به گزارش خبرنگار گروه دين وانديشه خبرگزاري "مهر" دكتر باقري در ابتدا ضمن اشاره به وضعيت موجود توجه به فلسفه براي كودكان در دنيا گفت : معرفي فلسفه در جهان توسط فيلسوفان و علاقمندان آغاز شده و اين طرحي است كه به عنوان درس درآموزش و پرورش به صورت يك فوق برنامه آموزش داده مي شود. اين تلاش فكري و عملي در كشورهايي مانند آمريكا و استراليا و اغلب كشورهاي اروپايي صورت گرفته است.
وي در ادامه افزود: وقتي كه من در استراليا بودم در دانشكده فلسفه براي اولين بار عنوان فلسفه براي كودكان را ديدم. اين عبارت عجيب فلسفه براي كودكان چيست؟ مقوله فلسفه براي كودكان به هر صورتي كه شكل بگيرد باب جالبي است كه اين برنامه موفق بوده تا قدرت انگيزش را در كودكان بسيار بالا برد. بنابراين اين روند طليعه خوبي مي تواند در جامعه ما نيز داشته باشد.
دكتر باقري درباره ويژگي هاي فلسفه براي كودكان اظهار داشت : طرفداران اين نگرش فكري دو تلقي از اين موضوع دارند: برخي معتقدند كه بايد بدانيم كه گفتمان فلسفي چيست؟ ما فلسفه را يك ديدگاه و يا ادعا درباره مسائل جهان و ذهن مي دانيم . اين ادعا مي تواند روشنگر نيز باشد. تلقي افراد ديگر اين است كه ويژگي اساسي فلسفه را در مفهوم داستان جست وجو كنيم. اگر چه مفهوم داستان و روايت خيلي مهم است به خصوص پس از ارائه ديدگاه هاي مهمي كه در اين زمينه مطرح شده . داستان تلاش فكري به منزله روايت از جهان و هستي است وكسي نمي تواند بگويد من حقيقت را فهميده ام و شما از آن بياموزيد بلكه مي تواند روايتي از آن داشته باشد. در فلسفه براي كودكان جنبه دوم بسيار اهميت دارد.
وي با بيان اين كه شكل آثار داستاني فلسفي براي كودكان تنها يك روش نيست بلكه نوعي نگرش است گفت: كودكي كه به داستان علاقه دارد در اصل وي يك بنياد فلسفي در ذهن دارد. البته كودك فيلسوف نيست. اما جوهره فلسفه را در طرح داستانواره درك مي كند و مي توان گفت داستان تنها به معناي يك سرگرمي نيست. داستان يك نوع نگاه به هستي است.
دكتر باقري با تاكيد بر مسئله ديالوگ و گفت و گو در فلسفه براي كودكان تصريح كرد: در اين مورد موضوع از دو مبحث هستي شناسي و معرفت شناسي بسيار اهميت دارد. نقش زبان در بحث هستي شناسي گفت وگو بسيار مهم و انديشه هاي مارتين بوبر نيز در اين راه بسيار مورد اهميت است. گفت و گو يك راه براي فلسفه براي كودكان است و اين گفت وگو مي تواند در قالب داستان باشد. همه ما به نوعي داستان سرايي مي كنيم وفيلسوفان داستان سرايي معطوف به حقيقت مي كنند. داستان خوب نيز در اين ميان داستاني است كه اجزاء آن با يكيگر پيوسته باشند. پس حقيقت در اين ديدگاه مسئله خاصي است كه در قالب داستان مطرح مي شود و ما به مفهوم انسجام در اين نگرش بسيار پي مي بريم.
وي با تاكيد بر اين مطلب كه ما در دنياي زباني زندگي مي كنيم گفت : انسانها در دنياي زباني زندگي مي كنند و زبان وسيله بيان است و ما از اين وسيله در داستان و هم در نگرشهاي فلسفي براي كودكان استفاده مي كنيم.
دكتر باقري همچنين اظهار داشت: در مسئله فلسفه براي كودكان دو عنصر اساسي فلسفه و كودكي بايد ابهام زدايي شود. به طور مثال حرف بزرگسالان را كودكان نمي فهمند و ذهن كودك بسيار متفاوت با بزرگان است. وقتي مي گوييم خدا بزرگ است براي كودك يك ذهنيت طولي و عرضي به وجود مي آور د. لذا مفاهيم انتزاعي در ذهنيت كودك نيست و ذهنيت آنها بستر مباني عيني است.
يكي ديگر از مسائلي كه در اين بحث ذكر مي شود مسئله مجموعه واژگاني است كه بايد درباره آن بسيار تامل كرد. اگر به بحث واژگان دفت شود مي بينيم در مورد كودك نيز كاربرد دارد. ويتگنشتاين درباره تعريف اشاره اي مي گويد ما تعاريفي داريم كه به صورت اشاره اي و بر پايه استفاده از آنها است. بچه ها هيچ وقت با اين مورد مواجه نمي شوند كه كتاب وجود دارد بلكه آنها از كتاب با استفاده كردن آن، پي به كتاب مي برند.
دكتر باقري درباره مقوله مراحل نيز گفت : رشد كودك به صورت خطي نيست بلكه وقتي كودك بزرگ مي شود در يك منطقه بسيار بزرگ مشتركي قرار دارد. پس ما بايد تفكر انتزاعي را از قبل در ذهن كودك ريشه بدوانيم تا كودك بتواند در مراحل مختلف اين تفكرات را در ذهنشان تنيده كنند.
وي در پايان ضمن اشاره به استدلال ورزي كودكانه گفت: كودكان در مقام استدلال ورزي هستند اما استدلال آنها با بزرگان متفاوت است و بچه ها با صحبتهايي كه با يكديگر مي كنند و براي يكديگر دليل مي آورند سعي در اثبات كار منطقي و فلسفي دارند.
نظر شما