به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی "دیگری" به کارگردانی مهدی رحمانی از چهارشنبه این هفته روی پرده میرود. فیلم اولین تجربه کارگردان جوانی است که علاوه بر دلبستگی به سینمای مدرن دنیا علاقمند به سینمای نئورئالیستی ایتالیا است و "دیگری" بدون این که عمدی در کار باشد این آثار را تداعی میکند. محمدعلی نجفی تهیه کننده و کارگردان سینما و مهدی رحمانی مهمان خبرگزاری مهر بودند و درباره این فیلم و وضعیت سینمای فرهنگی صحبت کردند.
- محمدعلی نجفی تهیهکننده فیلم "دیگری": در صحبتهای شما اشاره درستی به شرایط سینمای ایران شد. شرایطی که ما در به وجود آمدنش نقش نداشتیم و تابع آن هستیم. "دیگری" فیلمی است برای خانوادهها. در این فیلم درباره خانوادهها صحبت میکنیم، از نوجوانی که قربانی سنتهای جامعه و خانواده میشود و جوانی که قربانی روابط اقتصادی خانواده است. او کار میکند، انرژی دارد و علاقمند است با زنی جوان ازدواج کند اما قدرتی مانع میشود. "دیگری" مسائل روز جامعه را مطرح میکند.
*مسائل روز به چه معنا؟
- نجفی: در جامعه سه قشر وجود دارد، قشر مرفه که مسئله و دغدغهای ندارند، گروهی فقیر که به دلیل مسائل معیشتی نمیتوانند به چیزی جز این که دغدغههای معیشتی شان را رفع کنند فکر کنند. میماند طبقه متوسط که درگیر مسائلی است که "دیگری" مطرح میکند. به همین دلیل طرح فیلمنامه را که خواندم از آن استقبال کردم.
*آقای رحمانی کارگردانی جوان و تازه وارد به سینمای ایران است، نگاه شما و ایشان شبیه بود؟
- نجفی: حساسیت ایشان را در بخش کارگردانی ، تکنیک و نوع نگاهی که به سینما دارد، درست می دانم. با هم صحبتهای فراوان داشتیم و به آقای مهران کاشانی رسیدیم که فیلمنامه "آواز گنجشک ها" را در کارنامه دارد. نگاه اجتماعی آقای کاشانی و تسلطش در بیان روابط انسانی را می پسندم. "دیگری" حاصل یک کار گروهی است و زمانی که آن را دیدیم راضی بودیم، با توجه به شرایط سینمای فرهنگی و فضای موجود "دیگری" فیلم قابل قبولی است.
*پس فیلم با نگاه حرفهای ساخته شده؟

*چیزی بوده که مخالف سلیقه شما باشد؟
- نجفی: فیلمبرداری برایم دلنشین نبود. این فیلم اولین تجربه آقای رحمانی است و طبیعی است که او افرادی را انتخاب کند که نگاهشان نزدیکتر است به او. اما در مجموع از "دیگری" راضیام.
*آقای نجفی شما تهیه کننده و کارگردان باسابقهای هستید. معمولا بین تهیه کنندهها و کارگردانهای جوان رابطهای که برقرار است عادلانه نیست و کارگردانهای جوان استقلال رای ندارند. آقای رحمانی در کارگردانی با شما تعامل داشت یا باید دیدگاه شما را در نظر میگرفت.
- نجفی: من تجربه ای طولانی در سینما دارم می دانم که کارگردان باید حرف آخر را در فیلم بزند تا مجموعهای که به دست میآید منسجم و یک دست باشد. "دیگری" این ویژگی را دارد. کارگردان جوان باید تجربه کردن را یاد بگیرد و من اگرچه به او مشاوره میدادم اما نمیخواستم تصویر ذهنی او را بر هم بزنم.
*پس آقای رحمانی میتواند ادعا کند که "دیگری" کاملا فیلم او است و امضایش را دارد؟
- نجفی: اگر به این موضوع باور نداشته باشد به نظرم بیانصافی کرده است. او باید ایرادهای این فیلم را بشناسد و در فیلم بعدی این نکات را حذف کند.
- مهدی رحمانی کارگردان "دیگری": بزرگترین شانس من این بود که با آقای نجفی همکاری کردم، فیلم قطعا ضعفهایی دارد اما حاصل نگاه و سلیقه من است و خوشحالم که این فرصت به من داده شد. من می توانستم در مواردی اصرار داشته باشم و پای انتخابهایم بایستم. بین ما تعامل وجود داشت اما من می توانستم نظرم را اجرا کنم و این برای یک کارگردانی جوان فرصت گرانبهایی است. تجربه ای که باید با چهار فیلم به دست می آوردم با "دیگری" کسب کردم و فضا و مناسبات سینمای حرفهای را شناختم.
*از زمان اکران راضی هستید؟
- رحمانی: در شرایط فعلی همین که فیلمی مانند "دیگری" روی پرده میرود، آنهم در گروه سینمایی جای خوشحالی است. در این فضا کارگردان که هیچ، حتی تهیه کننده هم نمیتواند برای فیلمش زمان مناسب برای اکران در نظر بگیرد. طبیعی است که همه کارگردانها و تهیه کنندهها به دنبال بهترین زمان برای نمایش فیلمشان هستند اما در این روزگار که هرکس امکان اکران فیلم در سریعترین وقت و بهترین سینماها را داشته باشد به دیگران فرصت نمیدهد فیلمهای فرهنگی و مستقل قربانی میشوند. سینمای مستقل تعطیل است و فقط میتوانی مستقل تولید کنی اما راهی به چرخه اکران نداری و نابود میشوی.
*با این اوصاف شما چطور و با چه انگیزهای می خواهید در این سینما فعالیت کنید؟ باید منتظر باشیم شما هم جذب سینمای عامه پسند شوید؟
- رحمانی: من از سال 72 فیلمسازی را شروع کردم، فیلم هشت میلیمتری و کوتاه ساختهام و بعد در دانشگاه سینما خواندهام و سالها است مسیری را طراحی و دنبال کردهام. الان خیلی سخت است که برگردم و تغییر مسیر بدهم. فیلمسازی یک شغل نیست، هنر است و فردی که دغدغه کار هنری دارد به این راحتی کنار نمی رود. بعضی از کارگردان ها می توانند این طور باشند و مثل یک تکنیسین با کارشان برخورد کنند و از یک پروژه به پروژهای دیگر بروند اما برای من این طور نیست.
میشود این نگاه صنعتی به سینما را داشت، اما این نگاه صنعتی با آن نگاهی که در آمریکا وجود دارد متفاوت است. چون در سینمای آمریکا در کنار توجه به صنعت توجه به فکر هم وجود دارد. من نمی دانم واقعا در آینده چه اتفاقی می افتد. هنوز ناامید نشدهام و دوست دارم در فیلم بعدی هم تجربه کنم.

*بعضی معتقدند "دیگری" موضوع کهنهای دارد، چرا نخواستید به فضای شهر بیاید و کمی مدرنتر کار کنید؟
- نجفی: در نگاه اول این که من جذب "دیگری" بشوم طبیعی است اما آقای رحمانی جوان است و شاید این فیلم با سبک و سیاق یک کارگردان جوان که اتفاقا خوب هم با تکنولوژی همراه است همخوانی نداشته باشد، من خوب می دانم آقای رحمانی چرا این موضوع را برای اولین فیلمش انتخاب کرده اما دوست دارم خودش در این باره توضیح بدهد.
من زمانی که با این تجربههای مدرن آشنا شدم سلیقه سینماییام شکل گرفته بود. موضوع اولی که در نظر داشتم متعلق به سینمای واقع گرا بود اما با روایتی مدرن همراه بود. بنا به دلایلی نتوانستیم آن موضوع را بسازیم و بعد آمدیم بر اساس طرحی از آقای کاشانی رفتیم سراغ "دیگری".
قصه "دیگری" ساده و دوست داشتنی است و به سینمایی که من آن را دوست دارم نزدیک و محکی برای سنجش توانایی کارگردانی من است. ما پروانه ساخت گرفتیم و با سرعت و در شرایط حرفهای شروع به کار کردیم.من سعی کردم فیلمنامه را درست کارگردانی کنم و زوائدی که مناسب این شخصیت ها و مناسبات نبود وارد فیلم نکردم.
*با دکوپاژ کامل سر صحنه میرفتید؟ یا بر اساس موقعیت لوکیشن یا پیشنهاد تهیه کننده و بازیگر دکوپاژ را تغییر می دادید؟
- رحمانی: من از قبل لوکیشن را میدیدم و روز قبل از فیلمبرداری دوباره به لوکیشن میرفتم و بازدید می کردم، دکوپاژ میکردم و بعد استوری بورد میکشیدم. استوری بورد من نامرتب و شلخته بود و دستیارم آن را پاکنویس میکرد و میداد به منشی صحنه و فیلمبردار که در جریان باشند. 90 درصد فیلم را براساس دکوپاژ و استوری بورد گرفتیم، استوری بورد کمک میکرد لحن و شکل فیلم یکدست باشد.
- رحمانی: ما پایان دیگری را در نظر داشتیم. من و آقای نجفی با هم اختلاف نظر داشتیم، آقای نجفی میگفت فیلم روی اشک ابراهیم (محمدرضا فروتن) تمام شود اما من نظر خودم را داشتم و آن را اعمال کردم. پایانی هم که آقای کاشانی در نظر داشت کاملا متفاوت بود.
- رحمانی: دقیقا. کل فیلم تعریف همین رابطه است و سرانجامی که پیدا میکند.
- رحمانی: ابراهیم و رضا (میلاد مرادی نسب) میرسیدند خانه و مجلس عروسی را می دیدند، ابراهیم میرفت و رضا جامدادی را به ابراهیم می داد تا به دخترش هدیه بدهد.
- - - - - - - - -
نظر شما