. بیشتر به این علت که هر گونه انتقاد به سرمایه داری می توانست متضمن انتقاد به دمکراسی (به قول لنین" بهترین پوسته محافظ ممکن برای سرمایه داری") نیز باشد.
 
وی افزود: در حال حاظر خارج از دپارتمان های آکادمیکِ فلسفه، تعدادی بدیل های فنی – فلسفی برای دمکراسی از جمله سکوهای سرمایه داری -آنارشیستی مسکونی و متحرک در آب های آزاد و تقاضای تعلیق دمکراسی برای علاجِ بحران تغییرات آب و هوایی در حال رشد و نمو هستند. اگر همه هم قبول داشته باشند آیا هنوز فلسفه وجود دارد؟ آیا فلسفه حتی اگر از تنها حقیقت محض و واحدی که فقط در خارج از فضای دانشگاه می توان آن را دنبال کرد ناراضی باشد بازهم فلسفه است؟ یا آیا فلسفه سیاسی هر چه بیشتر و بیشتر همانند غار افلاطون نشده است؟
 
این پِژوهشگر خاطر نشان کرد: بحث بنده جرأت بیرون رفتن از غار را به خود می دهد، رفتن به خارج از منطقه امنِ فلسفه آکادمیکِ غربی، که تا کنون همواره دمکراتیک بوده است. تنها به این طریق می توان به دنبال درافتادن در یک گفت و گوی با معنا با جهان بینی های غیر غربی بود. تنها با گام برداشتن در چنین پرتویی است که می توانیم روشن سازیم که چرا هنوز و در قرن بیست و یکم، اندیشمندان و محققان ممکن است نه در مطالعه بر روی دمکراسی که در مطالعه بر روی ضدیت با دمکراسی محق باشند.
 
وی افزود: مأوای امنِ اندیشه ضدیت با دمکراسی که هنوز هم ممکن است ما را از انهدام جهان که ناشی ازعقیم شدنِ زوجِ سرمایه داری – دمکراتیک است، نجات بخشد، کجاست؟ آن دسته گرایش های سیاسیِ مخالف دمکراسی که ما با قبولِ خطر، آنها را از دست داده ایم چیستند و استلزام های فلسفی این گرایش ها در سطح جهانی چیست؟ بدیل های نوینِ دمکراسی که امروزه سر بر می آورند کدام ها هستند؟ در اینجا جدای از پیش داوری هایی که به خود تحمیل کرده ایم، طرد کردن اندیشه ای که صرفاً در تقابل با نهییات(inhibitions) غربی باشد را رد می کنم و در ضمن شرمنده بودن از رویارویی با جایگاه های فلسفی، که ریشه در شیوه های سیاسی غیر دمکراتیک دارند را نادرست می دانم. فلسفه کور نیست، و از هیچ ایدئولوژی ای به شکل غیر انتقادی چشم پوشی نمی کند و فلسفه برابر با دمکراسی نیست.
کد خبر 1197798

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha