دکتر آلن وود استاد فلسفه دانشگاه استنفورد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این موضوع که عالم علوم انسانی دارای مزایای یکسان با دانشمند علوم طبیعی در اجتماع نیست، بر این اساس چرایی انتخاب علوم انسانی از سوی شما بعنوان حوزه مطالعاتی چیست، گفت: سرمایه گذاری در علوم طبیعی در مقایسه با علوم انسانی بهتر و بیشتر است. این علوم (علوم طبیعی) در بیشتر جاها و مکانها از پرستیژ و اعتبار اجتماعی بیشتری برخوردارند. بخشی از این موضوع قابل قبول و مورد پذیرش است. حداقل برای شاخهها و حوزههایی از علوم انسانی که سنت قوی مطالعاتی و روش شناختی ندارند میتوان این موضوع را پذیرفت.
وی تصریح کرد: تصور بنده این است که در سنت فکری غرب حداقل فلسفه، تاریخ و مطالعات کلاسیک (مطالعه ادبیات، تاریخ و فرهنگ یونان و روم) در مقایسه با مطالعات ادبی ارزش و احترام بیشتری دارند.
مؤلف "اندیشه اخلاقی هگل" در ادامه تأکید کرد: باید گفت که در حوزههای ادبی نوعی شیادی و تقلب صورت میگیرد و برخی از این مطالعات، مبتنی بر فلسفه بد است.
وود افزود: بنده مطمئن نیستم که فلسفه چگونه باید به عنوان یکی از حوزههای علوم انسانی تقسیم بندی شود. به نظر میرسد بخشی از این تقسیم بندیها برای اهداف و مقاصد اجرایی در اکثر دانشگاهها باشد.
شیوه فلسفه تحلیلی به علوم طبیعی نزدیک است
مؤلف کتاب "اندیشه اخلاقی کانت" یادآور شد: فیلسوفانی که حوزههای مطالعاتی آنها منطق، فلسفه ریاضیات و یا فلسفه علوم طبیعی است به حوزه علوم طبیعی نزدیکتر هستند.
وی خاطر نشان کرد: اما موضوعی که لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که متد و شیوه فلسفه تحلیلی بیش از آنکه فلسفه را به شیوه و روح علوم انسانی نزدیک سازد به شیوه و روح علوم طبیعی نزدیک میسازد.
وی تأکید کرد: تصور نمیکنم که این موضوع به خوبی بتواند فلسفه تحلیلی را تبیین کند چرا که علوم اجتماعی به گمان بنده مسأله دار و پرابلماتیک هستند و میتوانند مانند مطالعات ادبی متقلب باشند.
فلسفه در مورد همه جنبههای زندگی انسان پرسش بنیادین مطرح میکند
مؤلف "الهیات عقلانی کانت" در ادامه تصریح کرد: فلسفه پرسشهای بنیادین درباره همه علوم و معارف میپرسد. همچنین فلسفه درباره رویهها و همه ابعاد زندگی انسانی پرسشهای بنیادین و اساسی مطرح میکند.
وی افزود: بسیاری از پرسشهای مطرح شده فلسفی پاسخهای مشخص و قطعی ندارند. طرح برخی از پرسشهای بنیادین، فرضهای پذیرفته شده و تثبیت شده را به چالش میکشند.
فلسفه برای پیشرفت بشر لازم و ضروری است
وود ادامه داد: این پرسشها در حوزههای دین، علوم، نهادهای سیاسی و فرهنگ چالشهای جدی را ایجاد کردهاند. فلسفه به این معنا، دانشی برانداز به شمار میرود. ولی این دانش برای پیشرفت بشر ضروری است. از سوی دیگر فلسفه برای یکپارچگی فکری میان علوم مختلف لازم و ضروری است.
فلسفه تلاش برای مواجهه صادقانه با شرایط زندگی است. اما کشش و وسوسهای قوی در ذات بشر برای گریز و فرار از این شرایط وجود دارد. به طوریکه بشر خود را در این زمینه فریب میدهد.
|
مؤلف "دین اخلاقی کانت" یادآور شد: فلسفه تلاش برای مواجهه صادقانه با شرایط زندگی است. اما کشش و وسوسهای قوی در ذات بشر برای گریز و فرار از این شرایط وجود دارد. به طوریکه بشر خود را در این زمینه فریب میدهد. مانند آنچه در ایدئولوژیهای اجتماعی رخ میدهد.
وی تصریح کرد: گاهی فرد خود را فریب میدهد و ادعا به دانستن چیزهایی میکند که در واقع آنها را نمیداند و سعی در دانستن آنها نیز نمیکند. برای نمونه علم گاهی فکر میکند که چیزهایی را میداند و این در حالی است که فهم او از آن چیز اندک است.
مؤلف "کارل مارکس" یادآور شد: سقراط به عنوان الگویی کهن از فیلسوف به این دلیل که پرسشهایی را مطرح میکرد که مردم را شرمنده میساخت به جام شوکران و مرگ محکوم شد. به عبارت دیگر سقراط به سبب طرح پرسشهای بنیادین که فرضهای تثبیت شده را به چالش میگرفت به مرگ محکوم شد.
وی خاطر نشان کرد: مرگ سقراط واقعیتی تاریخی است و نشان از نسبت و رابطه میان فلسفه و فیلسوف و بقیه افراد جامعه دارد. فیلسوف همواره بر لبه تیغ گام بر میدارد و در خطر است. او مورد تنفر و بی احترامی نیز قرار میگیرد. اما برای جوامعی که میخواهند با دنیا به طور صادقانه مواجه شوند وجود فیلسوف و فلسفه ضروری است.
عضو آکادمی هنر و علوم امریکا در ادامه تأکید کرد: پیامی که فلسفه میدهد این است که اگر وجود انسانی نخواهد با شرایط زندگی صادقانه برخورد کند و با آن مواجه صادقانه داشته باشد، چنین زندگیای هرگز ارزش زیستن ندارد.
مطالعه فلسفه نقادی در مورد فرضهای تثبیت شده را میآموزد
وود با اشاره به اینکه مطالعه فلسفه به ما میآموزد که چگونه باورها خود را مفصل بندی کنیم، گفت: مطالعه فلسفه همچنین به ما میآموزد چگونه درباره باورهایمان سؤال طرح کنیم و آنها را مورد نقادی قرار دهیم. این مطالعه به ما میگوید چگونه دیگران و باورهای آنها را مورد نقد قرار دهیم.
استاد پیشین دانشگاه کرنل تصریح کرد: مطالعه فلسفه بسیار کاربردی و حوزهای مفید است. چرا که توانایی شخص را در نقد و پرسش از موقعیتی که در آن قرار دارد، افزایش میدهد. مطالعه فلسفه، به شخص استدلال خوب کردن و نه قانع کردن (مانند آنچه تبلیغات انجام میدهد) را میآموزد. این مطالعه برای حوزههای گوناگون زندگی فردی حائز اهمیت و دارای ارزش فراوان است.
آلن وود در مورد علل انتخاب فلسفه به عنوان حوزه مطالعاتی خاطر نشان کرد: از اینرو مطالعه فلسفه در علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم طبیعی حائز اهمیت است.
هیچ علمی فارغ از تاریخ خود نیست
وی افزود: تمرکز اصلی مطالعات بنده روی تاریخ فلسفه است. یکی از دلایل انتخاب تاریخ فلسفه به عنوان حوزه مطالعاتی این بود که شاید توانایی و استعداد بنده در آن بیشتر بود. اما بنده به شخصه فکر میکنم که مطالعه تاریخ فلسفه مهم است.
"شاید هیچ رشته مطالعاتی حتی ریاضیات و فیزیک بی نیاز از مطالعه تاریخ خود نباشد. این موضوع به ویژه در مورد فلسفه مصداق دارد. فلسفه نمیتواند تاریخ خود را نادیده بگیرد." این عبارتی است که وود در مورد اهمیت تاریخ علوم بیان میدارد.
استاد پیشین دانشگاه آکسفورد خاطر نشان کرد: سؤالات فلسفی همواره و اساساً مصنوع و ساخته انسان هستند. آنها بر اساس واقعیتهای موجود در جهان طرح نمیشوند. در واقع این پرسشها به مانند پرسشهای مطرح درباره آغاز خلقت و زندگی نیستند. همچنین این پرسشها بر اساس نیازهای عملی انسان طرح نمیشوند. آنها از مردم میخواهند که به ورای واقعیات و حتی ورای نیازهای عملی توجه کنند.
استاد ممتاز دانشگاه استنفورد در پایان خاطر نشان کرد: تاریخ به وجود آمدن و ساخته شدن سؤالات فلسفی و تاریخ و سابقه تلاش برای پاسخگویی به چنین سؤالاتی برای درک سؤالات فلسفی در عصر حاضر و تلاش برای پاسخگویی بدان حائز اهمیت هستند.
نظر شما